Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 69 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
domestic problem
U
مساله خانوادگی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
heraldry
U
نجباوعلائم نجابت خانوادگی نشان نجابت خانوادگی
problem
U
مساله
problems
U
مساله
the heart of the problem
U
اصل مساله
pseudoproblem
U
شبه مساله
problem box
U
جعبه مساله
mind body problem
U
مساله تن و روان
problem-solving
U
مساله گشایی
pseudoproblem
U
مساله ساختگی
There are two sides to every question .
<proverb>
U
هر مساله ای دو جنبه دارد.
mattering
U
مشکل یا مساله قابل بحث
matters
U
مشکل یا مساله قابل بحث
mattered
U
مشکل یا مساله قابل بحث
numerical
U
مط العه روشهای حل مساله ریاضی
matter
U
مشکل یا مساله قابل بحث
probative
U
حقایقی که مالا" به اثبات مساله اصلی منجر شود
domestic
U
خانوادگی
familial
U
خانوادگی
family asset
U
دارائی خانوادگی
family allowances
U
مقرری خانوادگی
family farm
U
مزرعه خانوادگی
family background
U
پیشینه خانوادگی
family industry
U
صنعت خانوادگی
washerwoman
U
زن رختشوی خانوادگی
patronymic
U
نام خانوادگی
household system
U
نظام خانوادگی
homophyly
U
شباهت خانوادگی
emblazonry
U
نشان خانوادگی
surnames
U
نام خانوادگی
family name
U
اسم خانوادگی
removed
U
فاصله خانوادگی
family name
U
نام خانوادگی
blazon
U
نشان خانوادگی
clannishness
U
هواداری خانوادگی
nobility
U
اصالت خانوادگی
surname
U
نام خانوادگی
family names
U
نام خانوادگی
family names
U
اسم خانوادگی
domestically
U
بطور خانوادگی و اهلی
vendettas
U
دشمنی خونی خانوادگی
majordomo
U
متصدی امور خانوادگی
vendetta
U
دشمنی خونی خانوادگی
coat armour
U
زره ونشانهای خانوادگی
family neurosis
U
روان رنجوری خانوادگی
emblazon
U
بانشانهای نجابت خانوادگی اراستن
tied down
<idiom>
U
مسئولیت شغلی یا خانوادگی داشتن
blazonry
U
علامت یانشان نجابت خانوادگی
scutcheon
U
سپر سپرحاوی نشان خانوادگی
maiden names
U
نام خانوادگی زن پیش ازشوهرکردن
maiden name
U
نام خانوادگی زن پیش ازشوهرکردن
heraldry
U
ایین وتشریفات نشانهای خانوادگی
hestia
U
الهه اجاق خانوادگی وشهرها
highbred
U
دارای تربیت یانجابت خانوادگی
major domo
U
متصدی امور خانوادگی دراسپانیا و ایتالیا
major-domo
U
متصدی امور خانوادگی دراسپانیا و ایتالیا
major-domos
U
متصدی امور خانوادگی دراسپانیا و ایتالیا
blood feud
U
کینه وعداوت خانوادگی دشمنی دیرین
He cant be tied down to family life.
U
پای بند زندگی خانوادگی نیست
king of arms
U
متصدی تشخیص وتعیین نشانهای خانوادگی
pewage
U
پولی که بابت نشستن درجاهای خانوادگی یانیمکتهای چندنفری درکلیسامیدهند
hatchment
U
صفحهای که نشانهای خانوادگی وسلاح شخص تازه مرده راروی ان نمود
initialled
U
نخستین حروف نام و نام خانوادگی رانوشتن
initials
U
نخستین حروف نام و نام خانوادگی رانوشتن
initialed
U
نخستین حروف نام و نام خانوادگی رانوشتن
initial
U
نخستین حروف نام و نام خانوادگی رانوشتن
initialing
U
نخستین حروف نام و نام خانوادگی رانوشتن
initialling
U
نخستین حروف نام و نام خانوادگی رانوشتن
escutcheon
U
سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com