Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
safety lanes
U
مسیرهای امن دریایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
waterway
U
مجرای اب راههای ابی مسیرهای دریایی
waterways
U
مجرای اب راههای ابی مسیرهای دریایی
Other Matches
seabee
U
گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
routes of communication
U
مسیرهای ارتباطی
logistic route
U
مسیرهای لجستیکی تدارکات
flowchart
U
کنترل آن و مسیرهای آن به صورت گرافیکی
avenues of approach
U
راههای نفوذی مسیرهای تقرب
flow diagram
U
کنترل آن و مسیرهای آن به صورت گرافیکی
tracking index
U
فهرست شماره ترتیب مسیرهای تعقیب
trail bike
U
موتورسیکلت کوچک سبک برای مسیرهای خارج از جاده
sink
U
شرح در جدول مسیردرباره تمام مسیرهای شبکه به یک مقصد
sinks
U
شرح در جدول مسیردرباره تمام مسیرهای شبکه به یک مقصد
fixes
U
تابع هدایت ارتباطی که مسیرهای کارا یا نامناسب را در نظر نمیگیرد
fix
U
تابع هدایت ارتباطی که مسیرهای کارا یا نامناسب را در نظر نمیگیرد
midshipman
U
افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
piratic
U
درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
layers
U
لایهای که درباره مسیرهای استفاده شونده و هزینه و... تصمیم گیری میکند
roots
U
گره شروع که از آن تمام مسیرهای شاخههای ساختار درخت آغاز می شوند
root
U
گره شروع که از آن تمام مسیرهای شاخههای ساختار درخت آغاز می شوند
layer
U
لایهای که درباره مسیرهای استفاده شونده و هزینه و... تصمیم گیری میکند
oceanography
U
تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
pilot chart
U
نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
kites
U
کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
running lights
U
فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
petty officers
U
معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
petty officer
U
معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
kite
U
کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
chine
U
عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
sea cucumber
U
حلزون دریایی از جنس راب دریایی
sea mark
U
راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
stadimeter
U
مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
sea power
U
قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
convoy joiner
U
ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
marine
U
تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
marines
U
تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
terns
U
پرستوک دریایی چلچله دریایی
tern
U
پرستوک دریایی چلچله دریایی
naval activity
U
تاسیسات دریایی قسمت دریایی
task unit
U
نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
attack director
U
وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
summary areas
U
مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
light lists
U
کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
board
U
BCP که شامل مسیرهای هدایت برای سیگنالهای کامپیوتری است . برای آدرس و داده و باس کنترل
boarded
U
BCP که شامل مسیرهای هدایت برای سیگنالهای کامپیوتری است . برای آدرس و داده و باس کنترل
knot
U
گره دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
knot
U
میل دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
maritime
U
ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
distance vector protocols
U
اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود
bureau of naval personnel
U
اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
rear commodore
U
سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
naval aviation
U
قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
light period
U
دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
crash position indicator
U
برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
Marine Corps
U
نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
convoy commodore
U
فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
naval gunfire
U
تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
convoy schedule
U
برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
crash locator beacon
U
برج اعلام سوانح دریایی برج تعیین محل سوانح دریایی
convoy routing
U
تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
light ship
U
کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
commandant of marine corps
U
فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
convoy route
U
مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
sofar
U
سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
lobster
U
خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
lobsters
U
خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
spotting board
U
طرح تیر توپخانه دریایی طرح تنظیم تیر توپخانه دریایی
salty
U
دریایی
saltiest
U
دریایی
saltier
U
دریایی
nautical
U
دریایی
maritime
U
دریایی
naval
U
دریایی
shark
U
سگ دریایی
sharks
U
سگ دریایی
dogfish
U
سگ دریایی
sea pier
U
سد دریایی
marine
U
دریایی
thalaesic
U
دریایی
sea
U
دریایی
marines
U
دریایی
seas
U
دریایی
pelagian
U
دریایی
sea born
U
دریایی
benthic
U
ته دریایی
thalassic
U
دریایی
beacons
U
چراغ دریایی
notice to mariner
U
اعلان دریایی
seaweed
U
جلبک دریایی
hurricane lamp
U
چراغ دریایی
hurricane lamps
U
چراغ دریایی
seaplane
U
هواپیمای دریایی
sea weed
U
جلبک دریایی
seaplanes
U
هواپیمای دریایی
seaweeds
U
علف دریایی
notice to mariner
U
اگهی دریایی
seaweed
U
علف دریایی
seaweed
U
سبزال دریایی
seaweeds
U
جلبک دریایی
kelp
U
اشنه دریایی
beacons
U
فار دریایی
seaweeds
U
خزه دریایی
sea weed
U
علف دریایی
seaweed
U
خزه دریایی
seaweeds
U
سبزال دریایی
sea plane
U
هواپیمایی دریایی
waterspout
U
گردباد دریایی
sea lanes
U
مسیر دریایی
sea power
U
کشور دریایی
sea lane
U
مسیر دریایی
light house
U
فار دریایی
sea lane
U
جاده دریایی
dolphin
U
گراز دریایی
dolphins
U
گراز دریایی
light house
U
چراغ دریایی
sea stores
U
فروشگاه دریایی
naval
U
افسرنیروی دریایی
naval
U
نیروی دریایی
sea rover
U
دزد دریایی
voyage
U
سفر دریایی
notice to mariner
U
اعلامیه دریایی
navies
U
نیروی دریایی
waterspouts
U
گردباد دریایی
navy
U
ناوگان دریایی
buccaneer
U
دزد دریایی
sea lanes
U
جاده دریایی
navy
U
نیروی دریایی
buccaneers
U
دزد دریایی
gunnery
U
توپخانه دریایی
navies
U
ناوگان دریایی
voyages
U
سفر دریایی
hogfish
U
گراز دریایی
pelagian
U
جانور دریایی
pelagic
U
دریایی دریانشین
creeping attack
U
تک غافلگیرانه دریایی
fucus
U
کتانجک خس دریایی
d.j.'s locker
U
گودی دریایی
daphne
U
حوری دریایی
data mile
U
میل دریایی
floatplane
U
هواپیمای دریایی
rock sucker
U
مارماهی دریایی
geographical mile
U
میل دریایی
sea anemone
U
شقایق دریایی
ossifrage
U
عقاب دریایی
paravane
U
اژدرمخرب دریایی
gribble
U
موریانه دریایی
chopline
U
خط حد یکانهای دریایی
rover
U
دزد دریایی
commercial marine
U
ناوگان دریایی
continental shelf
U
کفه دریایی
floating trade
U
تجارت دریایی
eagle fisher
U
عقاب دریایی
echinus
U
خارپوست دریایی
scray
U
پرستوک دریایی
scray
U
چلچله دریایی
sea swallow
U
پرستوک دریایی
sea swallow
U
چلچله دریایی
fanal
U
فانوس دریایی
fish hawk
U
دال دریایی
finger fish
U
ستاره دریایی
sea pad
U
ستاره دریایی
salangane
U
چلچله دریایی
salangane
U
پرستوک دریایی
echinus
U
بلوط دریایی
pharos
U
فانوس دریایی
erne
U
عقال دریایی
flag officer
U
افسر دریایی
evening naval twilight
U
شفق دریایی
evening naval twilight
U
غروب دریایی
fairy bird
U
پرستوک دریایی
fairy bird
U
چلچله دریایی
pigboat
U
زیر دریایی
sea nymph
U
پری دریایی
sea monster
U
هیولای دریایی
ocean manifest
U
بارنامه دریایی
sea marks
U
علامات دریایی
sea mail
U
پست دریایی
sea locust
U
ملخ دریایی
sill
U
برامدگی دریایی
sills
U
برامدگی دریایی
oceanid
U
حوری دریایی
sea nymph
U
حوری دریایی
ocean current
U
جریان دریایی
jellyfish
عروس دریایی
marine
U
تفنگدار دریایی
asteroidea
U
ستارههای دریایی
marine
U
تکاور دریایی
marines
U
تفنگدار دریایی
marines
U
تکاور دریایی
oceanophyte
U
گیاه دریایی
sea frontiers
U
مرزهای دریایی
sea flower
U
شقایق دریایی
algerine
U
دزد دریایی
algoid
U
مانندعلف دریایی
sea cucumber
U
راب دریایی
sea cow
U
گاو دریایی
hydro aeroplane
U
هواپیمای دریایی
osprey
U
عقاب دریایی
sea bass
U
گرگ دریایی
holothurian
U
حلزون دریایی
alga
U
خزهء دریایی
sea dog
U
خوک دریایی
on shore winds
U
باد دریایی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com