English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
biblical U مطابق کتاب مقدس
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
scriptural U مطابق متن کتاب مقدس
Other Matches
capitulary U کتاب راهنمای کلمات کتاب مقدس کتاب دعا
scriptures U کتاب مقدس
the holy U کتاب مقدس
scripture U کتاب مقدس
Holy Writ U کتاب مقدس
biblical U وابسته به کتاب مقدس
postil U تفسیر کتاب مقدس
bibliolatry U پرستش کتاب مقدس
mitsvot U حکم کتاب مقدس
it say in the bible that U در کتاب مقدس میگوید
mitzvah U حکم کتاب مقدس
midrash U تفسیر کتاب مقدس یهود
veda U کتاب مقدس باستانی هند
it is said in the bible that U در کتاب مقدس می گوید یامینویسد که
People of the Book U پیروان کتاب مقدس [ دین]
i saw this p in the scripture U این فقره را در کتاب مقدس دیدم
lector U قاری کتاب مقدس در کلیسای کاتولیک
biblicism U پیروی تحت لفظی از کتاب مقدس
vulgate U نسخه لاتین قدیمی کتاب مقدس
revised version U ترجمه اصلاح شده کتاب مقدس
lectionary U ایات منتخبه یا قسمتی از کتاب مقدس
scripturalism U اعتقادبه نص کتاب مقدس دلبستگی بدلائل نقلی
paradigms U ایه کتاب مقدس که مثالی رامتضمن است
lower criticism U انتقاد نسبت به مندرجات متن کتاب مقدس
paradigm U ایه کتاب مقدس که مثالی رامتضمن است
inspirationist U کسیکه کتاب مقدس را الهام خدابا وحی میداند
futurism U اعتقاد بوقوع پیشگوییهای کتاب مقدس عقیده به اخرت
bible U کتاب مقدس که شامل کتب عهد عتیق وجدید است
bibles U کتاب مقدس که شامل کتب عهد عتیق وجدید است
isagogics U گفتار در تاریخ ادبی کتاب مقدس و شرح گرداوری یاالهام شدن موادان
methuselah U " متوشالح " کاهن بزرگ یهود که بنابروایت کتاب مقدس 969 سال زندگی کرده
standard U مطابق نمونه مطابق معیار عمومی معمولی
standards U مطابق نمونه مطابق معیار عمومی معمولی
halidom U چیز مقدس جای مقدس
deuteronomic U وابسته به کتاب تثنیه که دومین کتاب تورات است
book of reference U کتاب برای مراجعه گاهگاهی کتاب راهنما
caxton U کتاب کاکستون نخستین کتاب چاپ کن انگلیسی
reader U مصصح چاپخانه کتاب قرائت کتاب خواندنی
readers U مصصح چاپخانه کتاب قرائت کتاب خواندنی
invisible hand U منشاء این اصطلاح کتاب "ثروت ملل "ادام اسمیت است . بر اساس این کتاب
prayerful U مقدس
holiest U مقدس
saintly U مقدس
holy U مقدس
numinous U مقدس
venerable U مقدس
sanctimonious U مقدس
inviolable U مقدس
holier U مقدس
hallowed U مقدس
heavenly minded U مقدس
sanctified U مقدس
sacred U مقدس
saint U مقدس
saints U مقدس
sacrosanct U مقدس
holyday U روز مقدس
moralistic U خشکه مقدس
relic U اثار مقدس
tartuffe U خشکه مقدس
St U مخفف مقدس
holy legislator U شارع مقدس
holily U بطور مقدس
tartuffe U مقدس ریایی
Holy Weeks U هفتهی مقدس
tartufe U مقدس ریایی
shrine U جای مقدس
relics U اثار مقدس
sanctimony U مقدس نمایی
saint U مقدس شمردن
sancify U مقدس شمردن
sacred places U جاهای مقدس
Holy Father U پدر مقدس
fiestas U روز مقدس
fiesta U روز مقدس
sacred books U کتابهای مقدس
innocent U مبرا مقدس
sanctimonious U مقدس نما
SS U مخفف مقدس
sanctified airs U مقدس نمایی
saints U مقدس شمردن
sanctimoniousness U مقدس نمایی
shrines U جای مقدس
Mashhad U هر مقدس مشهد
dedication cross U صلیب مقدس
halidome U چیز مقدس
st.michael U پطرس مقدس
stoup U قدح اب مقدس
hagiology U ادبیات مقدس
Holy Week U هفتهی مقدس
Holly Sepulchre U مقبره مقدس
hallow U مقدس کردن
the Holy Trinity U تثلیت مقدس
tartufe U خشکه مقدس
sanctuaries U جایگاه مقدس
halidome U جای مقدس
sanctuary U جایگاه مقدس
anointment U تقدیس با روغن مقدس
guaiacum U عودالانبیاء درخت مقدس
sanctum U قدس جایگاه مقدس
altar-table U میز مقدس در کلیسا
pontify U خودرا مقدس نمودن
religiosity U خشکه مقدس بودن
sacredly U بطور مقدس یا محترم
pali U زبان مقدس بودائیان
hermeneutic U ایین تفسیرکتاب مقدس
buretto U تنگ مخصوص شراب مقدس
buret U تنگ مخصوص شراب مقدس
vedic U وابسته به وداکتاب مقدس هندو
bible U بطورکلی هر رساله یاکتاب مقدس
hermeneutics U علم یا ایین تفسیرکتاب مقدس
apis U گاو مقدس مصریان قدیم
to U مادریک کلمه مقدس است
feretory U [صندوق آثار مقدس کلیسا]
bibles U بطورکلی هر رساله یاکتاب مقدس
lignum vitae U درخت مقدس خشب الانبیاء
altar of credence U [جایگاه نان و شراب مقدس]
martinmas U جشن مارتین مقدس در 11نوامبر
zion U کوه مقدس اورشلیم قوم اسرائیل
credence U [قفسه یا میز در حرم مقدس کلیسا]
it say in the bible that U درکتاب مقدس گفته شده است
enshrine U ضریح ساختن مقدس وگرامی داشتن
correspoundent U مطابق
matched U مطابق
correspounding U مطابق
corresponding U مطابق
corresponding to U مطابق
frae U مطابق
similiar U مطابق
corresponding to U مطابق با
even with U مطابق
similar U مطابق
in keeping U مطابق
congurous U مطابق
complied with U مطابق با
in register U مطابق
according to U مطابق
incompliance with U مطابق
accordant U مطابق
according U مطابق
consilient U مطابق
confirming U مطابق
respondents U مطابق
agreeably to U مطابق
respondent U مطابق
after U مطابق
complying U مطابق با
comply U مطابق با
correspondent U مطابق
pursuant U مطابق
complies U مطابق با
from U مطابق
complied U مطابق با
correspondents U مطابق
within U مطابق
secundumn U مطابق
reliquaries U فرف مخصص نگهداری اثار مقدس یا باستانی
reliquary U فرف مخصص نگهداری اثار مقدس یا باستانی
franciscan U وابسته بدسته راهبان فرقه فرانسیس مقدس
to correspond to U مطابق بودن
corresponds U مطابق بودن
corresponded U مطابق بودن
correspond U مطابق بودن
physiologically U مطابق فیزیولوژی
after the manner of U بتقلید مطابق
to U برحسب مطابق
traditionally U مطابق احادیث
relevant U وابسته مطابق
at my request U مطابق با تقاضای من
newfashioned U مطابق مد روز
synchrinized U مطابق بودن
pedagogically U مطابق فن تعلیم
by the square U مطابق نمونه
trendier U مطابق آخرین مد
trendy U مطابق آخرین مد
up-to-date U مطابق روز
up to date U مطابق روز
synchronises U مطابق بودن
synchronising U مطابق بودن
synchronize U مطابق بودن
synchronizes U مطابق بودن
geometrically U مطابق هندسه
as usual U مطابق معمول
astronomically U مطابق هیئت
trendiest U مطابق آخرین مد
fashionably U مطابق معمول
testamentary U مطابق با وصیت
hygienically U مطابق بهداشت
in accordance with U مطابق موافق
synchronised U مطابق بودن
posher U مطابق مد روز
conform to U مطابق بودن با
poshest U مطابق مد روز
posh U مطابق مد روز
orthodox U مطابق مرسوم
by my watch U مطابق ساعت من
homologize U مطابق شدن
pursuant to U مطابق برحسب
corresponding U مطابق متشابه
constitutionally U مطابق قانون
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com