Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
swizzle
U
مشروب مست کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
liquor
U
مشروب خوردن یاخوراندن مشروب
liquors
U
مشروب خوردن یاخوراندن مشروب
tipples
U
مشروب
strunt
U
مشروب
tippling
U
مشروب
drinks
U
مشروب
drink
U
مشروب
beverages
U
مشروب
tippled
U
مشروب
tipple
U
مشروب
beverage
U
مشروب
pottle
U
مشروب
boozing
U
مشروب الکلی
boozy
U
وابسته به مشروب
boozed
U
مشروب الکلی
drinkers
U
مشروب خور
purled
U
مشروب مالت
purling
U
مشروب مالت
purl
U
مشروب مالت
drinker
U
مشروب خور
A good stiff ( strong ) alchoholic drink .
U
مشروب پرمایه
slugs
U
یک جرعه مشروب
halazone
U
پودرضدعفونی اب مشروب
slumgulion
U
مشروب بی مزه
slugged
U
یک جرعه مشروب
slug
U
یک جرعه مشروب
bootleg
U
مشروب قاچاق
boozer
U
مشروب خور
boozers
U
مشروب خور
purls
U
مشروب مالت
booziest
U
وابسته به مشروب
liquors
U
مشروب الکلی
shot
U
یک گیلاس مشروب
liquor
U
مشروب الکلی
rummer
U
لیوان مشروب
shots
U
یک گیلاس مشروب
birl
U
مشروب خوردن
barkeep
U
مشروب فروش
barkeeper
U
مشروب فروش
intoxicants
U
مشروب مسکر
hooch
U
مشروب تند
intoxicant
U
مشروب مسکر
boozes
U
مشروب الکلی
snorts
U
جرعه مشروب
snort
U
جرعه مشروب
snorted
U
جرعه مشروب
booze
U
مشروب الکلی
snorting
U
جرعه مشروب
boozier
U
وابسته به مشروب
carouse
U
در مشروب افراط کردن
supped
U
شام دادن مشروب
sups
U
شام دادن مشروب
supping
U
شام دادن مشروب
bibber
U
ادم معتاد به مشروب
hollands
U
جین یا مشروب هلندی
carouses
U
در مشروب افراط کردن
caroused
U
در مشروب افراط کردن
stimulants
U
مشروب الکلی انگیزه
bottlegger
U
فروشنده مشروب قاچاق
sup
U
شام دادن مشروب
rum running
U
حمل مشروب قاچاق
dramshop
U
بار مشروب فروشی
carousing
U
در مشروب افراط کردن
dramshop
U
سالن مشروب فروشی
stimulant
U
مشروب الکلی انگیزه
nightcaps
U
مشروب قبل ازخواب
nightcap
U
مشروب قبل ازخواب
grogshop
U
دکان مشروب فروشی
It melts in the mouth.
U
مثل آب مشروب می خورد
puffing
U
مشروب گازدار پفک
puffs
U
مشروب گازدار پفک
puff
U
مشروب گازدار پفک
wish wash
U
مشروب ابکی اب زیپو
john barleycorn
U
مشروب الکلی خانگی
hooch
U
مشروب قاچاقی وپست
strong drink
U
مشروب قوی و پر الکل
hard drink
U
مشروب قوی و پر الکل
corrector
U
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
He drank himself to death.
U
آنقدر مشروب خورد تامرد
skid row
U
محله مشروب فروشهای ارزان
shebeen
U
مشروب فروش بدون پروانه
bowlers
U
مشروب خوارافراطی دائم الخمر
schnapps
U
مشروب جین قوی هلندی
to take a cup too much
<idiom>
U
بیش از اندازه مشروب خوردن
sloshing
U
غذای چسبناک مشروب لزج
sloshes
U
غذای چسبناک مشروب لزج
bowler
U
مشروب خوارافراطی دائم الخمر
slop
U
مشروب رقیق وبی مزه
slopped
U
مشروب رقیق وبی مزه
slopping
U
مشروب رقیق وبی مزه
slosh
U
غذای چسبناک مشروب لزج
bone dry
U
کسی که لب به مشروب الکلی نمیزند
root beers
U
مشروب شیرین معطر با ریشه گیاه
ratafee
U
مشروب الکلی مخلوط با بادام تلخ
root beer
U
مشروب شیرین معطر با ریشه گیاه
punch
U
مشروب مرکب از شراب ومشروبات دیگر
mazer
U
جام مشروب خوری چوبی بزرگ
refect
U
با مشروب یا خوراک تجدید قوا کردن
To drink on an empty stomach.
U
روی شکم خالی مشروب خوردن
He gets keyed up with a few drinks .
U
با چند گیلاس مشروب میزان می شود
punches
U
مشروب مرکب از شراب ومشروبات دیگر
ratafia
U
مشروب الکلی مخلوط با بادام تلخ
swats
U
ابجو تازه انگلیسی مشروب الکلی
punched
U
مشروب مرکب از شراب ومشروبات دیگر
After a few drinks, everyone got a bit high.
پس از چند گیلاس مشروب کله ها همه گرم شد.
traumatize
U
باضرب وجرح مشروب ساختن معذب کردن
traumatises
U
باضرب وجرح مشروب ساختن معذب کردن
soda water
U
مشروب غیر الکلی گاز دار لیموناد
traumatizes
U
باضرب وجرح مشروب ساختن معذب کردن
traumatising
U
باضرب وجرح مشروب ساختن معذب کردن
traumatized
U
باضرب وجرح مشروب ساختن معذب کردن
traumatizing
U
باضرب وجرح مشروب ساختن معذب کردن
daiquiri
U
مشروب مخلوط از شراب واب پرتقال و شکر
swizzle stick
U
چوب نازکی برای بهم زدن مشروب
traumatised
U
باضرب وجرح مشروب ساختن معذب کردن
tom collins
U
نوعی مشروب الکلی مرکب ازجین واب وغیره
to have a spree
U
حسابی جشن گرفتن
[با مشروب خیلی زیاد و غیره ...]
to be on the razzle
U
حسابی جشن گرفتن
[با مشروب خیلی زیاد و غیره ...]
to have a binge
U
حسابی جشن گرفتن
[با مشروب خیلی زیاد و غیره ...]
treating
U
جمع اوری اراء با رشوه یا غذا و مشروب دادن به رای دهندگان
chaser
U
آب میوه یا آبجو
[ یا نوشیدنی کم الکلی]
که پشت مشروب قوی و پر الکل می نوشند
drinker’s nose
U
آدمی که دماغش قرمز است
[چونکه بیش از اندازه مشروب می نوشد]
[اصطلاح روزمره]
red-nose
U
آدمی که دماغش قرمز است
[چونکه بیش از اندازه مشروب می نوشد]
[اصطلاح روزمره]
boozer's nose
U
آدمی که دماغش قرمز است
[چونکه بیش از اندازه مشروب می نوشد]
[اصطلاح روزمره]
altitude/height hold
U
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller
U
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder
U
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor
U
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
quick disconnect coupling
U
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primer
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor
U
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
bumming
U
ادم مفت خور یا ولگرد ولگردی یا مفت خوری کردن بحد افراط مشروب نوشیدن
bummed
U
ادم مفت خور یا ولگرد ولگردی یا مفت خوری کردن بحد افراط مشروب نوشیدن
bums
U
ادم مفت خور یا ولگرد ولگردی یا مفت خوری کردن بحد افراط مشروب نوشیدن
bum
U
ادم مفت خور یا ولگرد ولگردی یا مفت خوری کردن بحد افراط مشروب نوشیدن
homogeneous computer network
U
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
jointer
U
صاحب شیره کش خانه صاحب مشروب فروشی
vasomotor
U
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
detonator
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
steam fitter
U
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
detonators
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
del credere
U
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
changer
U
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
interceptors
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptor
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
makgi boowi
U
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
distractive
U
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
search jammer
U
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
grace cup
U
گیلاس مشروب پس از شام گیلاس خداحافظی
claqueur
U
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
sprining charge
U
خرج چال کننده یا گود کننده
expostulator
U
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
padding
U
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
suppressive
U
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
prepossessing
U
مجذوب کننده جلب توجه کننده
bistro
U
اغذیه فروشی و مشروب فروشی
liquors
U
مایع زدن مشروب زدن به
liquor
U
مایع زدن مشروب زدن به
bistros
U
اغذیه فروشی و مشروب فروشی
stop order
U
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer
U
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
thwarter
U
خنثی کننده مسدود کننده
designative
U
اشاره کننده تعیین کننده
modifiers
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
prosecutors
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
intermediaries
U
وساطت کننده مداخله کننده
oppressive
U
خورد کننده ناراحت کننده
desolater
U
ویران کننده متروک کننده
provisioner
U
تدارک کننده تهیه کننده
vibrator
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
toaster
U
سرخ کننده برشته کننده
vibrators
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
corruptor
U
فاسد کننده منحرف کننده
corrupter
U
فاسد کننده منحرف کننده
sniffy
U
افهار تنفر کننده فن فن کننده
homager
U
تجلیل کننده کرنش کننده
acknowledger
U
تصدیق کننده قبول کننده
practicer
U
تمرین کننده مشق کننده
insulator
U
جدا کننده عایق کننده
spell binder
U
مسحور کننده مجذوب کننده
prosecutor
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
lifter
U
مرتفع کننده برطرف کننده
gesticulant
U
اشاره کننده وحرکت کننده
presentor
U
ارائه کننده معرفی کننده
desolator
U
ویران کننده متروک کننده
insulators
U
جدا کننده عایق کننده
preventive
U
حفافت کننده جلوگیری کننده
favourer
U
یاری کننده مساعدت کننده
divider
U
جدا کننده تقسیم کننده
accaimer
U
هلهله کننده تحسین کننده
contractive
U
جمع کننده چوروک کننده
supplicant
U
درخواست کننده تضرع کننده
toasters
U
سرخ کننده برشته کننده
supplicants
U
درخواست کننده تضرع کننده
transmitters
U
منتقل کننده مخابره کننده
hangers
U
اویزان کننده معلق کننده
trimmer
U
دستکاری کننده صاف کننده
hanger
U
اویزان کننده معلق کننده
cogitator
U
اندیشه کننده مطالعه کننده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com