English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 211 (21 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
punch the ball U مشت کردن دروازه بان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
clear U دور کردن توپ از دروازه ضربه بلند دور کردن توپ ازسبد
clearer U دور کردن توپ از دروازه ضربه بلند دور کردن توپ ازسبد
clearest U دور کردن توپ از دروازه ضربه بلند دور کردن توپ ازسبد
clears U دور کردن توپ از دروازه ضربه بلند دور کردن توپ ازسبد
croquet U بازی غیررسمی روی چمن با چوبی شبیه چوب چوگان و گویهای چوبی و 9 دروازه فلزی و 2 میله بصورت دور کردن گوی حریف با ضربه بوسیله تماس با گوی خود
drop goal U رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
dropped goal U رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
field goal U رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
inverter U دروازه منط قی برای امکانات بر عکس کردن
to rifle the ball into the goal U با ضربه خیلی محکم توپ را به دروازه شوت کردن
Other Matches
team handball court U مربع مستطیل 04 در 02 متر که باخطی به موازات خط دروازه به دو قسمت تقسیم شده وهر منطقه یک دروازه دارد
passout U پاس از پشت دروازه به یاردر جلوی دروازه
kick save U نجات دروازه با پای دروازه بان
goal judge U داور پشت دروازه لاکراس داور دروازه واترپولو
element U دروازه یا ترکیبی از دروازه ها
elements U دروازه یا ترکیبی از دروازه ها
goalposts U تیر دروازه تیر عمودی دروازه
goalpost U تیر دروازه تیر عمودی دروازه
hoops U دروازه
hoop U دروازه
barbican U دروازه
gates U دروازه
gate U دروازه
goals U دروازه
portal U دروازه
port U دروازه
goal area line U خط دروازه
gateway U دروازه
barbacan U دروازه
gateways U دروازه
goal U دروازه
portals U دروازه
saved U نجات دروازه
goal U دروازه بان
goal mouth U دهانه دروازه
goal keeper line U خط دروازه بان
goal posts U پایههای دروازه
save U نجات دروازه
octroi U مالیات دم دروازه
octroi U دروازه بانی
tend goal U دروازه بانی
starting gate U دروازه شروع
goal area U منطقه دروازه
hoops U دروازه کروکه
goals U دروازه بان
attacting zone U منطقه دروازه
hoop U دروازه کروکه
gatepost U بازوی دروازه
goal keeper U دروازه بان
goalkeepers U دروازه بان
saves U نجات دروازه
gateposts U بازوی دروازه
goal crease U محوطه دروازه
tend goal U حفظ دروازه
between the pipes U تیر دروازه
keeper U دروازه بان
wicket U دروازه کوچک
gate keeper U دروازه بان
goalies U دروازه بان
goalar U دروازه بان
gatekeeper U دروازه بان
gatekeepers U دروازه بان
goal tender U دروازه بان
goalie U دروازه بان
logic gate U دروازه منطقی
keepers U دروازه بان
own goal U گل به دروازه خودی
goalkeeper U دروازه بان
keep goal U دروازه بانی
own goals U گل به دروازه خودی
wickets U دروازه کوچک
in goal U دروازه بان
puck stopper U دروازه بان
goal kick U شوت بسوی دروازه
sally port U دروازه عبور از قلعه
offside line U خط فرضی موازی با دروازه
goalkeepers U دروازه بان فوتبال
gate post U تیرچارچوب دروازه باهویابازوی در
sally port U دروازه بزرگ قلعه
long ball U پرتاب از دور به دروازه
catching glove U دستکش دروازه بان
shot direct at goal U شوت مستقیم به دروازه
warder U نگهبان دروازه یا قصر
crossbar U تیرک افقی دروازه
double reverse U شوت برگردان به دروازه
petard U بمب دروازه ریز
standup goalie U دروازه بانی ایستاده
crossbars U تیرک افقی دروازه
twentyfive U خط 52 یاردی موازی با خط دروازه
warders U نگهبان دروازه یا قصر
shootings U شوت بسوی دروازه
changing the goal keeper U تعویض دروازه بان
goal games U بازیهای دروازه دار
shooting U شوت بسوی دروازه
deciding U نزدیک به دروازه حریف
gatehouse U اطاق دروازه بان
He was approaching the gate. U او [مرد] به دروازه نزدیک شد.
upright U تیرک عمودی دروازه
fast break U حمله سریع به دروازه
gatehouses U اطاق دروازه بان
goalpost U تیرک عمودی دروازه
gate U دروازه شروع اسکی
gates U دروازه شروع اسکی
flopper U دروازه بان شیرجه رو
goalkeeper U دروازه بان فوتبال
goalposts U تیرک عمودی دروازه
goal umpire U دروازه بان واترپولو
goalthrow U پرتاب دروازه بان
touch in goal U محدوده بین خط دروازه و خط مرزی
clearer U دفع توپ ازحوالی دروازه
clear U دفع توپ ازحوالی دروازه
clear U دورکردن گوی از نزدیک دروازه
defensive U منطقه دفاعی شامل دروازه
gatehouse U اطاق یازندان بالای دروازه
send off U حرکت اسبها از دروازه شروع
seelos U دروازه بشکل اچ در مارپیچ کوچک
send-off U حرکت اسبها از دروازه شروع
send-offs U حرکت اسبها از دروازه شروع
active U دروازهای که برخلاف دروازه نافعال
clears U دورکردن گوی از نزدیک دروازه
touch in goal line U ادامه خط بین خط دروازه و خط مرزی
in U توپی که وارد دروازه شده
gatepost U تیر چار چوب دروازه
clearest U دفع توپ ازحوالی دروازه
gatehouses U اطاق یازندان بالای دروازه
stick glove U دستکش کلفت دروازه بان
in- U توپی که وارد دروازه شده
nineteens U علامت تعویض دروازه بان
clearest U دورکردن گوی از نزدیک دروازه
clears U دفع توپ ازحوالی دروازه
gateposts U تیر چار چوب دروازه
nineteen U علامت تعویض دروازه بان
drop a goal U ضربه زدن بر فراز دروازه
logic U دروازه یا ترکیب دروازههای منط قی
clearer U دورکردن گوی از نزدیک دروازه
heavy U گوی سریع که نزدیک دروازه میافتد
faubourg U قسمتی ازشهر که بیرون دروازه باشد
uprights U تیرهای عمودی دروازه فوتبال امریکایی
end zone U منطقه 09 متری بین خط دروازه و خط انتهایی
peels U گذراندن گوی حریف از دروازه کروکه
heavier U گوی سریع که نزدیک دروازه میافتد
heaviest U گوی سریع که نزدیک دروازه میافتد
field player U بازیگران جز دروازه بان بازیگر ثابت
peel U گذراندن گوی حریف از دروازه کروکه
heavies U گوی سریع که نزدیک دروازه میافتد
A creaking gate hang long. <proverb> U یک دروازه شکسته مدتها سرپا می ایستد.
battering rams U میله مخصوص شکستن دروازه ها و غیره
goal kick U ضربه ازاد مستقیم روی دروازه
hanging-post U [تیرک عمودی که در یا دروازه به آن آویزان می شود.]
goal throw U پرتاب ازاد دروازه بان واترپولو
battering ram U میله مخصوص شکستن دروازه ها و غیره
gopura U [دروازه بلند و مزین مقبره های هندی]
three state logic U دروازه منط قی یا IC که سه وضعیت خروجی ممکن دارد
slotting U منطقه جلو دروازه برای حمله مناسب
smothering U شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
slot U منطقه جلو دروازه برای حمله مناسب
short side U خط بازیگران با تعداد کمتری بازیگر دهانه دروازه
smothered U شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
inhibits U ورودی دروازه که سیگنال خروجی را بلاک میکند
smothers U شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
headmen U پاس دادن به یار نزدیک دروازه حریف
headman U پاس دادن به یار نزدیک دروازه حریف
place kick U توپ را از روی زمین با پا بطرف دروازه زدن
smother U شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
stickside U سمتی از بدن دروازه بان باچوب هاکی
inhibit U ورودی دروازه که سیگنال خروجی را بلاک میکند
slots U منطقه جلو دروازه برای حمله مناسب
analogues U دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است
analog U دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است
bounce shot U گویی که به زمین می خورد وبه طرف دروازه می رود
punter U دروازه بان ماهر در ردکردن توپ با مشت شرطبند
deflection U ضربهای که به چیزی بخوردو گوی بطرف دروازه برود
punters U دروازه بان ماهر در ردکردن توپ با مشت شرطبند
deflections U ضربهای که به چیزی بخوردو گوی بطرف دروازه برود
analogue U دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است
end zone U منطقه اخر زمین هاکی از خط ابی تادیوار پشت دروازه
icing U ضربه خطای مدافع از نیمه زمین خودی به خط دروازه حریف
tries U کسب 3 امتیاز با تماس دادن توپ با زمین در خط دروازه حریف
flopped U شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
try U کسب 3 امتیاز با تماس دادن توپ با زمین در خط دروازه حریف
gates U زمانی که یک دروازه خروجی تولید میکند پس از دریافت داده ورودی
flopping U شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
break U جداکردن دو بوکسور ازیورتمه به چهارنعل حرکت از دروازه شروع اسبدوانی
breaks U جداکردن دو بوکسور ازیورتمه به چهارنعل حرکت از دروازه شروع اسبدوانی
flop U شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
gate U زمانی که یک دروازه خروجی تولید میکند پس از دریافت داده ورودی
flops U شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
inhibits U توقف رخ دادن یک فرآیند یا جلوگیری از انجام عملیات در مدار مجتمع یا دروازه .
inhibit U توقف رخ دادن یک فرآیند یا جلوگیری از انجام عملیات در مدار مجتمع یا دروازه .
handball U بازی بین دو تیم هفت نفره با شش بازیگر ویک دروازه بان
and U دروازه الکترونیکی که تابع "و" منط قی را روی سیگنالهای الکتریکی انجام میدهد
slants U بازی تهاجمی با دویدن یک بازیگر بطور مستقیم با زاویهای به طرف دروازه
slanted U بازی تهاجمی با دویدن یک بازیگر بطور مستقیم با زاویهای به طرف دروازه
slant U بازی تهاجمی با دویدن یک بازیگر بطور مستقیم با زاویهای به طرف دروازه
circuits U مدار الکترونیکی که از چندین دروازه منط ق تشکیل شده است مثل :Exor , OR , And
identities U دروازه منط ق که حاوی خروجی ست که در صورتی که ورودی ها یکسان باشد درست است
identity U دروازه منط ق که حاوی خروجی ست که در صورتی که ورودی ها یکسان باشد درست است
circuit U مدار الکترونیکی که از چندین دروازه منط ق تشکیل شده است مثل :Exor , OR , And
transistors U معروفترین خانواده دروازه و طرح مدار ترانزیستوری که ترانزیستورهای دو قط بی آن مستقیماگ کنترل میشود.
ttl U استفاده از طراحی TTL و قط عات برای پیاده سازی مدارهای منط قی و دروازه ها
goal light U چراغ قرمز پشت دروازه لاکراس برای نشان دادن امتیاز در هر بار
transistor U معروفترین خانواده دروازه و طرح مدار ترانزیستوری که ترانزیستورهای دو قط بی آن مستقیماگ کنترل میشود.
association croquet U مسابقه بین دو تیم یا دو نفر در زمینی بطول 53 متر و عرض 62متر با 6 دروازه و یک میله عمودی
byes U صعود به دور بعدبه سبب نداشتن حریف گذشتن توپ از خط عرضی دروازه امتیاز بدون توپزن
bye U صعود به دور بعدبه سبب نداشتن حریف گذشتن توپ از خط عرضی دروازه امتیاز بدون توپزن
coincidence function U دروازه منط قی که تابع AND منط قی روی سیگنالهای الکتریکی ایجاد میکند
combinational U تابع منط قی که از چندین دروازه منط ق تشکیل شده است
gates U دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
find touch U بیرون فرستادن توپ نزدیک خط دروازه برای تجمع نزدیک
gate U دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com