Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
heat
U
مسابقه مقدماتی
heats
U
مسابقه مقدماتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
prolegomenon
U
مقدماتی کلمات مقدماتی
basic unit training
U
اموزش مقدماتی یکان اموزش مقدماتی واحد
skull practice
U
کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
hooligans
U
مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
hooligan
U
مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
sack race
U
مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
tug of war
U
مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
selling plater
U
اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه
opener
U
مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی
senior
U
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
seniors
U
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
match play
U
مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
handicap
U
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicaps
U
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
elementary
U
مقدماتی
precursive
U
مقدماتی
preparative
U
مقدماتی
prolegomenous
U
مقدماتی
rudimental
U
مقدماتی
preliminaries
U
مقدماتی
proforma
U
مقدماتی
prelusive
U
مقدماتی
elementarily
U
مقدماتی
preparatory
U
مقدماتی
prolegomenary
U
مقدماتی
prolusory
U
مقدماتی
preludial
U
مقدماتی
elemental
U
مقدماتی
introductive
U
مقدماتی
introductory
U
مقدماتی
first
U
مقدماتی
tentative
U
مقدماتی
preliminary
U
مقدماتی
prodromal
U
مقدماتی
stable
U
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stables
U
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
proem
U
رساله مقدماتی
preparation
U
اقدام مقدماتی
responsions
U
ازمون مقدماتی
preparations
U
اقدام مقدماتی
primary
U
مقدماتی اصلی
prime color
U
رنگ مقدماتی
forehearth
U
کوره مقدماتی
rudiment
U
علوم مقدماتی
propaedeutic
U
تحصیلات مقدماتی
propaedeutic
U
تعلیمات مقدماتی
prolusion
U
مقاله مقدماتی
proforma invoice
U
سیاهه مقدماتی
pretest
U
امتحان مقدماتی
pilot study
U
بررسی مقدماتی
pilot injection
U
تزریق مقدماتی
basic hole
U
سوراخ مقدماتی
basic research
U
تحقیقات مقدماتی
basic training
U
اموزش مقدماتی
junior high school
U
دبیرستان مقدماتی
introduction to physics
U
فیزیک مقدماتی
elementary item
U
قلم مقدماتی
bottom blown converter
U
مبدل دم مقدماتی
fore exercise
U
تمرین مقدماتی
first cut
U
برش مقدماتی
economizer
U
کرمکن مقدماتی
elementary gate
U
دریچه مقدماتی
perlim
U
دوره مقدماتی
basic course
U
دوره مقدماتی
preceding pass
U
کالیبر مقدماتی
precompression
U
تراکم مقدماتی
preselector
U
سلکتور مقدماتی
preselection
U
انتخاب مقدماتی
preparatory response
U
پاسخ مقدماتی
preparative
U
کار مقدماتی
prep
U
مدرسه مقدماتی
preliminary works
U
کارهای مقدماتی
preliminary treatment
U
عملیات مقدماتی
preliminary test
U
ازمایش مقدماتی
preliminary negotiations
U
مذاکرات مقدماتی
preliminary investigation
U
بررسی مقدماتی
preliminary expenses
U
هزینههای مقدماتی
preliminary design
U
طرح مقدماتی
preliminary budget
U
بودجه مقدماتی
preheater
U
گرمکن مقدماتی
elimination heat
U
دوره مقدماتی
basics
U
اساسی مقدماتی
primary
U
ابتدایی مقدماتی
primary
U
مقدماتی نخستین
Travaux preparatoires
U
کارهای مقدماتی
preliminaries
U
امتحان مقدماتی
basics
U
مقدماتی اساسی
preliminaries
U
دور مقدماتی
preliminary
U
دور مقدماتی
preliminary
U
امتحان مقدماتی
basic
U
مقدماتی اساسی
basic
U
اساسی مقدماتی
preliminary
U
مقدمات مقدماتی
first aid
U
کمکهای مقدماتی
prelude
U
قسمت مقدماتی
preludes
U
قسمت مقدماتی
interlude
U
نگهداری مقدماتی
elementary
U
مقدماتی پایهای
preliminaries
U
مقدمات مقدماتی
subassembly
U
مونتاژ مقدماتی
interludes
U
نگهداری مقدماتی
fundamental
U
اصولی مقدماتی اساسی
pre design estimate
U
براورد مقدماتی طرح
basic machine unit
U
واحد دستگاه مقدماتی
elementary algebra
U
جبر مقدماتی
[ریاضی]
eliminator
U
برنه در دور مقدماتی
preparatory students
U
شاگردان تهیه یا مقدماتی
basic combat training
U
اموزش رزم مقدماتی
preselect
U
انتخاب کردن مقدماتی
incipience
U
وضع مقدماتی ابتدایی
black pickling
U
اسید شویی مقدماتی
pre load
U
بار کردن مقدماتی
pre heat
U
حرارت دادن مقدماتی
magnetic biasing
U
مغناطیس گردانی مقدماتی
supercharge
U
متراکم کردن مقدماتی
basic bessemer process
U
فرایند مقدماتی بسمر
reconnaissance
U
بازدید مقدماتی اکتشاف
basic bessemer converter
U
مبدل مقدماتی بسمر
incipincy
U
وضع مقدماتی ابتدایی
rudimentary knowledge
U
دانش مقدماتی یا نخستین
basic bessemer steel
U
فولاد مقدماتی بسمر
prolusion
U
اثر هنری مقدماتی
literacy
U
فهمیدن اصول مقدماتی کامپیوتر
junior college
U
دانشکده مقدماتی تا دو ساله اموزشکده
flight
U
بهترین نتیجه دور مقدماتی
protocols
U
مقاوله نامه موافقت مقدماتی
strategic reconnaissance
U
بررسی مقدماتی وضع دشمن
preliminary budget forecast
U
پیش بینی مقدماتی بودجه
basic bessemer pig iron
U
اهن خام مقدماتی توماس
white primary
U
اخذ اراء مقدماتی حزبی
pretest
U
امتحان مقدماتی بعمل اوردن
protocol
U
مقاوله نامه موافقت مقدماتی
house of delegates
U
مجلس مقننه مقدماتی ویرجینیا ومریلند
preparatory
U
تیراندازی مقدماتی تیر تهیه برای تک
basic relay post
U
پایگاه مقدماتی تحویل و تحول بیماران
dragstrip
U
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragway
U
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
quadrangular meet
U
مسابقه شنای دورهای بین 4تیم مسابقه دورهای بین 4تیم با محاسبه مجموع امتیازهای فردی
investigating
U
استفسار کردن اطلاعات مقدماتی بدست اوردن
microcontroller
U
RAM و زبان برنامه نویسی مقدماتی است
investigate
U
استفسار کردن اطلاعات مقدماتی بدست اوردن
investigates
U
استفسار کردن اطلاعات مقدماتی بدست اوردن
investigated
U
استفسار کردن اطلاعات مقدماتی بدست اوردن
exempt player
U
بازیگر معاف از انجام مراحل مقدماتی به علت سوابق او
juniorate
U
مدرسه شبانه روزی متوسطه محصلین دو ساله مقدماتی یسوعیون
WordPad
U
امکان نرم افزاری در ویندوز که توابع مقدماتی Microsoft Word را دارد
protocol
U
خلاصه مذاکرات معاهده و اتفاق نسخه اول و اصلی مقاوله نامه مقدماتی
protocols
U
خلاصه مذاکرات معاهده و اتفاق نسخه اول و اصلی مقاوله نامه مقدماتی
slaloms
U
مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
slalom
U
مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
ice racing
U
مسابقه سرعت روی یخ مسابقه روی یخ
characters
U
یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
character
U
یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
dragger
U
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
premedical
U
دوره مقدماتی پزشکی وابسته به پیش پزشکی
charactristics
U
مشخصات مقدماتی یا اصلی که عبارتند از ضریب براضریب پسا نسبت برا به پساموقعیت مرکز فشار و ضریب گشتاور برای هر زاویه حمله
tournaments
U
مسابقه
contests
U
مسابقه
racing
U
مسابقه
tournament
U
مسابقه
events
U
مسابقه
race
U
مسابقه
setters
U
یک مسابقه
setter
U
یک مسابقه
event
U
مسابقه
raced
U
مسابقه
chasing
U
مسابقه
chase
U
مسابقه
contesting
U
مسابقه
contested
U
مسابقه
races
U
مسابقه
agonism
U
مسابقه
contest
U
مسابقه
matches
U
مسابقه
match
U
مسابقه
chased
U
مسابقه
chases
U
مسابقه
chace
U
مسابقه
competitions
U
مسابقه
tourney
U
مسابقه
ball game
U
مسابقه
competition
U
مسابقه
ball games
U
مسابقه
contests
U
مسابقه ها
competitions
U
مسابقه ها
contest
U
مسابقه
meet
U
مسابقه
meets
U
مسابقه
ski racer
U
مسابقه رو
game
U
مسابقه
kyorougei
U
مسابقه
competition
U
مسابقه
pre-treatment
U
عملیات مقدماتی و آماده سازی
[مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
first pickling
U
اسیدشویی مقدماتی اسیدشویی اولیه
basic ration
U
جیره مقدماتی جیره مبنا
racetracks
U
خط سیر مسابقه
dogsled
U
مسابقه سورتمه با سگ
race walking
U
مسابقه راهپیمایی
wresthing match
U
مسابقه کشتی
wrestling match
U
مسابقه کشتی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com