Perdic | مسابقهای که صاحب اسب قبلا نام اسب را ثبت میکند | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (13 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	post race U	مسابقهای که صاحب اسب قبلا نام اسب را ثبت میکند

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	optional claiming race U	مسابقهای که صاحب اسب ازادی در فروش یا خودداری از فروش اسب دارد
	prefigured U	قبلا اعلام کردن قبلا نشان دادن
	prefigure U	قبلا اعلام کردن قبلا نشان دادن
	prefiguring U	قبلا اعلام کردن قبلا نشان دادن
	prefigures U	قبلا اعلام کردن قبلا نشان دادن
	puffer U	کسی که در حراج از طرف صاحب مال مورد حراج شرکت میکند
	jointer U	صاحب شیره کش خانه صاحب مشروب فروشی
	competetive U	مسابقهای
	competitive U	مسابقهای
	competitiveness U	مسابقهای
	sensei U	مبارزه مسابقهای
	dragon U	قایق مسابقهای 3 نفره
	pannier U	سبد کبوترهای مسابقهای
	dragons U	قایق مسابقهای 3 نفره
	drives U	رانندگی ارابه مسابقهای
	drive U	رانندگی ارابه مسابقهای
	panniers U	سبد کبوترهای مسابقهای
	to time a race U	وقت مسابقهای را نگاه داشتن
	handicap stake U	مسابقهای که مبلغ شرطبندی از صاحبان اسبهاست
	mail server U	کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
	slugfest U	مسابقهای که دران ضربات سنگین ردوبدل میشود
	an out match U	مسابقهای که بیرون از زمین بازی خانگی برپا کنند
	overnight U	مسابقهای که ثبت نام 27ساعت پیش از مسابقه پایان می یابد
	postal match U	مسابقهای که در محل انجام میشود و نتیجه ان با پست نزد داوران ارسال می گردد
	walkover U	برد به سبب نداشتن حریف مسابقهای که فقط یک اسب بعلت حذف دیگر اسبها باقی مانده
	walkovers U	برد به سبب نداشتن حریف مسابقهای که فقط یک اسب بعلت حذف دیگر اسبها باقی مانده
	dump U	نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند
	special weight race U	مسابقهای که تعیین وزن اضافی ارتباطی با جدول وزن نسبت به سن ندارد
	hot rod U	اتومبیل شکاری وسریع السیر اتومبیل مسابقهای
	erst U	قبلا
	already U	قبلا
	formerly U	قبلا
	supra U	قبلا
	previously U	قبلا"
	aforehand U	قبلا
	the reinbefore U	قبلا
	erstwhile U	قبلا
	repeater U	وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
	prepay U	قبلا پرداختن
	presentient U	قبلا متوجه
	heretofore U	سابقا قبلا
	pre arrange U	قبلا قرارگذاشتن
	prerecord U	قبلا ضبط
	presentient U	قبلا مستعد
	prescient U	قبلا اگاه
	i went before U	من قبلا` رفتم
	beforehand U	قبلا اماده
	foretoken U	قبلا اگاهانیدن
	prearrange U	قبلا ترتیب دادن
	preselect U	قبلا انتخاب کردن
	forespeak U	قبلا اماده کردن
	pretreat U	قبلا معالجه کردن
	primed U	قبلا تعلیم دادن
	presanctified U	قبلا تقدیس شده
	as previously mentioned <adv.> U	همانطور که قبلا اشاره شد
	pretypify U	قبلا نشان دادن
	pre appoint U	قبلا معین کردن
	prearrange U	قبلا تهیه کردن
	preassigned U	قبلا تعیین شده
	preconceive U	قبلا تصور کردن
	prime U	قبلا تعلیم دادن
	primes U	قبلا تعلیم دادن
	destine U	قبلا انتخاب کردن
	preordain U	قبلا مقرر داشتن
	predigest U	قبلا هضم کردن
	preexist U	قبلا وجود داشتن
	prenominate U	قبلا ذکر کردن
	prenominate U	قبلا نامبرده شده
	prenominate U	قبلا ذکر شده
	premonish U	قبلا برحذر داشتن
	I have a reservation.	من قبلا رزرو کردم.
	preform U	قبلا تصمیم گرفتن
	preform U	قبلا تشکیل دادن
	forearms U	قبلا اماده کردن
	forearm U	قبلا اماده کردن
	foresees U	قبلا تهیه دیدن
	preconceive U	قبلا عقیده پیداکردن
	prepossess U	قبلا بتصرف اوردن
	predesignate U	قبلا تعیین شده
	predestine U	قبلا تعیین کردن
	predetermine U	قبلا مقدر کردن
	foresee U	قبلا تهیه دیدن
	predetermine U	قبلا تعیین کردن
	preheat U	قبلا حرارت دادن
	preheat U	قبلا گرم کردن
	preheated U	قبلا حرارت دادن
	preheated U	قبلا گرم کردن
	preheats U	قبلا حرارت دادن
	preheats U	قبلا گرم کردن
	preform U	قبلا بشکل دراوردن
	as already mentioned <adv.> U	همانطور که قبلا اشاره شد
	as previously mentioned <adv.> U	همانطور که قبلا ذکر شد
	as already mentioned <adv.> U	همانطور که قبلا ذکر شد
	to prerecord U	قبلا ضبط کردن
	advance U	قبلا تهیه شده
	as previously agreed upon <adv.> U	همینطور که قبلا موافقت شد
	prepaid U	قبلا" پرداخت شده
	pretypify U	قبلا اعلام کردن
	prifixal U	قبلا تعیین کردن
	advancing U	قبلا تجهیز شده
	prerecord U	قبلا ثبت کردن
	preview U	قبلا رویت کردن
	advances U	قبلا تهیه شده
	advance U	قبلا تجهیز شده
	advances U	قبلا تجهیز شده
	previews U	قبلا رویت کردن
	advancing U	قبلا تهیه شده
	prifix U	قبلا تعیین کردن
	preconcert U	قبلا فرار ومدار گذاردن
	put in <idiom> U	اضافه چیزی که قبلا گفته شد
	preset U	قبلا چیدن و قرار دادن
	preassigned U	قبلا تخصیص داده شده
	predicts U	قبلا پیش بینی کردن
	predicting U	قبلا پیش بینی کردن
	predict U	قبلا پیش بینی کردن
	preform U	قبلا شکل چیزی رامعین کردن
	forebode U	قبلا بدل کسی اثر کردن
	pre- U	آنچه قبلا توافق شده است
	thereinbefore U	در سطور قبل همان قرارداد قبلا"
	bespeak U	قبلا درباره چیزی صحبت کردن
	predefined U	آنچه قبلا معرفی شده است
	postpaid U	مخارج پستی قبلا پرداخت شده
	preordain U	قبلا وقوع امری را ترتیب دادن
	prevue U	قبلا رویت کردن اطلاع قبلی
	preexist U	ازلی بودن قبلا موجود شدن
	pre U	آنچه قبلا توافق شده است
	ingrain U	نخی که قبلا الیاف ان رنگ شده است
	Thats no news to me. U	این برایم خبر جدیدی نیست ( قبلا می دانستم )
	revocation of probate U	بطلان وصیتنامهای که قبلا" صحت مفادش تصدیق شده
	rest on one's laurels <idiom> U	خرسند شدن از موفقیت که قبلا حاصل شده است
	have a go at <idiom> U	سعی درانجام کاری که بقیه قبلا انجام دادهاند
	forlorn hope U	دستهای که قبلا مامور حمله و بمباران جای محصوری میشوند
	postpaid U	پاکت تمبردار یا امانتی که قبلا مخارج پست ان پرداخت میشود
	cost indexes U	ضریب افزایش یا کاهش هزینه هائی که قبلا تعیین شده
	predestinate U	قبلا تعیین شده دارای سرنوشت ونصیب وقسمت ازلی
	paged U	چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
	pages U	چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
	page U	چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
	edited U	کلیدی که تابعی را آغاز میکند که استفاده از ویرایشگر را ساده تر میکند
	edit U	کلیدی که تابعی را آغاز میکند که استفاده از ویرایشگر را ساده تر میکند
	controllers U	را کنترل میکند یا ارسال داده را در شبکه محلی بررسی میکند
	controller U	را کنترل میکند یا ارسال داده را در شبکه محلی بررسی میکند
	faulted U	برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
	fault U	برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
	scsi U	بیت ارسال داده را پشتیبانی میکند و وسایل را کنترل میکند
	destructive cursor U	نشانه گری که متنی را که روی آن حرکت میکند پاک میکند
	critical error U	خطایی که پردازش کامپیوتر را با شکل مواجه میکند یا متوقف میکند
	faults U	برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
	slaving U	بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
	slaved U	بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
	slaves U	بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
	Intel U	بیتی استفاده میکند و تا چند مگا بایت از RAM را آدرس دهی میکند
	Intel U	بسیتی استفاده میکند تا چند گیگا بایت از RAM را آدرس دهی میکند
	key	کلید خاص یا ترکیب کلیدها که فرآیندی را آغاز میکند یا برنامه ای را فعال میکند
	slave U	بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
	million instructions per second U	اندازه سرعت پردازنده که تعداد دستوراتی که در ثانیه اجرا میکند را مشخص میکند
	postbyte U	بایت داده که کد اصلی ای را بیان میکند که ثابت مورد استفاده را معرفی میکند
	prepossess U	تحت تاثیرعقیده یامسلکی قرار دادن قبلا تبعیض فکری داشتن
	opened U	برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند
	logic U	مدار الکترونیکی یک عملوند منط قی اعمال میکند به سیگنال ورودی و خروجی تولید میکند
	hard U	یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند
	dat U	درایو مکانیکی که داده را روی نواز DAT ضبط میکند و ازنوار بازیابی میکند
	opens U	برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند
	plotters U	چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
	hardest U	یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند
	uart U	از ترمینال به حالت موازی استفاده میکند و سپس آنرا روی شبکه ارسال میکند
	plotter U	چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
	open U	برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند
	sampler U	مدارالکترونیکی که الگوهای سیگنال را نگهداری میکند وآنها را برای آنالیزهای بعدی ذخیره میکند
	terminate and stay resident program U	برنامهای که در حافظه اصلی خود را بار میکند و در صورت دریافت آنرا اجرا میکند
	samplers U	مدارالکترونیکی که الگوهای سیگنال را نگهداری میکند وآنها را برای آنالیزهای بعدی ذخیره میکند
	harder U	یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند
	optimize U	کامپایلری که کد ماشین را که تولید میکند آنالیز میکند و سرعت و کارایی آنرا افزایش میدهد
	lord U	صاحب
	padrone U	صاحب
	owners U	صاحب
	lords U	صاحب
	ownerless U	بی صاحب
	owner U	صاحب
	mastered U	صاحب
	masters U	صاحب
	master U	صاحب
	broadband U	روش ارسال که چندین کانال داده را به سیگنا تبدیل میکند و آن را در یک مسافت طولانی حمل میکند
	EMM U	امکانی که حافظه جانبی رادر IBM PC مدیریت میکند و آن را برای برنامه آماده استفاده میکند
	TCP U	مین میکند. این پروتکل داده ها را به صورت بسته در می آورد و خطای آنها را بررسی میکند
	turnkey system U	سیستم کامپیوتری که قبلا"تدارک دیده شده و برای استفاده اماده است
	to reinvent the wheel <idiom> U	هدر مقدار زیادی از زمان و یا تلاش در ساختن چیزی که قبلا وجود داشته.
	DIF file U	استاندارد de fouto که روشی که صفحه گسترده فرمولها و داده هایش را در فایل ذخیره میکند بیان میکند
	strays U	جانور بی صاحب
	manufacturers U	صاحب کارخانه
	shareholders U	صاحب سهم
	nursery man U	صاحب قلمستان
	notary public U	صاحب محضر
	of consequence U	صاحب شان
	stockholders U	صاحب سهم
	waif U	مال بی صاحب
	stockholder U	صاحب سهم
	unowned U	بی صاحب بیمالک
	innkeeper U	صاحب مسافرخانه
	planter U	صاحب مزرعه