English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (40 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
To cover (traverse)long distances. U مسافت زیادی راطی کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
air mass U جریان تودهء عظیمی از هواکه مسافت زیادی را در سطح زمین طی میکند
process U مراحلی راطی کردن
processes U مراحلی راطی کردن
high U تعداد زیادی از بیتها که در واحد مسافت در رسانه ذخیره سازی ذخیره شده است
highs U تعداد زیادی از بیتها که در واحد مسافت در رسانه ذخیره سازی ذخیره شده است
highest U تعداد زیادی از بیتها که در واحد مسافت در رسانه ذخیره سازی ذخیره شده است
telemetering U ارزیابی کردن موشکها مسافت سنجی کردن مسافت سنجی
We must settle the price first. U اول باید قیمت راطی کرد
photo distance U مسافت اندازه گیری شده ازعکس هوایی مسافت روی عکس
time distance U مسافت زمانی حرکت ستون مسافت طی شده در زمان معین
range scale U طبله برد مقیاس مسافت جدول مسافت
mean free path for attenuation U مسافت ازاد میانگین درتضعیف مسافت تضعیف
mean free for scattering U مسافت ازاد میانگین درپراکندگی مسافت پراکندگی
attenuation mean free path U مسافت ازاد میانگین درتضعیف مسافت تضعیف
scattering mean free path U مسافت ازاد میانگین درپراکندگی مسافت پراکندگی
short international U مسابقهای که هر تیرانداز 03تیر از مسافت 05 متر و 03تیر از مسافت 53 متر و 03تیر از مسافت 52 متر با تیرو کمان می اندازد
range section U قسمت مسئول مسافت یاب یاکار با دستگاه مسافت یاب دریک اتشبار
range component U عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
windsor round U مسابقه تیراندازی با 63 تیراز مسافت 06 متری و 63تیر از مسافت 05 متری و63 تیر از 04 متری با کمان
demagnetize U پاک کردن فیلدها مغناطیسی زیادی از دیسک یا نوار یا نوک ضبط کردن
degausser U وسیلهای برای پاک کردن فیلدها مغناطیسی زیادی از دیسک یا نوار یا نوک ضبط کردن
go on <idiom> U زیادی صحبت کردن
go out of one's way <idiom> U تلاش زیادی کردن
range finding U تخمین مسافت کردن
spot U مسافت یابی کردن
spots U مسافت یابی کردن
ranging U مسافت یابی کردن
range spotting U تخمین مسافت کردن
he inherited a large fortune U دارایی زیادی بمیراث برد دارایی زیادی به او رسید
vehicle stopping distance U مسافت ایست وسیله نقلیه مسافت ایست خودرو
splurge on something <idiom> U پول زیادی خرج کردن
to pad a sentence U جمله را با واژههای زیادی دراز کردن
put on one's thinking cap <idiom> U زمان زیادی روی چیزی فکر کردن
zero U کوتاه کردن فایل با حذف صفرهای زیادی
to face a serious problem for the country U روبرو کردن این کشور با مشکلات زیادی
to occupy much space U فضای زیادی را اشغال کردن زیاد جا بردن
pay through the nose <idiom> U برای چیزی پول زیادی خرج کردن
to face a serious problem for the country U مواجه کردن این کشور با مشکلات زیادی
to raise big problems for the country U مواجه کردن این کشور با مشکلات زیادی
zeroes U کوتاه کردن فایل با حذف صفرهای زیادی
zeros U کوتاه کردن فایل با حذف صفرهای زیادی
to raise big problems for the country U روبرو کردن این کشور با مشکلات زیادی
range sensing U تخمین زدن برد مسافت یابی کردن
mean free path absorption U مسافت ازاد میانگین در جذب مسافت جذب
absorption mean free path U مسافت ازاد میانگین در جذب مسافت جذب
coincidence range finder U مسافت یاب دوشاخهای مسافت یاب انطباقی
road distance U مسافت روی جاده یا مسافت طی شده از جاده
This is plain highway robbery . U این که اسمش لخت کردن است ( پول زیادی گرفتن )
halving U نیم حباب منطبق شونده درانواع دوربینها و مسافت یابها برای تراز کردن
sofar U سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
degauss U پاک کردن فیلدها مغناطیسی زیادی از دیسک یا نوار مغناطیسی یا نوک خواندن / نوشتن
range spotting U تنظیم مسافت تنظیم هدف کردن
numeric U که در بسیاری صفحه کلیدهای کامپیوتر به صورت گروه جداگانه برای واد کردن حجم زیادی از داده به صورت اعداد به کار می رود
excess U زیادی
inordinacy U زیادی
overly U زیادی
extra U زیادی
supervacaneous U زیادی
frequentness U زیادی
immoderacy U زیادی
immenseness U زیادی
extras U زیادی
infiniteness U زیادی
wealth U زیادی
surplus U زیادی
heaviness U زیادی
superfluous U زیادی
profoundly U زیادی
extra- U زیادی
surpluses U زیادی
redundance U زیادی
to a large extent U تا حد زیادی
excessiveness U زیادی
superfluity U زیادی
numerousness U زیادی
excrescent U زیادی
profoundness U زیادی
undue U زیادی
muchness U زیادی
intenseness U زیادی
abundance U زیادی
excesses U زیادی
enormousness U زیادی
greatness U زیادی
intensity U زیادی
excrescential U زیادی
nimiety U زیادی
extremeness U زیادی
hugeness U زیادی
profuseness U زیادی
immensity U زیادی
unduly U زیادی
greatly U به زیادی
range U مسافت
ranged U مسافت
short-range U کم مسافت
short range U کم مسافت
distances U مسافت
ranges U مسافت
lengths U مسافت
length U مسافت
distance U مسافت
overblance U زیادتی زیادی
fuzz ball U گوشت زیادی
interleaf U برگ زیادی
exorbitance U زیادی افراط
gaudery U پیرایههای زیادی
over production U محصول زیادی
riffraff U زیادی توده
inordinateness U زیادی بی اندازگی
clog U زیادی پرکردن
for long U مدت زیادی
largely U تا درجه زیادی
hyperacidity U زیادی اسید
outgrowth U گوشت زیادی
clogs U زیادی پرکردن
to a degree U تادرجه زیادی
clogged U زیادی پرکردن
increscent U زیادی توسعه
overweight U وزن زیادی
distichiasis U مژگان زیادی
extensiveness U کثرت زیادی
odometry U مسافت پیمایی
known distance U مسافت معلوم
viameter U مسافت پیما
telephoning U در یک مسافت طولانی
rangefinders U مسافت یاب
telephones U در یک مسافت طولانی
sight distance U مسافت دید
trochometer U مسافت پیما
training distance U مسافت تمرین
haul U مسافت حمل
hauled U مسافت حمل
intervalometer U مسافت سنج
hauling U مسافت حمل
burst range U مسافت ترکش
jacob's staff U مسافت سنج
test course U مسافت ازمایش
close range U مسافت نزدیک
hauls U مسافت حمل
odometer U مسافت سنج
ranging U مسافت یابی
telemeter U مسافت سنج
range finder U مسافت یاب
range calibration U تنظیم مسافت
range drum U طبله مسافت
equidistance U مسافت مساوی
blooming train U مسافت نورد
telemetry U مسافت سنجی
range determination U تعیین مسافت
range determination U تخمین مسافت
range scale U طبله مسافت
supporting distance U مسافت پشتیبانی
range sensing U تخمین مسافت
proximity fuze U از مسافت دور
racing course U مسافت مسابقه
taximeter U مسافت سنج
odograph U مسافت سنج
metrograph U مسافت سنج
range adjustment U تنظیم مسافت
range indicator U مقیاس مسافت
telephone U در یک مسافت طولانی
range indicator U طبله مسافت
plotting scale U خط کش مسافت یاب
telephoned U در یک مسافت طولانی
range indicator U شاخص مسافت
range finding U مسافت یابی
air distance U مسافت هوایی
oversale U پیش فروش زیادی
it will not take long U مدت زیادی نمیخواهد
it was a U مبلغ زیادی بود
make a bundle <idiom> U پول زیادی درآوردن
long a go U مدت زیادی پیش
make a killing <idiom> U پول زیادی درآوردن
many of them U عده زیادی از انها
growth U گوشت زیادی تومور
growths U گوشت زیادی تومور
I incurred a heavy loss. U ضرر زیادی کردم
Quite a few people ... U تعداد زیادی [از مردم]
No small number of ... U تعداد زیادی [از مردم]
to shoot one's mouth off <idiom> U زیادی حرف زدن
over estimation U زیادی درنظر گرفتن
odd come short U زیادی باقی مانده
extras U موضوعی که زیادی است
so U خیلی باین زیادی
exairesis U برش اندام زیادی
intensity of gravity U شدت با زیادی جاذبه
extra- U موضوعی که زیادی است
extra U موضوعی که زیادی است
outgrwth U برامدگی گوشت زیادی
redun dantly U بطور زائدیا زیادی
excess U مقدار زیادی از چیزی
long ago U مدت زیادی پیش
excesses U مقدار زیادی از چیزی
You have given me too much. U زیاد ( زیادی ) به من دادی
quite a number of people U عده زیادی از مردم
kajillion [slang] U تعداد بسیار زیادی
eye U دیدخوب با تشخیص مسافت
macrometer U مسافت یاب نوری
flash ranging U مسافت یابی نوری
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com