English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 105 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
identification problem U مسئله شناسائی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
methodologies U روش شناسائی
methodology U روش شناسائی
bore hole U گمانه زن شناسائی
squawks U در رهگیری هوائی یعنی دستگاه شناسائی خودی و دشمن را روی کنترل معمولی بگذارید
squawk U در رهگیری هوائی یعنی دستگاه شناسائی خودی و دشمن را روی کنترل معمولی بگذارید
squawked U در رهگیری هوائی یعنی دستگاه شناسائی خودی و دشمن را روی کنترل معمولی بگذارید
glyptography U شناسائی نقشهای جواهر حکاکی در روی جواهر
bore hole U گمانه شناسائی سوراخ گمانه
example U مسئله
examples U مسئله
theorem U مسئله
theorems U مسئله
solution of a problem U حل یک مسئله
catechist U مسئله گو
resolvent U حل حل مسئله
problem solving U حل مسئله
problem U مسئله
issues U مسئله
issued U مسئله
issue U مسئله
problems U مسئله
case U مسئله
cases U مسئله
problematic <adj.> U مسئله آفرین
check problem U مسئله مقابلهای
check problem U مسئله ازمایشی
test problem U مسئله ازمابنده
chess problem U مسئله شطرنج
the eastern question U مسئله خاور
solution to a problem U راه حل یک مسئله
problem description U شرح مسئله
problem description U تشریح مسئله
problem definition U تعریف مسئله
problem identification U شناسایی مسئله
problem oriented U مسئله گرا
side issue U مسئله فرعی
problem state U وضعیت مسئله
troublemaker U مسئله آفرین
benchmark problem U مسئله محک
benchmark problebm U مسئله محک
solved U حل کردن مسئله
toss-up U مسئله مشکوک
crux U مسئله دشوار
toughie U مسئله بغرنج
question U استفهام مسئله
questioned U استفهام مسئله
questions U استفهام مسئله
toughy U مسئله بغرنج
solve U حل کردن مسئله
solving U حل کردن مسئله
dilemmas U مسئله غامض
dilemma U مسئله غامض
side issues U مسئله فرعی
toss up U مسئله مشکوک
jeopardy U مسئله بغرنج
solves U حل کردن مسئله
problem oriented language U زبان مسئله گرا
problem child U فرزند مسئله دار
two mover U مسئله مات در دو حرکت
problem analysis U تجزیه و تحلیل مسئله
identification problem U مسئله تعیین هویت
problem oriented language U زبان باگرایش مسئله
conundrum U مسئله بغرنج وپیچیده
buring question U مسئله هیجان اور
conundrums U مسئله بغرنج وپیچیده
to revisit an issue U مسئله ای را بازدید کردن
question in dispute U مسئله متنازع فیه
three mover U مسئله مات با سه حرکت
to crack a problem U مسئله ای را حل کردن [ریاضی یا فیزیک]
that is not the proposition U مسئله چیز دیگر است
issues U مسئله قضیه تحویل جنس
issue U مسئله قضیه تحویل جنس
on line problem solving U حل مسئله بطور درون خطی
primary cognizance U تحقیقات اولیه روی یک مسئله
eight queens problem U مسئله هشت وزیر شطرنج
issued U مسئله قضیه تحویل جنس
determinate problem U مسئله ایی که یک یا چندراه حل معین دارد
More money is not the answer to this problem. U پول بیشتر حل این مسئله نیست.
combinatorial explosion U موقعیتی که به هنگام حل مسئله اتفاق میافتد
imbroglios U قطعه موسیقی درهم امیخته و نامرتب مسئله غامض
imbroglio U قطعه موسیقی درهم امیخته و نامرتب مسئله غامض
stresses U یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
cogo U یک زبان برنامه نویسی مسئله گرابرای حل مسائل هندسی
stress U یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
stressing U یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
porism U قضیهای که از راه حلهای بیشماربرای یک مسئله نشان میدهد
catechetics U فن اموزش اصول دین بوسیله پرسش مسئله گویی
context sensitive help key U کلید فهور مطالب کمکی درمورد مسئله معین
demarche U عمل سیاسی اقدامی است که دولتی درمورد مسئله خاصی
rhetorical question U مسئله مربوط بمعانی بیان سوالی که برای تسجیل موضوعی بشود
the German question U مسئله آلمان [تاریخ] [بحث یکی سازی بین ۳۷ دولت آلمانی زبان در قرن ۱۹]
problem program U برنامهای که به هنگام قرارگرفتن واحد پردازش مرکزی در حالت مسئله اجرا میشودبرنامه مسئلهای
the German issue U مسئله آلمان [تاریخ] [بحث یکی سازی بین ۳۷ دولت آلمانی زبان در قرن ۱۹]
assistance U کمک یک جانبه کشوری به کشور دیگر بدون اینکه مسئله مقابله به مثل مطرح باشد
gpss U زبان برنامه نویسی مسئله گرا برای توسعه سیستمهای شبیه سازی بکار می رود
collectivism U اعتقاد به این مسئله که جامعه باید به وسیله مساعی جمعی وهمکاری همه احاد ان اداره شود
Life in not a problem to be solved, but a reality to be experienced. U زندگی مسئله ای نیست، که نیاز به حل کردن داشته باشد، بلکه حقیقتی است که باید تجربه کرد.
design heuristics U راهنمایی هایی که به هنگام تقسیم یک مسئله یا برنامه بزرگ به قسمتهای کوچک وکنترل شدنی می توان از انهااستفاده کرد
race condition U حالت نامعینی که به هنگام عملکرد همزمان ددستورالعملهای دو کامپیوتربوجود می اید و امکان شناخت این مسئله که کدام یک از انها ابتدا تمام خواهند شدوجود ندارد
background noise U در پیمایش نوری این مسئله نوعی تداخل الکتریکی است که توسط لکههای جوهر و یاذرههای مرکب چاپ بر روی زمینه تصویر فاهر میشود
approval by acclamation U تصویب به وسیله کف زدن وابراز احساسات این گونه تصویب زمانی مصداق پیدامیکند که مخالف جدی وجودنداشته باشد و طبعا" مسئله شمردن صاحبان اصوات تحسین امیز منتفی است
social contract U اعتقاد به این مسئله که تفویض قدرت به دولتها ناشی از نوعی قرارداد است که ضمن ان فردقسمتی از حقوق خود را به دولت تفویض میکند ومتقابلا" از وجود دولت برخوردار میشود
notification U عملی است که دولتی برای اگاه ساختن دولت دیگر برای اطلاع از مسئله مهمی انجام میدهد و هدف از این عمل ان است که طرف از مسیله مذکور قانونا"مطلع تلقی شود
bolshevism U مکتبی متفرع از مارکسیسم که مبدع ان لنین بوده است و مبتنی است بر تاکید این مسئله که طبقه پرولتاریا باید با جنبش و اعمال قوه و بدون اینکه منتظر فرسودگی خودبخودی سیستم کاپیتالیستی باشد قدرت سیاسی را به دست گیرد.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com