English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
to take the fall for somebody U مسئولیت خطایی را بجای کسی پذیرفتن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
to take the fall [American English] U مسئولیت چیزی [کاری یا خطایی] را پذیرفتن
collective guarantee U مسئولیت دسته جمعی مسئولیت تضامنی
spot bowler U بازیگری که بجای نشانه گیری به میلههای بولینگ بجای معینی روی مسیرهدفگیری میکند
brunches U غذایی که هم بجای ناشتا و هم بجای ناهارصرف شود
brunch U غذایی که هم بجای ناشتا و هم بجای ناهارصرف شود
custody U مسئولیت کنترل و انتقال ودسترسی به جنگ افزارها مسئولیت حفافت و کنترل جنگ افزارها و اسناد انها
inerrancy U بی خطایی
angelica U سنبل خطایی
bloodstone U یشم خطایی
sporadic fault U خطایی که تصادفاگ رخ دهد
to be up to no good U کار بدی [خطایی] کردن
I haven't done anything wrong. U من هیچ خطایی [جرمی] نکردم.
to make r. for a wrong U بی عدالتی یا خطایی را جبران کردن
narrow escape <idiom> U بدون هیچ خطایی فرارکردن
bias error U خطایی با علامت و بزرگی ثابت
inherited error U خطایی در فرآیند یا عمل قبلی
menage U مسئولیت
liability to disease U مسئولیت
responsibly U با مسئولیت
responsibilities U مسئولیت
responsibility U مسئولیت
irresponsible U بی مسئولیت
liabilities U مسئولیت
amenableness U مسئولیت
liability U مسئولیت
onus U مسئولیت
trust U مسئولیت
trusted U مسئولیت
trusts U مسئولیت
unresponsive U بی مسئولیت
burthen U مسئولیت
corrective maintenance U یافتن و تصحیح خطایی که رخ داده است
liabilities U الزام مسئولیت
office U مسئولیت احرازمقام
law of tort U مسئولیت مدنی
irresponsible U عاری از حس مسئولیت
constructive trust U مسئولیت قهری
on one's shoulders <idiom> U مسئولیت شخصی
area of responsibility U منطقه مسئولیت
sector of responsibility U منطقه مسئولیت
responsible U مسئولیت دار
post- U مقام مسئولیت
offices U مسئولیت احرازمقام
charge U بار مسئولیت
liability U الزام مسئولیت
in common <idiom> U مسئولیت داشتن
imputability U مسئولیت اخلاقی
implied trust U مسئولیت فرضی
load U فشار مسئولیت
loads U فشار مسئولیت
product liability U مسئولیت محصول
amenability U احساس مسئولیت
charges U بار مسئولیت
primary interest U مسئولیت اصلی
posted U مقام مسئولیت
cark U بار مسئولیت
irresponsibly U بدون حس مسئولیت
posts U مقام مسئولیت
onmy own responsibility U به مسئولیت خودم
post U مقام مسئولیت
What has he done wrong? U [مگر] او [مرد] چه خطایی [جرمی] کرده است؟
permanent U خطایی در سیستم که قابل رفع کردن نیست
frailty U نحیفی خطایی که ناشی ازضعف اخلاقی باشد
frailties U نحیفی خطایی که ناشی ازضعف اخلاقی باشد
privity of contract U مسئولیت طرفین قرارداد
perils U بیم زیان مسئولیت
irresponsibly U بدون داشتن مسئولیت
peril U بیم زیان مسئولیت
sponsoring U مسئولیت راقبول کردن
law of torts U قانون مسئولیت مدنی
sponsors U مسئولیت راقبول کردن
law of tort U قانون مسئولیت مدنی
unlimited company U شرکت با مسئولیت نامحدود
over worked man U مهره شطرنج پر مسئولیت
To assume responsibility . U قبول مسئولیت کردن
limited liability company U شرکت با مسئولیت محدود
The responsibility lies with you. U مسئولیت با شما است.
liability for damages U مسئولیت در برابر خسارت
sponsor U مسئولیت راقبول کردن
without engagement U بدون تقبل مسئولیت
take in U پذیرفتن
to take in U پذیرفتن
vouchsafes U پذیرفتن
hears U پذیرفتن
admits U پذیرفتن
admit U پذیرفتن
hear U پذیرفتن
allows U پذیرفتن
allowing U پذیرفتن
allow U پذیرفتن
vouchsafing U پذیرفتن
vouchsafed U پذیرفتن
vouchsafe U پذیرفتن
embracing U پذیرفتن
embraces U پذیرفتن
embraced U پذیرفتن
embrace U پذیرفتن
admitting U پذیرفتن
accepts U پذیرفتن
accepting U پذیرفتن
take by storm <idiom> U پذیرفتن
accept U پذیرفتن
checked U خطا در خواندن داده ناشی از خطایی در رسانه مغناطیسی
checks U خطا در خواندن داده ناشی از خطایی در رسانه مغناطیسی
solid U خطایی که همیشه در حین استفاده از یک وسیله ایجاد میشود
solids U خطایی که همیشه در حین استفاده از یک وسیله ایجاد میشود
bug U خطایی در برنامه کامپیوتری که اجرا را با مشکل همراه میکند
bugging U خطایی در برنامه کامپیوتری که اجرا را با مشکل همراه میکند
check U خطا در خواندن داده ناشی از خطایی در رسانه مغناطیسی
false U اخطار خطا وقتی که هیچ خطایی رخ نداده باشد
fatal error U خطایی در برنامه یا وسیله که باعث آسیب سیستم میشود
bugs U خطایی در برنامه کامپیوتری که اجرا را با مشکل همراه میکند
What do I care? U چطور این مسئولیت من است؟
amoral U بدون احساس مسئولیت اخلاقی
disclaimer U رفع کننده ادعا یا مسئولیت
tied down <idiom> U مسئولیت شغلی یا خانوادگی داشتن
disclaimers U رفع کننده ادعا یا مسئولیت
loosest U از قید مسئولیت ازاد ساختن
solidarity U بهم پیوستگی مسئولیت مشترک
looser U از قید مسئولیت ازاد ساختن
caveat subscriptor U مسئولیت به عهده عضو میباشد
up to someone to do something <idiom> U مسئولیت مراقبت از چیزی را داشتن
Responsibility weighed him down U بار مسئولیت کمرش را خم کرد
loose U از قید مسئولیت ازاد ساختن
pass the buck <idiom> U مسئولیت خودرا به دیگری دادن
propagating U خطایی در فرآیند که عملیات بعدی را تحت تاثیر قرار دهد
propagates U خطایی در فرآیند که عملیات بعدی را تحت تاثیر قرار دهد
propagated U خطایی در فرآیند که عملیات بعدی را تحت تاثیر قرار دهد
checking U نرم افزاری که در برنامه یا نوشتار داده یا کد آن خطایی را پیدا میکند
propagate U خطایی در فرآیند که عملیات بعدی را تحت تاثیر قرار دهد
faults U توانایی سیستم برای کارکردن حتی وقتی خطایی رخ دهد
faulted U توانایی سیستم برای کارکردن حتی وقتی خطایی رخ دهد
fault U توانایی سیستم برای کارکردن حتی وقتی خطایی رخ دهد
risk U پذیرفتن خطر
risked U پذیرفتن خطر
risking U پذیرفتن خطر
to run away with U باشتاب پذیرفتن
risks U پذیرفتن خطر
deigns U لطفا پذیرفتن
adopt U به فرزندی پذیرفتن
adopting U به فرزندی پذیرفتن
deigning U لطفا پذیرفتن
adopts U به فرزندی پذیرفتن
receives U رسیدن پذیرفتن
deigned U لطفا پذیرفتن
deign U لطفا پذیرفتن
to snatch at U باشتیاق پذیرفتن
acceptance of goods U پذیرفتن کالا
snap up U بیدرنگ پذیرفتن
co-opted U بهمکاری پذیرفتن
co-opting U بهمکاری پذیرفتن
co opt U بهمکاری پذیرفتن
receive U رسیدن پذیرفتن
stretch a point <idiom> U اتفاقی پذیرفتن
filiate U بفرزندی پذیرفتن
adoption U به فرزندی پذیرفتن
hearken U بگوش دل پذیرفتن
co-opts U بهمکاری پذیرفتن
honor U پذیرفتن برات
acculturate U فرهنگ پذیرفتن
co-opt U بهمکاری پذیرفتن
sinecures U هر شغلی که متضمن مسئولیت مهمی نباشد
see to it <idiom> U مسئولیت انجام کاری را برعهده گرفتن
ignorance of law is no excuse U جهل به قانون رافع مسئولیت نیست
(in) charge of something <idiom> U مسئولیت کار یاکسانی را به عهده داشتن
broad shoulders U نیروی باربری یا طاقت تحمل مسئولیت
sinecure U هر شغلی که متضمن مسئولیت مهمی نباشد
vices U بجای
vice- U بجای
vice U بجای
instead of U بجای
vises U بجای
in exchange for U بجای
in his stead U بجای او
in lieu of U بجای
in the room of U بجای
in payment of U بجای
in return for U بجای
per pro U بجای
Instead of you U بجای تو
lieu U بجای
circulars U موقعیت خطایی که وقتی رخ میدهد که دو تا ولی در دوخانه به یکدیگر مراجعه کنند
faults U سیستم یا وسیلهای قادر به کارکردن است حتی اگر خطایی رخ دهد
faulted U سیستم یا وسیلهای قادر به کارکردن است حتی اگر خطایی رخ دهد
fault U سیستم یا وسیلهای قادر به کارکردن است حتی اگر خطایی رخ دهد
circular U موقعیت خطایی که وقتی رخ میدهد که دو تا ولی در دوخانه به یکدیگر مراجعه کنند
dead U دستوربرنامه کار یا خطایی که باعث توقف برنامه بدون بهبود میشود
co-opted U بعنوان همقطار پذیرفتن
co-opting U بعنوان همقطار پذیرفتن
westernize U تمدن غربی را پذیرفتن
to toe the line U برنامه حزبی را پذیرفتن
westernising U تمدن غربی را پذیرفتن
co-opts U بعنوان همقطار پذیرفتن
westernised U تمدن غربی را پذیرفتن
westernises U تمدن غربی را پذیرفتن
listen U پذیرفتن استماع کردن
co-opt U بعنوان همقطار پذیرفتن
listened U پذیرفتن استماع کردن
listening U پذیرفتن استماع کردن
listens U پذیرفتن استماع کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com