English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
scrabbler U مسوده نویس
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
foul copy U مسوده
minute U مسوده یادداشت
sketch U مسوده کردن
draft U طرح مسوده
sketches U مسوده کردن
sketched U مسوده کردن
drafts U طرح مسوده
croquis U مسوده کروکی
sketchbook U کتاب مسوده
sketchbooks U کتاب مسوده
drafted U طرح مسوده
sketch U نقشه ساده مسوده
sketched U نقشه ساده مسوده
proforma U مسوده شده فاکتورمقدماتی
sketches U نقشه ساده مسوده
addersser or or U نامه نویس عریضه نویس
ego loss programming U تنظیم کارهای برنامه نویسی بطوریکه اعتبار موفقیت یاگناه شکست باید بجای یک برنامه نویس میان چندبرنامه نویس تقسیم گردد
letterpress U منگنه مسوده کاغذهای کپیه پرس نامه
versions U نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
version U نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
scratch paper U کاغذ مسوده کاغذ سیاهه
chirographer U خط نویس
natural historian U تاریخ نویس
orthographer U درست نویس
paper stainer U کتاب نویس
paragrapher U عبارت نویس
programmers U برنامه نویس
letter writer U کاغذ نویس
phonographer U صدا نویس
programmer U برنامه نویس
pamphleteers U رساله نویس
pamphleteer U رساله نویس
rewriter U دوباره نویس
rough or foul copy U چرک نویس
scholiast U حاشیه نویس
sign writer U تابلو نویس
sign writer U لوحه نویس
songwriter U سرود نویس
proverbialist U مثل نویس
historian U تاریخ نویس
proforma U پیش نویس
columnists U مقاله نویس
calligrapher U خوش نویس
stenograph U تند نویس
prosaist U نثر نویس
prosateur U نثر نویس
proser U نثر نویس
grandiloquent U قلنبه نویس
historians U تاریخ نویس
minute U پیش نویس
acceptor U قبولی نویس
anecdotist U حکایت نویس
geneologist U شجره نویس
emblematist U مثل نویس
elegist U مرثیه نویس
elegiast U قصیده نویس
elegiast U مرثیه نویس
editorialist U سرمقاله نویس
dramaturge U درام نویس
gnomical U کوتاه لب نویس
dialogist U مکالمه نویس
head liner U سرصفحه نویس
gazetteer U روزنامه نویس
endorser U فهر نویس
foul copy U چرک نویس
fictionist U داستان نویس
fictionist U افسانه نویس
fabulist U افسانه نویس
fabler U افسانه نویس
gazetteer U مجله نویس
epistoler U نامه نویس
epistler U رساله نویس
endorser U پشت نویس
deponent U گواهی نویس
idyllist U قصیده نویس
magniloquent U قلنبه نویس
aphorist U پند نویس
aphorist U موجز نویس
mythographer U اسطوره نویس
annotator U تفسیر نویس
annotator U حاشیه نویس
annalist U تاریخچه نویس
endorseer U فهر نویس
allegorist U تمثیل نویس
affiant U گواهی نویس
magazinist U مقاله نویس
magazinist U مجله نویس
odist U قصیده نویس
cryptographer U رمز نویس
copyreader U سرمقاله نویس
conveyancer U قباله نویس
inker U مرکب نویس
lapicide U سنگ نویس
letter writer U نامه نویس
chronicler U وقایع نویس
calligraphist U خوش نویس
magazin U مجله نویس
tractarian U مقاله نویس
ballpens U روان نویس ها
ball pens U روان نویس ها
ballpoints U روان نویس ها
drafted U چرک نویس
drafted U پیش نویس
ballpoint pens U روان نویس ها
write once read many U یکبار نویس
bookmakers U کتاب نویس
bookmaker U کتاب نویس
typewritter U ماشین نویس
drafts U پیش نویس
songwriter U ترانه نویس
evangelists U انجیل نویس
evangelist U انجیل نویس
draft U چرک نویس
draft U پیش نویس
dramatists U نمایشنامه نویس
dramatist U نمایشنامه نویس
scriptwriter U نمایشنامه نویس
draughtsman U طرح نویس
playwright U نمایشنامه نویس
draughtsmen U طرح نویس
playwright U پیس نویس
scriptwriters U نمایشنامه نویس
satirist U هجو نویس
satirists U هجو نویس
novelist U رمان نویس
novelists U رمان نویس
romancer U رمان نویس
typist U ماشین نویس
typists U ماشین نویس
columnist U مقاله نویس
essayist U مقاله نویس
essayists U مقاله نویس
tabulating machine U جدول نویس
playwrights U پیس نویس
playwrights U نمایشنامه نویس
tabulator U جدول نویس
story teller U افسانه نویس
biographers U تذکره نویس
polygraph U بسیار نویس
drafts U چرک نویس
polygraphs U بسیار نویس
the psalmist U زبور نویس
caption U زیر نویس
captions U زیر نویس
lexicographer U لغت نویس
biographer U تذکره نویس
draftsmen U طرح نویس
lexicographers U لغت نویس
serialist U داستان نویس سریال
system programmer U برنامه نویس سیستم
subscript U زیر نویس امضاء
roughs U طرح پیش نویس
subscriber of shares U پذیره نویس سهام
parts programmer U برنامه نویس اجزاء
relative coding U برنامه نویس نسبی
story teller U افسانه گو حکایت نویس
gossiper U دری وری نویس
systems programmer U برنامه نویس سیستم
mythologist or ger U اساطیر نویس اساطیردان
mythopoet U شاعر افسانه نویس
write white engine U موتور سفید نویس
to make a minute of U پیش نویس کردن
maintenance programmer U برنامه نویس پشتیبان
ink writer U در تلگراف مرکب نویس
programmer analyst U برنامه نویس / تحلیل گر
systems progarmmer U برنامه نویس سیستم ها
systems programer U برنامه نویس سیستم
proforma U پیام پیش نویس
penny a line U ارزان نویس بی مایه
maintenance programmer U برنامه نویس نگهداشت
write black engine U موتور سیاه نویس
endorsed U پشت نویس کردن
pressmen U مخبرروزنامه مقاله نویس
protocol U پیش نویس سند
pressman U مخبرروزنامه مقاله نویس
protocols U پیش نویس سند
fountain pens U قلم خود نویس
protocols U پیش نویس معاهده
abstracter U خلاصه نویس دزد
accepting bank U بانک قبولی نویس
fountain pen U قلم خود نویس
verbose U دراز نویس درازگو
holographs U سند دست نویس
holograph U سند دست نویس
endorsing U پشت نویس کردن
endorses U پشت نویس کردن
draft U پیش نویس قرارداد
draft U پیش نویس چرکنویس
minute U پیش نویس کردن
sketch U پیش نویس ازمایشی
sketched U پیش نویس ازمایشی
biographers U شرح حال نویس
biographer U شرح حال نویس
endorse U پشت نویس کردن
draft U پیش نویس طرح
drafts U پیش نویس قرارداد
application programmer U برنامه نویس کاربردی
drafts U پیش نویس طرح
drafts U پیش نویس کردن
drafted U پیش نویس طرح
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com