English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 102 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
annuity U مستمری سالانه مقرری مستمر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
allowance U مقرری مستمری
allowances U مقرری مستمری
annuities U مقرری سالانه
annuitant U دریافت دارنده مقرری سالانه
continuous stock taking U موجودی گیری مستمر انبارگردانی مستمر
classic U مسابقههای سنتی سالانه پنج مسابقه مهم اسبدوانی سالانه انگلستان
classics U مسابقههای سنتی سالانه پنج مسابقه مهم اسبدوانی سالانه انگلستان
durably U بطور مستمر
sustained yield U بازده مستمر
continuum U مستمر زنجیره
continuous inventory U موجودی مستمر
annuality factor U ضریب مستمر سالیانه
continuator U ادامه دهنده مستمر
continuous stock control U کنترل مستمر موجودی
continuous stock taking U رسیدگی مستمر موجودی
pensions U مستمری
half pay U حق مستمری
dependency and indemnity compensation U مستمری
apanage U مستمری
pension U مستمری
allotments U مستمری
entitlements U مستمری
entitlement U مستمری
allotment U مستمری
allocations U مقرری
entitlements U مقرری
entitlement U مقرری
pension U مقرری
pensions U مقرری
deat benefit U مقرری
allocation U مقرری
emoluments U مقرری
emolument U مقرری
annuity U مقرری
old age pension U مستمری بازنشستگی
annuity U مستمری سالیانه
annuitant U مستمری بگیر
pension U مستمری بازنشستگی
pensioners U مستمری بگیر
pensioner U مستمری بگیر
pensions U مستمری بازنشستگی
allowances U تخفیف مقرری
pensions U مقرری پانسیون
prebend U مقرری کیشش
family allowances U مقرری خانوادگی
yearly allowance U مقرری سالیانه
pension U مقرری پانسیون
allowance U تخفیف مقرری
prebendal U مقرری کیشش
annuitant U گیرنده مستمری سالیانه
life annuity U مستمری مادام العمر
pensions U حقوق مستمری گرفتن
pension U حقوق مستمری گرفتن
pensioner U وفیفه خوار مستمری بگیر
pensioners U وفیفه خوار مستمری بگیر
annuity U حقوق یا مقرری سالیانه گذراند
contingent annuity U پرداخت مقرری به علت اتفاق غیر مترقبه
pocket money . U پول تو جیبی ( مقرری روزانه ؟ هفتگه یا غیره )
annual U سالانه
per annum U سالانه
annuals U سالانه
yearly U سالانه
yearly profit U سود سالانه
annual accumulation of sediment U ته نشست سالانه
yearbooks U گزارشات سالانه
annual earnings U درامد سالانه
yearbook U گزارشات سالانه
annual earnings U عواید سالانه
annual income U درامد سالانه
annuity U پرداختهای سالانه
annual increase U افزایش سالانه
annual leave U مرخصی سالانه
annual patent fee U حق الامتیاز سالانه
annual preciptation U ریزش سالانه
annual rainfall U بارش سالانه
annual budget U بودجه سالانه
annual report U گزارش سالانه
annual storage U مخزن سالانه
annual wage U دستمزد سالانه
tax year مالیات سالانه
annual increase U رشد سالانه
anuual discharge U بده سالانه
fixture U برنامه سنتی سالانه
AGMs U مجمع عمومی سالانه
AGM U مجمع عمومی سالانه
annual financial statement U گزارش مالی سالانه
annual general meeting U مجمع عمومی سالانه
annual rate of growth U نرخ رشد سالانه
interest rate per annum U نرخ بهره سالانه
annual efficiency index U شاخص کارایی سالانه خدمتی
transponder U تقویت کننده مستمر روی یک ماهواره که سیگنالها را ازیک ایستگاه زمینی دریافت کرده و انها را به ایستگاه گیرنده منعکس میکند
Bang went our annul holidays. U تعطیلات سالانه ماهم مالیده (ملغی شد)
derby U مسابقه سالانه اسبهای سه ساله در انگلستان
derbies U مسابقه سالانه اسبهای سه ساله در انگلستان
tourist trophy U مسابقههای سالانه موتورسیکلت سواری درجزیره من انگلستان
arrendare U اجاره دادن ملک یا زمین به طور سالانه
periodicals U مجلاتی که بصورت دورهای ماهانه سه ماهه سالانه و ... منتشر میشوند
master tournament U مسابقه ازاد سالانه گلف بین قهرمانان دعوت شده
west coast computer faire U یک نمایشگاه تجاری بزرگ ریزکامپیوتر که سالانه درسان فرانسیسکو گشایش می یابد
arrentation U پروانه یا جواز بهره برداری ار اراضی جنگلی در ازای پرداخت اجاره سالانه معین
prebendary U دریافت مقرری از کلیسا وفیفه خوار کلیسا
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com