English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
uniform aggregate U مصالح ریزدانه یکنواخت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
aggregate interlocking U بهم چسبیدن مصالح ریزدانه
fine aggregate U مصالح ریزدانه سنگدانههای ریز
aggregate batcher U تعیین وزن مصالح ریزدانه جهت ساختن بتن
aggregate batching plant U دستگاه تعیین وزن مصالح ریزدانه جهت ساختن بتن
aggregates U مصالح ریزدانه مانند ماسه وشن یا مخلوطی از انها که به منظور تهیه بتن با سیمان مخلوط می شوند
aggregate U مصالح ریزدانه مانند ماسه وشن یا مخلوطی از انها که به منظور تهیه بتن با سیمان مخلوط می شوند
bulking U افزایش حجم مصالح ریزدانه ناشی از افزایش اب
fine grained U ریزدانه
uniforms U یکنواخت یکنواخت کردن
uniform U یکنواخت یکنواخت کردن
grizzlies U سرند مخصوص مواد ریزدانه
grizzly U سرند مخصوص مواد ریزدانه
roof covering material U مصالح پوشش شیروانی مصالح پوشش بام
chert U نوعی سنگ چخماق که ریزدانه و متراکم است
same U یکنواخت
monotonic U یکنواخت
uniforms U یکنواخت
uniform U یکنواخت
monotone U یکنواخت
smoothly U یکنواخت
monotonous U یکنواخت
steadying U یکنواخت
steady U یکنواخت
steadied U یکنواخت
steadiest U یکنواخت
steadies U یکنواخت
compromiser U مصالح
donors U مصالح
materials U مصالح
mantling U مصالح
donor U مصالح
material U مصالح
harmonizes U یکنواخت کردن
harmonized U یکنواخت کردن
monotonously U بطور یکنواخت
harmonizing U یکنواخت کردن
harmonize U یکنواخت کردن
standardising U یکنواخت کردن
standardises U یکنواخت کردن
standardised U یکنواخت کردن
level out U یکنواخت کردن
level tone U اهنگ یکنواخت
standardizes U یکنواخت کردن
standardizing U یکنواخت کردن
harmonised U یکنواخت کردن
harmonises U یکنواخت کردن
harmonising U یکنواخت کردن
standardize U یکنواخت کردن
uniform distribution U توزیع یکنواخت
continuous current U جریان یکنواخت
invariable U یکنواخت نامتغیر
sing-songs U شعر یکنواخت
uniform field U میدان یکنواخت
uniform flow U جریان یکنواخت
solid-shade dyeing U رنگرزی یکنواخت
uniformly U بطور یکنواخت
uniform sand U ماسه یکنواخت
sing-song U شعر یکنواخت
standardization U یکنواخت سازی
standardization U یکنواخت کردن
flat rate U نرخ یکنواخت
droning U سخن یکنواخت
drones U سخن یکنواخت
droned U سخن یکنواخت
drone U سخن یکنواخت
sing-song U صدایمصنوعی و یکنواخت
sing-songs U صدایمصنوعی و یکنواخت
coated materials U مصالح اغشته
sealing compound U مصالح سیلکوت
building material U مصالح ساختمانی
hard core U مصالح تخریب
endurance limit U حد دوام مصالح
engineering material U مصالح مهندسی
considerations of public interest U مصالح مرسله
foundation materials U مصالح پی سازی
hard core U مصالح اوار
impermeable materials U مصالح ناتراوا
impervious materials U مصالح ناتراوا
talus meterial U مصالح سنگریز
testing of materials U ازمایش مصالح
waste material U مصالح وازده
ballast U مصالح شکسته
strength of materials U مقاومت مصالح
rubble hard core U مصالح اوار
rubble hard core U مصالح تخریب
masonry dam U سد با مصالح بنایی
material testing U ازمایش مصالح
overburden U مصالح رویی
permeable materials U مصالح تراوا
public interests U مصالح عامه
reason of state U مصالح عمومی
reason of state U مصالح مملکتی
road making material U مصالح راه
road making material U مصالح راهسازی
building material U مصالح ساختمان
aggregate U مصالح دانهای
materials U مصالح ساختمان
material U جنس مصالح
impermeable materials U مصالح نفوذناپذیر
aggregates U مصالح دانهای
material U مصالح ساختمان
stuff U جنس مصالح
flooring U مصالح کف سازی
stuffs U جنس مصالح
ballast U مصالح شسته
stuffed U جنس مصالح
binding material U مصالح چسبنده
materials U جنس مصالح
paving U مصالح سنگفرش
equilibrium U یکنواخت شدن رنگینه ها
power line filter U یکنواخت کننده برق
flat U یکنواخت پایین دست
to level off U یکنواخت شدن [ناحیه ای]
flattest U یکنواخت پایین دست
level colour U رنگ یکدست یا یکنواخت
standards U همگون یکنواخت یکجور
standard U همگون یکنواخت یکجور
drab U یکنواخت وخسته کننده
steadily U بطور پیوسته و یکنواخت
continuous duty U کار مداوم یکنواخت
trim U یکنواخت کردن با قیچی
uniformly distributed load U بار گسترده یکنواخت
uniformly distribution load U بار گسترده یکنواخت
drabbest U یکنواخت وخسته کننده
drabber U یکنواخت وخسته کننده
masonry lining U پوشش با مصالح ساختمانی
storage pile U انبار مصالح در کارگاه
material storage area U انبار مصالح ساختمانی
material testing laboratory U ازمایشگاه مصالح ساختمانی
stone ballast U مصالح شکسته سنگی
semipervious materials U مصالح نیمه تراوا
semipermeable materials U مصالح نیمه تراوا
testing of materials U ازمایش مقاومت مصالح
transferor U مصالح انتقال دهنده
roofing U مصالح ساختن بام
masonery bond U بست مصالح بنایی
endowment for the benefit of the public U وقف بر مصالح عامه
aggregates U مصالح دانه بندی
aggregate U کلوخه مصالح سنگی
aggregate flow diagram U نمودار تهیه مصالح
aggregate U مصالح دانه بندی
brick masonary channel U کانال با مصالح اجری
coated materials U مصالح اندود شده
coarse aggregate U مصالح درشت دانه
brick ballast U مصالح شکسته اجری
florring U مصالح فرش اطاق
sheeting U مصالح ورق سازی
aggregates U کلوخه مصالح سنگی
ballast U شن ریزی مصالح شکسته
masonery U مصالح ساختمانی سنگتراشی
singsong U بطور یکنواخت یا یک وزن خواندن
man power leveling U یکنواخت کردن نیروی انسانی
uninterrupted duty U کار مداوم غیر یکنواخت
monotone U صدای یکنواخت تکرار هماهنگ
ticky-tacky [American E] U جنس بنجل [مصالح ساختمان]
studding U مصالح ساختمانی از قبیل تیروغیره
coarse aggregate U مصالح دانه بندی درشت
selected fill U مصالح انتخابی برای خاکریزی
sheathing U مصالح مخصوص غلاف یا پوشش
material testing machine U دستگاه ازمایش مقاومت مصالح
jerry build U با مصالح ارزان ساختمان کردن
electric wiring material U مصالح سیم کشی برق
sing-songs U دادن آهنگ مصنوعی و یکنواخت به صدا
sing-song U دادن آهنگ مصنوعی و یکنواخت به صدا
drone U وزوز کردن یکنواخت سخن گفتن
droning U وزوز کردن یکنواخت سخن گفتن
drones U وزوز کردن یکنواخت سخن گفتن
droned U وزوز کردن یکنواخت سخن گفتن
hauls U فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
hauling U فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
hauled U فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
haul U فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
tubing U مصالح لوله سازی ولوله کشی
despotic network U شبکهای که بایک ساعت یکنواخت و کنترل میشود
to get into a rut U یکنواخت تکراری و خسته کننده شدن [کاری]
internationalism U عقیده بحفظ و رعایت مصالح عمومی ملل
haul road U راه مخصوص حمل مصالح ساختمانی به کارگاه
masonary U مصالح ساختمانی مانند اجر سیمان و غیره
asynchronous U اتصال به کامپیوتر برای دستیابی غیر یکنواخت به داده
corona discharge U تخلیه الکتریکی ناقص در نزدیکی الکترودهای یک میدان غیر یکنواخت
pave U [صاف کردن و یکنواخت سازی لبه یا انتهای فرش با قیچی]
capacitor intel filter U شبکهای متشکل از یک خازن و یک سلف بمنظور یکنواخت کردن خروجی موج داررکتیفایر
free haul U در حمل مصالح ساختمانی به کارگاه حداکثر مسافتی را که کرایه اضافی بدان تعلق نگیردگویند
under weft U پود زیرین یا ضخیم [جهت نشاندن گره ها در جای خود و محکم و یکنواخت شدن آنها]
raster graphics U روش مرتب کردن و نمایش داده بصورت سطرهای افقی از یک شبکه یکنواخت یاسلولهای تصویر
stratus U لایه یکنواخت و یک شکلی ازابرهای کم ارتفاع وخاکستری رنگ که از سطح زمین بخوبی دیده میشوند
asynchronous U داده یا وسیله سریال که نیازی به یکنواخت بودن با وسیله دیگر ندارند
conformal projection U نوعی سیستم تهیه نقشه بزرگ کردن یکنواخت نقشه
building material dealer U فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
dedication U اهداء کردن اهداء وقف بر مصالح عامه اختصاص اموال خصوصی جهت مصارف و منافع عمومی
dedications U اهداء کردن اهداء وقف بر مصالح عامه اختصاص اموال خصوصی جهت مصارف و منافع عمومی
board weave U تخت بافت [در این بافت تارها نسبت به یکدیگر زاویه چندانی نداشته و حالت صاف و یکنواخت به خود می گیرند]
aerating agent U مادهای که به بتن اضافه میشود تا توزیع حبابهای هوا را در بتن یکنواخت نماید و اثر ان ازدیادمقاومت در مقابل یخبندانهای سخت میباشد
scorching U سوزاندن [گاه جهت از بین بردن پشم های اضافی در پشت فرش و یکنواخت نمودن و تمیزکاری این پشم ها را با فر می سوزانند.]
equalizing U مساوی و مانند کردن یکنواخت کردن
equalize U مساوی و مانند کردن یکنواخت کردن
equalising U مساوی و مانند کردن یکنواخت کردن
equalised U مساوی و مانند کردن یکنواخت کردن
equalized U مساوی و مانند کردن یکنواخت کردن
equalises U مساوی و مانند کردن یکنواخت کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com