English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 170 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
crux U مسئله دشوار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
inexplicable U دشوار
tough U دشوار
nerve racking U دشوار
nerve-racking U دشوار
toughest U دشوار
mind-boggling U دشوار
mind-blowing U دشوار
nerve wrack U دشوار
deep <adj.> U دشوار
metaphisical U دشوار
tougher U دشوار
trickly U دشوار
difficult U دشوار
spinose U دشوار
operose U دشوار
operous U دشوار
spiny U دشوار
strait U دشوار
straits U دشوار
hard U دشوار
harder U دشوار
hardest U دشوار
inexplicit U دشوار
intolerable U دشوار
rock bound U دشوار
rough U دشوار
arduous U دشوار
roughest U دشوار
sticky U دشوار سخت
hard game U بازی دشوار
formidable U دشوار نیرومند
clutching U وضع دشوار
herculean U بسیار دشوار
tour de force U کار دشوار
clutches U وضع دشوار
clutched U وضع دشوار
insuperability U دشوار گیری
sores U سخت دشوار
escapades U فراراززندگی دشوار
posers U پرسش دشوار
poser U پرسش دشوار
poseurs U پرسش دشوار
poseur U پرسش دشوار
knotted U سفت دشوار
slippery U دشوار لغزان
laborious U دشوار پرزحمت
dilemma U وضع دشوار
clutch U وضع دشوار
escapade U فراراززندگی دشوار
sore U سخت دشوار
dilemmas U وضع دشوار
pickle U خیارترشی وضعیت دشوار
pickles U خیارترشی وضعیت دشوار
uphill U جاده سربالا دشوار
impasse U وضع بغرنج و دشوار
glossaries U فرهنگ لغات دشوار
glossary U فرهنگ لغات دشوار
succussatory U دارای حرکت دشوار
to be in a pickle <idiom> U در وضعیتی دشوار بودن
onerous U دشوار طاقت فرسا
jaw breaking U دشوار برای تلفظ
hot potato U کار دشوار و ناخوشایند
hot potatoes U کار دشوار و ناخوشایند
solution of a problem U حل یک مسئله
resolvent U حل حل مسئله
problem solving U حل مسئله
catechist U مسئله گو
theorems U مسئله
issues U مسئله
issue U مسئله
problems U مسئله
problem U مسئله
issued U مسئله
case U مسئله
example U مسئله
examples U مسئله
theorem U مسئله
cases U مسئله
However difficult the circumstances [are] , ... U هر قدر هم که شرایط دشوار هستند، ...
insupportable U دشوار غیر قابل مقاومت
hydra U چیزی که برانداختن ان دشوار است
dilemmas U مسئله غامض
dilemma U مسئله غامض
troublemaker U مسئله آفرین
identification problem U مسئله شناسائی
check problem U مسئله مقابلهای
problematic <adj.> U مسئله آفرین
solution to a problem U راه حل یک مسئله
problem state U وضعیت مسئله
problem definition U تعریف مسئله
problem description U تشریح مسئله
problem description U شرح مسئله
problem identification U شناسایی مسئله
problem oriented U مسئله گرا
test problem U مسئله ازمابنده
the eastern question U مسئله خاور
solving U حل کردن مسئله
benchmark problem U مسئله محک
benchmark problebm U مسئله محک
jeopardy U مسئله بغرنج
solves U حل کردن مسئله
question U استفهام مسئله
questioned U استفهام مسئله
questions U استفهام مسئله
side issues U مسئله فرعی
side issue U مسئله فرعی
solved U حل کردن مسئله
check problem U مسئله ازمایشی
toss up U مسئله مشکوک
toughie U مسئله بغرنج
chess problem U مسئله شطرنج
solve U حل کردن مسئله
toughy U مسئله بغرنج
toss-up U مسئله مشکوک
tongue twister U کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
tongue-twisters U کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
tongue-twister U کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
to revisit an issue U مسئله ای را بازدید کردن
question in dispute U مسئله متنازع فیه
three mover U مسئله مات با سه حرکت
two mover U مسئله مات در دو حرکت
problem oriented language U زبان باگرایش مسئله
conundrums U مسئله بغرنج وپیچیده
problem oriented language U زبان مسئله گرا
problem child U فرزند مسئله دار
problem analysis U تجزیه و تحلیل مسئله
buring question U مسئله هیجان اور
conundrum U مسئله بغرنج وپیچیده
identification problem U مسئله تعیین هویت
money player U ارائه کننده بهترین بازی درموقعیتهای دشوار
overparted U دارای سهم زیاد یا دشوار سنگین بار
primary cognizance U تحقیقات اولیه روی یک مسئله
issued U مسئله قضیه تحویل جنس
issues U مسئله قضیه تحویل جنس
eight queens problem U مسئله هشت وزیر شطرنج
that is not the proposition U مسئله چیز دیگر است
to crack a problem U مسئله ای را حل کردن [ریاضی یا فیزیک]
issue U مسئله قضیه تحویل جنس
on line problem solving U حل مسئله بطور درون خطی
combinatorial explosion U موقعیتی که به هنگام حل مسئله اتفاق میافتد
determinate problem U مسئله ایی که یک یا چندراه حل معین دارد
More money is not the answer to this problem. U پول بیشتر حل این مسئله نیست.
imbroglios U قطعه موسیقی درهم امیخته و نامرتب مسئله غامض
imbroglio U قطعه موسیقی درهم امیخته و نامرتب مسئله غامض
stressing U یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
cogo U یک زبان برنامه نویسی مسئله گرابرای حل مسائل هندسی
context sensitive help key U کلید فهور مطالب کمکی درمورد مسئله معین
porism U قضیهای که از راه حلهای بیشماربرای یک مسئله نشان میدهد
catechetics U فن اموزش اصول دین بوسیله پرسش مسئله گویی
stresses U یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
stress U یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
glossarist U کسی که در پایان کتابی فهرست یا فرهنگی برای لغات دشوار ان تهیه میکند مفسر
demarche U عمل سیاسی اقدامی است که دولتی درمورد مسئله خاصی
rhetorical question U مسئله مربوط بمعانی بیان سوالی که برای تسجیل موضوعی بشود
problem program U برنامهای که به هنگام قرارگرفتن واحد پردازش مرکزی در حالت مسئله اجرا میشودبرنامه مسئلهای
the German issue U مسئله آلمان [تاریخ] [بحث یکی سازی بین ۳۷ دولت آلمانی زبان در قرن ۱۹]
the German question U مسئله آلمان [تاریخ] [بحث یکی سازی بین ۳۷ دولت آلمانی زبان در قرن ۱۹]
assistance U کمک یک جانبه کشوری به کشور دیگر بدون اینکه مسئله مقابله به مثل مطرح باشد
gpss U زبان برنامه نویسی مسئله گرا برای توسعه سیستمهای شبیه سازی بکار می رود
Life in not a problem to be solved, but a reality to be experienced. U زندگی مسئله ای نیست، که نیاز به حل کردن داشته باشد، بلکه حقیقتی است که باید تجربه کرد.
collectivism U اعتقاد به این مسئله که جامعه باید به وسیله مساعی جمعی وهمکاری همه احاد ان اداره شود
design heuristics U راهنمایی هایی که به هنگام تقسیم یک مسئله یا برنامه بزرگ به قسمتهای کوچک وکنترل شدنی می توان از انهااستفاده کرد
race condition U حالت نامعینی که به هنگام عملکرد همزمان ددستورالعملهای دو کامپیوتربوجود می اید و امکان شناخت این مسئله که کدام یک از انها ابتدا تمام خواهند شدوجود ندارد
background noise U در پیمایش نوری این مسئله نوعی تداخل الکتریکی است که توسط لکههای جوهر و یاذرههای مرکب چاپ بر روی زمینه تصویر فاهر میشود
approval by acclamation U تصویب به وسیله کف زدن وابراز احساسات این گونه تصویب زمانی مصداق پیدامیکند که مخالف جدی وجودنداشته باشد و طبعا" مسئله شمردن صاحبان اصوات تحسین امیز منتفی است
social contract U اعتقاد به این مسئله که تفویض قدرت به دولتها ناشی از نوعی قرارداد است که ضمن ان فردقسمتی از حقوق خود را به دولت تفویض میکند ومتقابلا" از وجود دولت برخوردار میشود
notification U عملی است که دولتی برای اگاه ساختن دولت دیگر برای اطلاع از مسئله مهمی انجام میدهد و هدف از این عمل ان است که طرف از مسیله مذکور قانونا"مطلع تلقی شود
bolshevism U مکتبی متفرع از مارکسیسم که مبدع ان لنین بوده است و مبتنی است بر تاکید این مسئله که طبقه پرولتاریا باید با جنبش و اعمال قوه و بدون اینکه منتظر فرسودگی خودبخودی سیستم کاپیتالیستی باشد قدرت سیاسی را به دست گیرد.
cream-colored wool U پشم شکری [این نوع پشم مخلوطی از پشم سفید درجه یک با پشم های رنگی نیز بوده و جداسازی آن یا غیرممکن و یا دشوار می باشد. این اصطلاح به پشم زرد رنگ نیز اطلاق می شود.]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com