Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
direct air support center
U
مرکز پشتیبانی مستقیم هوایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
steered
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steers
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steer
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
combat airlift support
U
پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
air distant support
U
پشتیبانی هوایی دور پشتیبانی هوایی از راه دور
direct support
U
پشتیبانی مستقیم
direct support
U
پشتیبانی مستقیم کردن
direct support unit
U
یکان پشتیبانی مستقیم
call mission
U
درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
air support
U
پشتیبانی هوایی
aerial fire support
U
پشتیبانی اتش هوایی
deep air support
U
پشتیبانی هوایی دور
close air support
U
پشتیبانی هوایی نزدیک
feet dry
U
هواپیمای رهگیر یا مامور پشتیبانی مستقیم روی منطقه است
mission call
U
درخواست پشتیبانی هوایی کردن
tactical air controler
U
افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
break off
U
فرمان قطع تک در عملیات پشتیبانی نزدیک هوایی
airline
U
خط مستقیم هوایی
air line
U
خط مستقیم هوایی
airlines
U
خط مستقیم هوایی
air control and reporting center (c.r.c.
U
مرکز کنترل و گزارش هوایی
central air data
U
مرکز تهیه اطلاعات هوایی مرکزی
center to center method
U
روش اتصال مرکز به مرکزعکس هوایی
air defense direction center
U
مرکز هدایت اتش پدافند هوایی
tactical air command center
U
مرکز فرماندهی و کنترل نیروی هوایی تاکتیکی
filter center
U
مرکز کنترل و نتیجه گیری ازاخبار پدافند هوایی
tactical air control center
U
مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
sagging
U
تاب برداشتن کشتی هوایی دراثر وجود نیروهای بسمت بالادر دو انتها و یا عدم نیروی برا در مرکز
control and reporting center
U
تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
photo nadir
U
مرکز خط المرکزین عکس نقطه لولای عکس هوایی
support command
U
فرمانده پشتیبانی یکان مسئول پشتیبانی
dasd
U
Device Storage DirectAccess اسباب حافظه بادستیابی مستقیم دستگاه انباره دستیابی مستقیم
direct admission
U
مراجعه مستقیم به بهداری پذیرش یامراجعه مستقیم بیماران
fire support coordination
U
هماهنگ کردن پشتیبانی اتش تطبیق پشتیبانی اتش
airlift service
U
سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
basic
U
روش به هنگام سازی و بازیابی مستقیم بلاک داده مشخص که در یک وسیله با دستیالی مستقیم ذخیره شده است
basics
U
روش به هنگام سازی و بازیابی مستقیم بلاک داده مشخص که در یک وسیله با دستیالی مستقیم ذخیره شده است
medical assemblage
U
مرکز جمع اوری پزشکی مرکز تجمع بیماران
directs
U
مستقیم یا بدون پردازش یا حرکت مستقیم
direct exchange
U
تعویض مستقیم مبادله مستقیم قطعات
direct
U
مستقیم یا بدون پردازش یا حرکت مستقیم
directed
U
مستقیم یا بدون پردازش یا حرکت مستقیم
weather central
U
مرکز کنترل اوضاع جوی مرکز هواشناسی
centrifugal
U
با سیستم گریز از مرکز با نیروی گریزاز مرکز
provision center
U
مرکز تدارکات مرکز توزیع اماد
supporting arms
U
نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
cost fraction
U
نتیجه مستقیم هزینههای مستقیم تولید یا خدمت به تعداد واحدهای تولید شده یاکمیت خدمات
intersectional service
U
قسمت پشتیبانی داخل منطقه مواصلات یکان پشتیبانی منطقه مواصلات
center mark
U
علامت مرکز نشانه مرکز
collision parameter
U
در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
holidays
U
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holiday
U
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
telling
U
مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
restrictive fire plan
U
طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
air policing
U
عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
antiair warfare
U
جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
pounced
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounce
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounces
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
i stay
U
در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
pouncing
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
line chief
U
افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
direct command
U
فرماندهی مستقیم فرماندهی بلاواسطه تیراندازی به روش فرمان مستقیم
broadcast controlled air interception
U
نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
air delivery container
U
جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
air sentinel
U
گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
pigeons
U
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeon
U
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
sleeve target
U
هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
air scoop
U
چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
flak
U
گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
whole blood center
U
مرکز کنترل و اهداء خون مرکز جمع اوری خون
fly through
U
عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
direct fire sights
U
زاویه یا بهای تیر مستقیم دوربینهای تیر مستقیم
elicitation
U
کسب اطلاعات غیر مستقیم بازجویی غیر مستقیم
antisubmarine support
U
پشتیبانی از عملیات ضدزیردریایی پشتیبانی ضدزیردریایی
air interdiction
U
عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
air superiority
U
برتری موقت هوایی رجحان هوایی
air pilots
U
خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
aviation pay
U
معاش هوایی سختی خدمت هوایی
air suprmacy
U
برتری کامل هوایی سیادت هوایی
direct dyes
U
رنگینه های مستقیم
[که بدون نیاز به دندانه بصورت مستقیم با آب و الیاف پنبه، ابریشم و پشم ترکیب داده شده و رنگ های روشن و براقی را بوجود می آورد ولی در عین حال در برابر شستشو، پایداری خوبی ندارد.]
battery control central
U
مرکز تلفن خودکار اتشبار مرکز کنترل خودکار
army operations center
U
مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
carrier air group
U
دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
air material
U
ماتریل هوایی وسایل هوایی
notice to airmen
U
اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی
aired
U
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air branch
U
قسمت هوایی رسته هوایی
airs
U
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air
U
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
tropopause
U
منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
splash
U
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
code panel
U
رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
splashes
U
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
air station
U
ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
splashing
U
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
direct access storage device
U
اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
air picket
U
هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
air photographic
U
شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
air scout
U
هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
airlift command
U
فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
photogrammetry
U
علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی
airspace prohibited area
U
منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
air defense commander
U
فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
air search attack unit
U
تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
airlift capacity
U
مقدورات ترابری هوایی مقدورات حمل و نقل هوایی
emergency scramble
U
درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
channel airlift
U
سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی
afloat support
U
پشتیبانی
backing
U
پشتیبانی
in support of
U
در پشتیبانی
protection
U
پشتیبانی
in support of
U
در پشتیبانی از
support
U
پشتیبانی
patronage
U
پشتیبانی
dispersal airfield
U
فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
trimetrogon
U
عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
general support
U
پشتیبانی عمومی
support command
U
فرماندهی پشتیبانی
supply support
U
پشتیبانی اماد
maintain
U
پشتیبانی کردن
champions
U
پشتیبانی کردن
championing
U
پشتیبانی کردن
support command
U
یکان پشتیبانی
fire support
U
پشتیبانی اتش
supporting
U
تقویت پشتیبانی
support programs
U
برنامههای پشتیبانی
support program
U
برنامه پشتیبانی
maintained
U
پشتیبانی کردن
support
U
پشتیبانی کردن
supply support
U
پشتیبانی تدارکات
storeship
U
ناو پشتیبانی
aiding
U
پشتیبانی کردن
countenance
U
پشتیبانی کردن
countenanced
U
پشتیبانی کردن
timed backup
U
پشتیبانی دورهای
countenances
U
پشتیبانی کردن
aided
U
پشتیبانی کردن
aid
U
پشتیبانی کردن
support brigade
U
تیپ پشتیبانی
maintains
U
پشتیبانی کردن
supporting distance
U
مسافت پشتیبانی
tactical support
U
پشتیبانی رزمی
technical support
U
پشتیبانی فنی
naval support
U
پشتیبانی دریایی
service support
U
پشتیبانی خدمات
memory protection
U
پشتیبانی ازحافظه
countenancing
U
پشتیبانی کردن
play up to
U
پشتیبانی کردن از
logistic support
U
پشتیبانی لجستیکی
logistic support
U
پشتیبانی تدارکاتی
maintenance support
U
پشتیبانی نگهداری
maintenance support
U
پشتیبانی تعمیراتی
rallied
U
پشتیبانی کردن
rallies
U
پشتیبانی کردن
vindicate
U
پشتیبانی کردن از
sustaining
U
پشتیبانی کننده
vindicating
U
پشتیبانی کردن از
vindicates
U
پشتیبانی کردن از
geo deu reo
U
پشتیبانی کننده
global backup
U
پشتیبانی کلی
propugn
U
پشتیبانی کردن از
PRI
U
پشتیبانی کنند
vindicated
U
پشتیبانی کردن از
tower of strength
<idiom>
U
پشتیبانی محکم
championed
U
پشتیبانی کردن
champion
U
پشتیبانی کردن
rally
U
پشتیبانی کردن
nonsupport
U
عدم پشتیبانی
area support
U
پشتیبانی منطقه
backup
U
پشتیبانی کردن
to agitate
[for]
U
پشتیبانی کردن
back up
U
پشتیبانی یا کمک
combat support
U
پشتیبانی رزمی
close support
U
پشتیبانی نزدیک
archival backup
U
پشتیبانی بایگانی
back-up
U
پشتیبانی یا کمک
corrective maintenance
U
پشتیبانی اصلاحی
air survey photography
U
عکسبرداری تجسسی هوایی عکسبرداری اکتشافی هوایی
combat support arms
U
رسته پشتیبانی رزمی
combat service support
U
پشتیبانی خدمات رزمی
general support
U
یکان پشتیبانی عمومی
deep supporting fire
U
اتش پشتیبانی عمیق
combat support arms
U
یکان پشتیبانی رزمی
afloat support
پشتیبانی لجستیکی در روی آب
to bolster somebody up
U
از کسی پشتیبانی کردن
ancestral file
U
سیستم پشتیبانی فایل ها
area support command
U
فرماندهی پشتیبانی منطقه
to back somebody up
U
از کسی پشتیبانی کردن
remote servicing
U
پشتیبانی از راه دور
supporting range
U
برد پشتیبانی سلاحها
processes
U
و وسایل کنترل و پشتیبانی
supported
U
یکان پشتیبانی شده
deep supporting fire
U
اتش پشتیبانی در عمق
decision support system
U
سیستم پشتیبانی تصمیم
combat support troops
U
یکانهای پشتیبانی رزمی
tape backup unit
U
دستگاه پشتیبانی نوار
combat support troops
U
عدههای پشتیبانی رزمی
remote maintenance
U
پشتیبانی از راه دور
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com