English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
geophysical survey U مطالعه خواص فیزیکی زمین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
isotropic U دارای خواص فیزیکی مشابه
physicochemical U وابسته به خواص فیزیکی وشیمیایی اجسام
aircraft alternation U اصلاحات در خواص فیزیکی وخصوصیات پرواز هواپیما
optics U علم مطالعه در خواص نور
geopolitics U مطالعه نفوذ عوامل فیزیکی
epizoology U علم مطالعه خواص وبوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
epizootiology U علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
epizootology U علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
harmonics U مبحث مطالعه خواص ومختصات اصوات موسیقی مبحث الحان موزون همسازها
geologic survey U مطالعه زمین شناسی
geologize U مطالعه علم زمین شناسی کردن
speleology U مطالعه غارها ازلحاظ زمین شناسی وتاریخی
feasability study U مطالعه امکان اجرای چیزی مطالعه اقتصادی بودن امری
isotropic solutions U دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
karyosystematice U بخشی از رده بندی موجودات که روابط طبیعی انهارابوسیله مطالعه خصوصیات سلولی موجودات مورد مطالعه قرارمیدهد
attributes U خواص
attributing U خواص
properties U خواص
attribute U خواص
intensive properties U خواص شدتی
hydrological U وابسته به خواص اب
collective properties U خواص کولیگاتیو
property list U سیاهه خواص
attributes U صفت خواص
elastic properties U خواص ارتجاعی
chemical properties U خواص شیمیایی
bulk properties U خواص گروهی
product capabilities U خواص محصول
intrinsic properties U خواص ذاتی
attributing U صفت خواص
mechanical properties U خواص مکانیکی
attribute U صفت خواص
papaverous U دارای خواص خشخاش
electro magnetism U برق و خواص مغناطیسی
amphoteric U دارای خواص متضاد
properties of section U خواص مقاطع تیرها
oleaginous U دارای خواص روغن
adhesion agent U ماده تشدیدکننده خواص
partial molar properties U خواص جزیی مولی
acoustics U خواص صوتی ساختمان
magnetics U علم خواص مغناطیسی
general properties of bodies U خواص عمومی اجسام
unsex U از خواص جنسی محروم کردن
electro magnetism U تولید خواص مغناطیسی بوسیله
electrokinetics U علم خواص برق متحرک
electronography U ثبت خواص الکتریسته ساکن
pneumatics U علم خواص هوا و گاز
propertied U متمکن دارای خواص معین
hydraulic U وابسته به مبحث خواص اب درحرکت
electro statics U علم خواص الکتریک هنگام بیحرکتی
to turn something U تغییر کردن در ظاهر یا خواص خود
isotropic U دارای خواص برابر از هرسو همگرای
actinology U دانشی که دران از خواص نورگفتگو میکند
metamerism U برابری در ترکیب و وزن ودگرگونی در خواص شیمیایی
actinic U دارای خواص پرتوافکنی مربوط به تاثیر شیمیایی
atoms U کوچکترین جزء یک عنصرکه خواص ان عنصر را داراباشد
atom U کوچکترین جزء یک عنصرکه خواص ان عنصر را داراباشد
axiology U علم ارزش یا خواص ونوامیس ذاتی اجسام
pneumatology U روح شناسی علم خواص هواو گازها
gyromagnetic U وابسته به خواص مغناطیسی جسم الکتریکی چرخنده
physical U فیزیکی
Green tea is esteemed for its health-giving properties. U ارزش چای سبز در خواص سلامت بخش آن است.
touch judge U هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
ground return U انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clowning U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowns U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clown U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
pancakes U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
geotaxis U گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
hercules U نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
pancake U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
center field U قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
inductive earthing U زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
physical unit U واحد فیزیکی
physical quantity U کمیت فیزیکی
physical state U حالت فیزیکی
biophysical U زیستی- فیزیکی
physical constant U ثابتهای فیزیکی
physical security U امنیت فیزیکی
physicalism U فیزیکی نگری
psychopaysical U روانی- فیزیکی
physico mathematical U فیزیکی و ریاضی
hardware U واحدهای فیزیکی
physiotherapy U درمان فیزیکی
physical analysis U تجزیه فیزیکی
physical record U رکورد فیزیکی
physical capital U سرمایه فیزیکی
physical change U تغییرات فیزیکی
physical constraints U محدودیتهای فیزیکی
physical design U طرح فیزیکی
regulus U نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
frost heave U برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
miscibility U قابلیت امیختن و اختلاط بدون از دست دادن خواص خود
additive ماده ای که برای افزایش خواص مادهء دیگری به آن اضافه شود
platinum metal U ترکیب نیکل و روی و مس که تا اندازهای خواص پلاتین راپیدا میکند
additives U مادهای که برای افزایش خواص مادهء دیگری به ان اضافه شود
nap of the earth U از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
honest john U نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
off side U سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
physio chemical U وابسته به شیمی فیزیکی
environment U محیط یا موقعیتهای فیزیکی
environments U محیط یا موقعیتهای فیزیکی
lay (light) into <idiom> U حمله فیزیکی کردن
physical constant U ثابت فیزیکی [فیزیک]
physical drive U دیسک گردان فیزیکی
physical U فیزیکی مربوط به تاسیسات
physical format U قالب بندی فیزیکی
marginal physical product U محصول فیزیکی نهائی
charactristic curve U نموداری برای نمایش خواص نیروهای برا و پسای حاصل از یک ایرفویل
geognosy U زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
to break up U از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
tellurian U ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
color code U روشی برای مشخص کردن یک جسم یا خواص ان با استفاده از ترکیبات مختلف رنگها
electro magnetism U علم روابط فیزیکی میان
deformation U تغییر شکل فیزیکی درساختمان
marginal physical product of labor U محصول فیزیکی نهائی کار
sizes U ابعاد فیزیکی یک تصویر یا شی یا صفحه
line U اتصال فیزیکی به ارسال داده
lines U اتصال فیزیکی به ارسال داده
size U ابعاد فیزیکی یک تصویر یا شی یا صفحه
environmental security U تامین محیطی و فیزیکی منطقه
marginal physical product of capital U محصول فیزیکی نهائی سرمایه
perelotok U زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
epiphytology U علمی که درباره خواص و بوم شناسی وعلل شیوع امراض گیاهی بحث میکند
gestalt U معین بطوریکه اجزاء ان خواص مختصه خودراازطرح و یاشکلی که از این ترکیب بدست اید
styx U نوعی موشک زمین به زمین دریایی
sergeant U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeants U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
rolling terrain U زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
gather writer U تمرکز اطلاعات در داخل یک رکورد فیزیکی
built into U که هنوز بخش فیزیکی سیستم است
study U مطالعه
offhanded U بی مطالعه
perusal U مطالعه
offhandedly U بی مطالعه
off hand U بی مطالعه
studying U مطالعه
studies U مطالعه
readings U مطالعه
reading U مطالعه
etude U مطالعه
extemporarily U بی مطالعه
extemporal U بی مطالعه
pedestals U میز یا پشتیبان فیزیکی دیگری برای یک ترمینال
hands-on U فرایند فیزیکی بکار بردن یک سیستم کامپیوتری
pedestal U میز یا پشتیبان فیزیکی دیگری برای یک ترمینال
communication U اتصال فیزیکی که داده روی آن ارسال میشود
communication U مسیر فیزیکی که فرستنده را به گیرنده وصل میکند
hands on U فرایند فیزیکی بکار بردن یک سیستم کامپیوتری
covenant runing with land U شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
survey U مطالعه مجمل
dissect [analyse] U مطالعه کردن
scrutinize U مطالعه کردن
surveys U مطالعه مجمل
lucubration U مطالعه سخت
study U مطالعه کردن
survey U مطالعه کردن
evaluate U مطالعه کردن
look into U مطالعه کردن
bolt [examine] U مطالعه کردن
unstudied U مطالعه نشده
determine U مطالعه کردن
enquire into U مطالعه کردن
analyze [American] U مطالعه کردن
analyse [British] U مطالعه کردن
examine U مطالعه کردن
inspect U مطالعه کردن
motion study U مطالعه ی حرکت
investigate U مطالعه کردن
check U مطالعه کردن
surveyed U مطالعه مجمل
impromptu U بی مطالعه تصنیف
studied U از روی مطالعه
explore U مطالعه کردن
study habits U عادتهای مطالعه
studios U اطاق مطالعه
studio U اطاق مطالعه
praxeology U مطالعه رفتارانسان
portable standard U چراغ مطالعه
feasibility study U مطالعه امکانپذیری
at sight U بی مطالعه قبلی
assay U مطالعه کردن
system study U مطالعه سیستم
security specialist U فردی که مسئول امنیت فیزیکی مرکز کامپیوتر است
networking U اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
networks U اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
media U هر ماده فیزیکی که برای ذخیره داده به کار می رود
network U اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
ended U کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
communication U سوکت یا اتصال فیزیکی که به وسیله اجازه ارتباط میدهد
end U کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
ends U کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
channeled U اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد
channel U اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد
channeling U اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد
interior label U بجای اینکه برچسب خارجی یا فیزیکی روی محفظه باشد
channelled U اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد
channels U اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد
sonde U اسباب اندازه گیری اوضاع فیزیکی وجوی ارتفاعات زیادماوراء جو
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com