Perdic | مشخصات خفه شدن ارتعاش | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	damping charactristics U	مشخصات خفه شدن ارتعاش

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	tirl U	ارتعاش صدای ارتعاش نخ یاکش
	shakes U	ارتعاش
	shaking U	ارتعاش
	quiver U	ارتعاش
	pallesthesia U	حس ارتعاش
	quivered U	ارتعاش
	quivering U	ارتعاش
	quivers U	ارتعاش
	libration U	ارتعاش
	shake U	ارتعاش
	vibration U	ارتعاش
	vibrancy U	ارتعاش
	planegency U	ارتعاش
	vibration sense U	حس ارتعاش
	vibrational U	ارتعاش
	vibratility U	ارتعاش
	tremble U	ارتعاش
	tremolo U	ارتعاش
	reverberations U	ارتعاش
	reverberation U	ارتعاش
	plangency U	ارتعاش
	shivered U	ارتعاش
	shivering U	ارتعاش
	shiver U	ارتعاش
	trembled U	ارتعاش
	trembles U	ارتعاش
	bending vibration U	ارتعاش خمشی
	damped vibration U	ارتعاش میرا
	damping U	استهلاک ارتعاش
	frequency of vibration U	تکرار ارتعاش
	dingle U	لرزیدن ارتعاش
	energy of vibration U	انرژی ارتعاش
	electron vibrations U	ارتعاش الکترونها
	quaver U	ارتعاش داشتن
	vibrating U	ارتعاش داشتن
	amplitude of vibration U	دامنه ارتعاش
	vibrates U	ارتعاش داشتن
	vibrated U	ارتعاش داشتن
	vibrate U	ارتعاش داشتن
	quavers U	ارتعاش داشتن
	breathing vibration U	ارتعاش تنفسی
	quavering U	ارتعاش داشتن
	quavered U	ارتعاش داشتن
	vibrators U	ارتعاش کننده
	vibration amplitude U	دامنه ارتعاش
	period of vibratio U	دوره ارتعاش
	wagging vibration U	ارتعاش جنبانهای
	phonoscope U	ارتعاش نما
	resonantly U	با پیچش و ارتعاش
	resonator U	اسباب ارتعاش
	seismicity U	حالت ارتعاش
	sound vibration U	ارتعاش صوتی
	symmetry vibration U	ارتعاش متقارن
	torsional vibration U	ارتعاش پیچشی
	twisting vibration U	ارتعاش رقاصکی
	vibroscope U	ارتعاش بین
	vibratory U	باعث ارتعاش
	vibrative U	باعث ارتعاش
	vibrational frequency U	بسامد ارتعاش
	vibratility U	: قابلیت ارتعاش
	oscillator U	ارتعاش سنج
	neural reverbration U	ارتعاش عصبی
	molecular vibration U	ارتعاش مولکولی
	vibrators U	دستگاه ارتعاش
	vibrators U	وسیله ارتعاش
	vibrator U	ارتعاش کننده
	vibrator U	دستگاه ارتعاش
	fundamental vibration U	ارتعاش اصلی
	vibrator U	وسیله ارتعاش
	harmonic vibration U	ارتعاش هماهنگ
	lattice vibration U	ارتعاش شبکه
	stretching vibration U	ارتعاش کششی
	mode of vibration U	شیوه ارتعاش
	vibrational mode U	شیوه ارتعاش
	scissoring vibration U	ارتعاش قیچی وار
	fundamental period vibration U	دوره اصلی ارتعاش
	free harmonic vibration U	ارتعاش هارمونیک ازاد
	vibration absorption U	میرایی نوسان یا ارتعاش
	insulation against vibration U	حفافت در برابر ارتعاش
	vibratile U	قابل لرزش و ارتعاش جنبنده
	shudder U	مشمئز شدن ارتعاش Shrine
	shuddered U	مشمئز شدن ارتعاش Shrine
	shuddering U	مشمئز شدن ارتعاش Shrine
	shudders U	مشمئز شدن ارتعاش Shrine
	quavering U	لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
	quaver U	لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
	quavered U	لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
	quavers U	لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
	specification U	مشخصات
	paticular U	مشخصات
	characteristics U	مشخصات
	specs U	مشخصات
	identities U	مشخصات
	particulars U	مشخصات
	characteristically U	مشخصات
	specifications U	مشخصات
	definition U	مشخصات
	identity U	مشخصات
	characteristic U	مشخصات
	definitions U	مشخصات
	impedance characteristic U	مشخصات امپدانس
	specification U	دفترچه مشخصات
	filespec U	مشخصات فایل
	job specification U	مشخصات شغلی
	spec U	مشخصات بالا
	rating plate U	صفحه مشخصات
	contract specification U	مشخصات قرارداد
	technical specifications U	مشخصات فنی
	rating plate U	پلاک مشخصات
	bale mark U	مشخصات عدل
	characteristics U	مشخصات ومختصات وسایل
	particulars U	جزئیات خصوصیات مشخصات
	papers U	ورقه مشخصات کشتی
	papering U	ورقه مشخصات کشتی
	papered U	ورقه مشخصات کشتی
	paper U	ورقه مشخصات کشتی
	ammunition data card U	کارت مشخصات مهمات
	format U	حدود و مشخصات فرش
	security U	مشخصات کاربران مجاز
	ems U	مشخصات حافظه گسترشی
	target description U	شرح مشخصات هدف
	general specification U	مشخصات عمومی قرارداد
	string U	برچسب مشخصات یک رشته
	particular specification U	مشخصات ویژه در قرارداد
	characteristically U	اندازه گیری مشخصات یک عنصر
	tidal tables U	جداول مشخصات جذر و مددریا
	sourcing of suppliers U	یافتن اسامی و مشخصات فروشندگان
	physical characteristics U	مشخصات زمین خصوصیات بدنی
	title U	مشخصات دیسک با توجه به محتوای آن
	matrolinous U	پارهای ازصفات و مشخصات از مادر
	headers U	اطلاعات مشخصات در ابتدای نوار
	enhanced expanded memory specification U	مشخصات حافظه گسترشی پیشرفته
	header U	اطلاعات مشخصات در ابتدای نوار
	titles U	مشخصات دیسک با توجه به محتوای آن
	charge sheet U	ورقه حاوی مشخصات متهم
	describing U	بیان مشخصات کسی یا چیزی
	describe U	بیان مشخصات کسی یا چیزی
	describes U	بیان مشخصات کسی یا چیزی
	described U	بیان مشخصات کسی یا چیزی
	cataloguing U	فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
	catalogues U	فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
	catalogued U	فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
	catalogue U	فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
	characteristic U	اندازه گیری مشخصات یک عنصر
	catalogs U	فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
	cataloged U	فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
	cataloging U	فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
	charge sheets U	ورقه حاوی مشخصات متهم
	highest U	وسیله با کیفیت بالا و مشخصات خوب
	highs U	وسیله با کیفیت بالا و مشخصات خوب
	specification U	یات مشخصات ساخته نشده باشد
	per U	طبق جزئیات که در مشخصات گفته شده
	specification U	درجه بالای دقت یا مشخصات زیاد
	specification U	ی درباره تواناییهای برنامه , مشخصات و روش ها
	chip U	طراحی و مشخصات یک عنصر روی یک قطعه
	chips U	طراحی و مشخصات یک عنصر روی یک قطعه
	badge reader U	ماشینی که داده را از یک نشانه مشخصات می خواند
	specific duties U	عوارض گمرکی براساس مشخصات کالا
	functional condition code U	کد یا علامت مشخصات عمل کرد مهمات
	high U	وسیله با کیفیت بالا و مشخصات خوب
	project U	پیش بینی مشخصات آینده یک مجموعه داده
	labels U	رکورد حاوی مشخصات فایل ذخیره شده
	assault area diagram U	نمودار مشخصات منطقه هجوم عملیات اب خاکی
	blueprint U	تجدید ساختمان اتومبیل طبق مشخصات کارخانه
	projects U	پیش بینی مشخصات آینده یک مجموعه داده
	Green Book U	مشخصات رسمی استاندارد I-CD که توسط Philips منتشر شد
	labelled U	رکورد حاوی مشخصات فایل ذخیره شده
	label U	رکورد حاوی مشخصات فایل ذخیره شده
	projected U	پیش بینی مشخصات آینده یک مجموعه داده
	Type cable U	مشخصات کابل معرفی شده توسط IBM
	blueprints U	تجدید ساختمان اتومبیل طبق مشخصات کارخانه
	labeling U	رکورد حاوی مشخصات فایل ذخیره شده
	highs U	دادن درجه دقت بالا یا داشتن مشخصات زیاد
	highest U	دادن درجه دقت بالا یا داشتن مشخصات زیاد
	inheriting U	یک کلاس یا نوع داده که به مشخصات دیگری نیاز دارد
	high U	دادن درجه دقت بالا یا داشتن مشخصات زیاد
	inherit U	یک کلاس یا نوع داده که به مشخصات دیگری نیاز دارد
	shop drawing U	نقشه یا تفصیل مشخصات فنی که بکارخانهای فرستاده میشود
	service marking U	علایم و مشخصات تجارتی که روی کالاها یا مهمات حک میشود
	work drawing U	نقشه یاتفصیل مشخصات فنی که بکارخانهای فرستاده میشود
	headers U	بخشی از داده در ابتدای نوار مغناطیسی که حاوی مشخصات
	throughput U	بیشترین خروجی وسیله که با مشخصات اصلی مط ابق باشد
	header U	بخشی از داده در ابتدای نوار مغناطیسی که حاوی مشخصات
	inherits U	یک کلاس یا نوع داده که به مشخصات دیگری نیاز دارد
	aviation weather U	مشخصات ویژه اب و هوایی که به پرواز و عملکردهواپیما مربوط میشود
	filename U	کد مشخصات دیسکت که به برنامه اختصاص داده شده است
	log U	وارد کردن داده مشخصات مختلف مثل کلمه رمز
	The specifications of this machine are fully detailed in the catalog . U	مشخصات این دستگاه در کاتولوگ مفصل شرح داده شده
	logs U	وارد کردن داده مشخصات مختلف مثل کلمه رمز
	rates U	بیشترین خروجی وسیله که باید با مشخصات ابتدایی تط ابق داشته باشد
	din U	سازمان استاندارد صنعتی آلمان معمولاگ مربوط به مشخصات ورودی ها و سوکت ها
	configured out U	وسیلهای که مشخصات آن بیان کننده عدم آمادگی آن برای استفاده است
	lotus intel U	مشخصات حافظه گسترشی لوتوس- اینتل مایکروسافت specification expandedmemory icrosoft
	configured in U	وسیلهای که مشخصات آن بیان کننده آماده بودن آن برای استفاده است
	configured off U	وسیلهای که مشخصات آن بیان کننده عدم آمادگی آن برای استفاده است
	rate U	بیشترین خروجی وسیله که باید با مشخصات ابتدایی تط ابق داشته باشد
	duty rated U	بیشترین تعداد عملیات که یک وسیله در یک زمان با مشخصات معلوم میتواند انجام دهد
	portmark U	علامت روی بسته که مشخصات بندر مقصد نیز دران ذکر گردیده
	scsi U	پیشرفتی که باعث افزایش نرخ ارسال داده نسبت به مشخصات اصلی JCSI میشود
	generators U	ای که برنامههای جدید طبق قوانین یا مشخصات ای که کاربر تنظیم کرده است تولید میکند