English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
inbound traffic U مسیر عبور و مرور وسایل نقلیه یا کشتی و هواپیما درخارج از کشور
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
traffic lane U مسیر عبور و مرور
innocent passage U مثل حالتی که دولتی قوای خود را جهت سوار کردن به کشتی از خاک کشور دیگری با رضایت ان کشور بدون حالت تهاجمی عبور دهد
yaw U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yawed U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
on board <idiom> U وسیله نقلیه کوچک ویا هواپیما ویا کشتی سوار شدن
traffic post U پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
transit bearing U گرای انتقالی گرای عبور کشتی یا هواپیما
imperialism U سیاست مبتنی بر استفاده از وسایل سیاسی برای بسط قدرت اقتصادی درخارج از محدوده کشورامپریالیستی
traffics U عبور و مرور
trafficked U عبور و مرور
traffic U عبور و مرور
trafficking U عبور و مرور
beach gear U وسایل پیاده کردن بار وسایل تخلیه کشتی تجهیزات اسکله
traffic court U دادگاه عبور و مرور
eligible traffic U عبور و مرور مجاز
traffic peak U حداکثر عبور و مرور
airfield traffic U عبور و مرور فرودگاه
traffic control U کنترل عبور و مرور
traffic sign U علامت عبور و مرور
access structures U ساختمانهای عبور و مرور
traffic density U تکاشف عبور و مرور
traffic intensity U شدت عبور و مرور
bus traffic U عبور و مرور اتوبوسها
traffic density U شدت عبور و مرور
traffic density U تراکم عبور و مرور
landing approach U مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
topgallant U سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
air-traffic control U کنترل عبور و مرور هوایی
traffic cut U تقاطع دو جریان عبور و مرور
to be under curfew U در منع عبور و مرور بودن
air traffic control U کنترل عبور و مرور هوایی
curfew period U ساعات منع عبور و مرور
carry ship U کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
curfew U زمان قطع عبور و مرور قرق
safe conduct U جواز عبور و مرور درمنطقه نظامی
air movement section U قسمت کنترل عبور و مرور هوایی
safe-conducts U جواز عبور و مرور درمنطقه نظامی
curfews U زمان قطع عبور و مرور قرق
road discipline U مقررات عبور و مرور روی جاده
pointsman U عبور و مرور که دریک نقطه ایستاده
access structures U ساختمان های قابل عبور و مرور
safe conducts U جواز عبور و مرور درمنطقه نظامی
Other means of transport U سایر وسایل نقلیه
traffic signal U علائم مخصوص عبور وسائط نقلیه
pelican crossing دکمه ای که با زدن آن عبور و مرور قطع میشود
traffics U رفت و امد وسایل نقلیه
automotive U مربوط به وسایل نقلیه خودرو
automotive U تکنولوژی وسایل نقلیه موتوری
trafficked U رفت و امد وسایل نقلیه
amaxophobia U هراس ازمسافرت با وسایل نقلیه
trafficking U رفت و امد وسایل نقلیه
traffic U رفت و امد وسایل نقلیه
tolled U حق عبور یا حق ارتفاق ساقط شده در اثر مرور زمان
caterpillar bulldozer U بولدوزر [ساخت و ساختمان] [وسایل نقلیه]
dozer [colloquial] [bulldozer] U بولدوزر [ساخت و ساختمان] [وسایل نقلیه]
earthmover [bulldozer] U بولدوزر [ساخت و ساختمان] [وسایل نقلیه]
motor traffic U رفت و امد وسایل نقلیه موتوری
tractive force U نیروی کشش وسایل نقلیه موتوری
dan runner U کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
cone penetrometer U وسیله تعیین مقاومت خاک برای عبور و مرور خودروها
screwpropeller U پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
black box U سرعت و مسافت سنج [ وسایل نقلیه خودرو]
tachograph U سرعت و مسافت سنج [ وسایل نقلیه خودرو]
speedograph U سرعت و مسافت سنج [ وسایل نقلیه خودرو]
shuttles U وسیله نقلیه با مسیر مشخص
shuttled U وسیله نقلیه با مسیر مشخص
shuttle U وسیله نقلیه با مسیر مشخص
high jack U دزدی هواپیما وسایروسائط نقلیه ومسافران ان
fare dodger U کسی که بدون بلیط سوار وسایل نقلیه می شود
transshipment U انتقال به کشتی یا وسیله نقلیه دیگری
overflight U عبور با هواپیما از فرازمنطقهای
overflights U عبور با هواپیما از فرازمنطقهای
vapor trail U مسیر عبور بخار
current path U مسیر عبور جریان برق
inbound traffic U مسیر خارج از کشور
aircraft arresting complex U وسایل مهار هواپیما
The route runs across this country. U خط مسیر از این کشور می گذرد.
ship influence U تاثیر عبور کشتی
path of flight U مسیر هواپیما
cocooning U اب بندی کردن درز وسایل هواپیما
landing gear U عراده هواپیما وسایل فرود امدن
ship influence U عامل محرکه عبور کشتی
vectors U مسیر ناوبری هواپیما
vector U مسیر ناوبری هواپیما
bank angle U سراشیب مسیر هواپیما
aircraft mission equipment U وسایل لازم برای انجام ماموریت هواپیما
deck load U وسایل روی پل کشتی
embark U سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
embarked U سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
embarking U سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
embarks U سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
lockage U عبور کشتی از دریچه سد میان بالابر
lockage U هزینه عبور کشتی ازسد بالابر
sea pass U پروانه عبور که به کشتی بی طرف میدهند
turn U تغییر زاویهای مسیر هواپیما
aircraft plotter U وسیله ترسیم مسیر هواپیما
intended track U مسیر تعیین شده هواپیما
aircraft vectoring U کنترل مسیر سمتی هواپیما
turns U تغییر زاویهای مسیر هواپیما
motor vehicle industry U صنعت وسایل نقلیه موتوری صنعت اتومبیل
hawse hole U سوراخ دماغه کشتی مخصوص عبور طناب
air plot U رسم مسیر هواپیما در روی نقشه
acceleration error U اشتباه مسیر هواپیما دراثرتغییر سرعت
asymmetrical sweep U باد انحرافی لغزش هواپیما از مسیر
intended track U مسیر پیش بینی شده هواپیما
crossing target U هدفی که درسمت حرکت میکند هدف عبور کننده در مسیر رژه
operating bridge U پلی که جهت عبور و انتقال وسایل کار در کارگاه ساختمانی ساخته میشود پل بهره برداری
seaway U مسیر کشتی
caravel U نوعی کشتی یا هواپیما
caravelle U نوعی کشتی یا هواپیما
tie down U مهار هواپیما یا کشتی
ship U کشتی هوایی هواپیما
ships U کشتی هوایی هواپیما
homing station U ایستگاه ردیاب دستگاههای هدایت مسیر هواپیما
turn and slip U زاویه دور زدن و لغزش مسیر هواپیما
turn in point U نقطه چرخش هواپیما ازمسیر تقرب در مسیر تک
mechanic U تعمیرکار وسایل نقلیه تعمیرکار اتومبیل
piloted U خلبان هواپیما راننده کشتی
pilot U خلبان هواپیما راننده کشتی
cruising speed U سرعت حرکت هواپیما یا کشتی
debarkation U پیاده شدن از کشتی یا هواپیما
cruising range U شعاع عمل هواپیما یا کشتی
portholes U پنجره کشتی یا هواپیما دریچه
porthole U پنجره کشتی یا هواپیما دریچه
pilots U خلبان هواپیما راننده کشتی
control U وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
controls U وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
vectors U راه یا مسیر هواپیما بازگشتن در حال طی کردن بودن
controlling U وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
vector U راه یا مسیر هواپیما بازگشتن در حال طی کردن بودن
ports of call U بندرواقع در مسیر کشتی پاتوق
port of call U بندرواقع در مسیر کشتی پاتوق
stages U سوار کردن پرسنل و وسایل در خودرو یاهواپیما یا کشتی
stage U سوار کردن پرسنل و وسایل در خودرو یاهواپیما یا کشتی
electronic navigation U هدایت هواپیما یا کشتی بادستگاههای الکترونیکی
headings U جهت حرکت کشتی یا هواپیما به طرف
heading U جهت حرکت کشتی یا هواپیما به طرف
crab angle U زاویه بین مسیر حرکت هواپیما و محور دوربین عکاسی
airborne alert U اماده باش به طریق هوابرد وسایل اعلام خطر نصب شده روی هواپیما
rhumb line U خط رام خط مسیر کشتی خط نصف النهارات
convoy U کشتی بازرگانی که دارای وسایل جنگی برای دفاع باشد
convoys U کشتی بازرگانی که دارای وسایل جنگی برای دفاع باشد
wrecking U لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
staged crews U خدمه موجود در روی وسیله یا کشتی یا هواپیما
wrecks U لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
freight U کرایه کشتی ارسال بار با هواپیما یاکشتی
wreck U لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
automatic trim U روش کنترل خودکار لغزش یاانحراف جانبی هواپیما ازروی مسیر
holding pattern U کنترل هواپیما برای پرواز دریک مسیر پیش بینی شده
true track U تصویر زاویه بین شمال واقعی و مسیر هواپیما روی زمین
flows U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flowed U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
check port/starboard U جهت تعقیب رادار به سمت دماغه کشتی یا دم هواپیما
barrier light U نورافکن ساحل دریا برای پیداکردن مسیر کشتی
compass acceleration error U اشتباه قطب نما در اثر سرعت گرفتن کشتی یا هواپیما
plotting U رسم مسیر ناوبری هواپیمایا کشتی محل هدف یا دشمن
transfer loader U دستگاه پلکان خودکارمخصوص پیاده و سوار کردن بار از کشتی یا هواپیما
piggy back traffic U حمل یک وسیله نقلیه باوسیله نقلیه دیگر
piggyback trafic U حمل یک وسیله نقلیه باوسیله نقلیه دیگر
staging base U پایگاه تجدید سوخت یابارگیری مجدد یا جابجا کردن کالاها در کشتی یا هواپیما
crane track U واگن بالابر مسیر عبور کفچه بالابر
debriefing U پسش اطلاعات کسب شده بوسیله کشتی یا هواپیما توجیه و بازپرسی از خلبانان بعد از شناسایی
glide path U مسیر حرکت ازاد یا پرواز ازاد هواپیما یاموشک
republics U حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
republic U حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
exteriorly U درخارج
holdees U پرسنل یا خودروها یا هواپیمایا کشتی که به طور موقت دریک پادگان توقف کرده ومنتظر دستور یا وسایل حرکت به سمت محل ماموریت باشد
freedom of seas U ازادی رفت وامد کشتی ها در خارج ازابهای ساحلی کشور مجاوردر زمان صلح بدون اینکه کسی بتواند به نحوی از انحامعترض انها بشود
clambake U اجتماعی درخارج
externality U وقوع درخارج
clock code position U سمت روبروی دماغه هواپیمایا کشتی هدف رو به دماغه هواپیما
target pattern U شکل هدف مسیر تک هواپیما به هدف
ferrets U هواپیما یا کشتی یا خودرویی که مخصوص کشف و تعیین محل و ثبت و تجزیه و تحلیل تشعشعات الکترومغناطیسی ورادار دشمن تهیه شده باشند
ferret U هواپیما یا کشتی یا خودرویی که مخصوص کشف و تعیین محل و ثبت و تجزیه و تحلیل تشعشعات الکترومغناطیسی ورادار دشمن تهیه شده باشند
hunter track U مسیر اکتشافی کشتی مین یاب یا مامور کشف و خنثی کردن مین
docking plan U نقشه مسیر ورود کشتی به حوضچه تعمیر نقشه ساختمان قسمت زیر ناوlongshoreman
extracellular U واقع درخارج سلولهای بدن
imprescriptible U وابسته به اموال حقوقی که مشمول مرور زمان نیست غیر مشمول مرور زمان تجویز نشده
yawed U انحراف کشتی از مسیر خود انحراف
yaw U انحراف کشتی از مسیر خود انحراف
extraterritorial U واقع درخارج قلمرو داخلی خارج مملکتی
ectogenic U قادر بادامه زندگی درخارج از میزبان خود
heterogenesis U تناسل ناهمجنس تولید شده درخارج بدن
transhipment U انتقال کالا از یک وسیله نقلیه به وسیله نقلیه دیگر
transhipment U انتقال محموله از یک وسیله نقلیه به وسیله نقلیه دیگر
tracked vehicle U وسیله نقلیه بکسل کننده وسیله نقلیه یدک کش
automatic pilot U وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
automatic pilots U وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
air plot wind velocity U سرعت باد در مسیر هواپیما سرعت باد محاسبه شده
Burundi U کشور بروندی در مرکز خاوری افریقا و شرق کشور زئیر
secession U تجزیه جدایی یک قسمت از خاک کشور و خروج ان از حاکمیت کشور منفصل منه
extradited U مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradites U مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradite U مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extraditing U مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
prevention of stripping U ممانعت از کار وسایل اکتشافی دشمن یا اکتشاف وسایل مخابراتی و رادارخودی
cpu U سیگنالهای واسط بین CPU و وسایل جانبی یا وسایل ورودی / خروجی
provincialism U اعتقاد به لزوم عدم تمرکز دراداره کشور و تقسیم اختیارات و مسئولیتها بین ایالات ونواحی کشور
approaches U نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com