Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
information processing center
U
مرکز پردازش اطلاعات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
trapdoors
U
فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
trapdoor
U
فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
data processing center
U
مرکز پردازش داده
word processing center
U
مرکز پردازش کلمه
information center
U
مرکز اطلاعات
information processing
U
پردازش اطلاعات
combat information center
U
مرکز اطلاعات رزمی
target information center
U
مرکز اطلاعات هدف
information processing carriculum
U
دوره پردازش اطلاعات
information bureau
U
مرکز جمع اوری اطلاعات
information center
U
مرکز جمع اوری اطلاعات
ipai
U
انجمن پردازش اطلاعات اسرائیل
dispersed data processing
U
پردازش اطلاعات به صورت توزیعی
canadian information processing society
U
انجمن کانادایی پردازش اطلاعات
target information center
U
مرکز جمع اوری اطلاعات هدفها
central air data
U
مرکز تهیه اطلاعات هوایی مرکزی
international federation
U
فدراسیون بین المللی پردازش اطلاعات
afips
U
اتحادیه امریکایی انجمنهای پردازش اطلاعات
ifip
U
فدراسیون بین المللی پردازش اطلاعات
GIs
U
انجمن پردازش اطلاعات درالمان غربی
GI
U
انجمن پردازش اطلاعات درالمان غربی
Central Intelligence Agency
U
مرکز اداره اطلاعات
[ایالات متحده آمریکا]
smart
U
ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند
smarted
U
ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند
informatics
U
دانش و مط العه روشهای پردازش اطلاعات و ارسال
smarting
U
ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند
smarts
U
ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند
ifips
U
اتحادیه بین المللی انجمنهای پردازش اطلاعات
smarter
U
ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند
manual
U
ذخیره و پردازش اطلاعات بدون کمک کامپیوتر
smartest
U
ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند
survey information center
U
مرکز اطلاعات نقشه برداری در توپخانه لشکری یا سپاه
ipsj
U
of Society InformationProcessing انجمن پردازش اطلاعات ژاپن apan
signal
U
پردازش سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
signaled
U
پردازش سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
signalled
U
پردازش سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
ncic
U
Center Information NationalCrime مرکز ملی اطلاعات تبه کاری
readout
U
دریافت فوری اطلاعات پردازش شده قابل عرضه بازخوانی
technology
U
فناوری درخواست , ذخیره سازی , پردازش و توزیع اطلاعات به صورت الکترونیکی .
technologies
U
فناوری درخواست , ذخیره سازی , پردازش و توزیع اطلاعات به صورت الکترونیکی .
query
U
پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست
queries
U
پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست
querying
U
پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست
queried
U
پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست
record
U
برنامهای که رکوردها را نگه می داردو میتواند به انها دستیابی داشته باشد و برای تامین اطلاعات پردازش کند
image
[سیستم الکترونیکی یا کامپیوتری پردازش تصویر و بدست آوردن اطلاعات تصویر]
images
U
سیستم الکترونیکی یا کامپیوتری پردازش تصویر و بدست آوردن اطلاعات تصویر
raw
U
1-اطلاعی که هنوز وارد سیستم کامپیوتری نشده است . 2-دادهای که در پایگاه داده ها که برای تامین اطلاعات کاربر باید پردازش شود
dp
U
پردازش روی داده برای تولید اطلاعات مفید یا مرتب کردن و سازماندهی فایلهای داده
throughput
U
نرخ تولید ماشین یا سیستم که به عنوان کل اطلاعات مفید که در یک زمان پردازش میشود اندازه گیری میشود
pages
U
وسیلهای که اطلاعات نوشته شده یا تایپ شده را به حالتی که کامپیوتر می فهمد و پردازش میکند تبدیل کند
paged
U
وسیلهای که اطلاعات نوشته شده یا تایپ شده را به حالتی که کامپیوتر می فهمد و پردازش میکند تبدیل کند
batch processing
U
سیستم پردازش داده ها که در آن اطلاعات در دسته هایی جمع آوری می شوند و سپس در یک ماشین اجرا می شوند
page
U
وسیلهای که اطلاعات نوشته شده یا تایپ شده را به حالتی که کامپیوتر می فهمد و پردازش میکند تبدیل کند
databases
U
ترکیب سخت افزار و نرم افزار که برای پردازش سریع اطلاعات پایگاه داده ها طراحی شده است
database
U
ترکیب سخت افزار و نرم افزار که برای پردازش سریع اطلاعات پایگاه داده ها طراحی شده است
logical
U
واحد اطلاعات آماده پردازش که لزوما شبیه داده اصلی در فضای ذخیره سازی نیست که ممکن است حاوی داده کنترل و... باشد
baseband
U
1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
base band
U
1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
papering
U
وسیلهای که نوار کاغذ پانج شده را می پذیرد و اطلاعات پانج شده و ذخیره شده روی آن را به سیگنال هایی تبدیل میکند که کامپیوتر میتواند پردازش کند
papered
U
وسیلهای که نوار کاغذ پانج شده را می پذیرد و اطلاعات پانج شده و ذخیره شده روی آن را به سیگنال هایی تبدیل میکند که کامپیوتر میتواند پردازش کند
papers
U
وسیلهای که نوار کاغذ پانج شده را می پذیرد و اطلاعات پانج شده و ذخیره شده روی آن را به سیگنال هایی تبدیل میکند که کامپیوتر میتواند پردازش کند
paper
U
وسیلهای که نوار کاغذ پانج شده را می پذیرد و اطلاعات پانج شده و ذخیره شده روی آن را به سیگنال هایی تبدیل میکند که کامپیوتر میتواند پردازش کند
medical assemblage
U
مرکز جمع اوری پزشکی مرکز تجمع بیماران
window
U
تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
weather central
U
مرکز کنترل اوضاع جوی مرکز هواشناسی
centrifugal
U
با سیستم گریز از مرکز با نیروی گریزاز مرکز
postprocessor
U
برنامهای که داده را از برنامه دیگر پردازش میکند که پردازش شده است
associative storage
U
یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
provision center
U
مرکز تدارکات مرکز توزیع اماد
photocomposition
U
کاربرد پردازش الکترونیکی درتهیه چاپ که مستلزم تعریف و تنظیم تحریر و تولید ان به وسیله پردازش از طریق عکاسی میباشد
interactive processing
U
پردازش فعل و انفعالی پردازش محاورهای
backing
U
رسانه ذخیره سازی موقت که داده روی آن قابل ضبط است پیش از اینکه پردازش شود یا پس از پردازش و برای باز یابی
echo check
U
بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
dow jones information service
U
سرویس اطلاعات که شامل اطلاعات جاری قیمت انبار وسایر خبرهای مالی است
attribute
U
1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
derived information
U
اطلاعات استنباط شده اطلاعات به دست امده ازرادار
attributing
U
1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
attributes
U
1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
aperture card
U
روش ذخیره سازی اطلاعات میکروفیلم در یک کارت که میتواند شامل اطلاعات پانچ شده باشد
radar correlation
U
درک وابستگی اطلاعات یاهدفهای موجود درروی صفحه رادار با اطلاعات وهدفهای مورد نظر
center mark
U
علامت مرکز نشانه مرکز
collision parameter
U
در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
batch
U
1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند
batches
U
1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند
gpr
U
ثبات داده در واحد پردازش کامپیوتر که میتواند داده را برای عملیات ریاضی و منط ق مختلف پردازش کند
edp
U
پردازش داده در سطحی گسترده توسط کامپیوترهای دیجیتالی الکترونیکی پردازش داده به صورت الکتریکی
pipeline
U
اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
pipelines
U
اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
automatic data processing
U
پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری
whole blood center
U
مرکز کنترل و اهداء خون مرکز جمع اوری خون
distance vector protocols
U
اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود
army operations center
U
مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
battery control central
U
مرکز تلفن خودکار اتشبار مرکز کنترل خودکار
read time
U
زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
regrade
U
تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
distributed processing system
U
سیستم پردازش توزیعی سیستم پردازش غیر متمرکز
centralized data processing
U
پردازش تمرکز یافته داده پردازش داده متمرکز
connection
U
پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
connexions
U
پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
defense system aquisition
U
سیستم کسب اطلاعات پدافندی کسب اطلاعات برای دفاع
civilian internee information bureau
U
دفتر اطلاعات غیرنظامیان واردشده به کشور دفتر اطلاعات پناهندگان
data transceiver
U
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
help
U
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helps
U
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helped
U
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
negative acknowledgement
U
کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
in line processing
U
پردازش درون برنامهای پردازش درون خطی
windowing
U
1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره
bandwidth
U
در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
infra red link
U
روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
IrDA
U
روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
intelligence process
U
جریان پرورش اطلاعات پرورش اطلاعات
centred
U
مرکز
centre
U
مرکز
intermediate exchange
U
مرکز
omphalos
U
مرکز
isocentre
U
هم مرکز
stationed
U
مرکز
station
U
مرکز
centre forward
U
مرکز
concentric
U
هم مرکز
centered
U
مرکز
stations
U
مرکز
centers
U
مرکز
heart
U
مرکز
meddle
U
مرکز
meddled
U
مرکز
meddles
U
مرکز
middles
U
مرکز
center
U
مرکز
acentric
U
بی مرکز
center line
U
خط مرکز
middle
U
مرکز
hearts
U
مرکز
eccentricity
U
دوری از مرکز
epicenter
U
مرکز زلزله
education center
U
مرکز اموزش
caoxial cable
U
سیم هم مرکز
burst center
U
مرکز گلوله
burst center
U
مرکز ترکش
brain center
U
مرکز مغزی
feeding center
U
مرکز تغذیه
intermediate office
U
مرکز میانی
body centered cubic
U
مکعب مرکز پر
inversion center
U
مرکز وارونگی
height of centers
U
ارتفاع مرکز
eccentricity
U
خروج از مرکز
center gage
U
مرکز سنج
center mark
U
مرکز سوراخ
factories
U
مرکز تولید
factory
U
مرکز تولید
center drill
U
مته مرکز
induction station
U
مرکز پذیرش
head quarters
U
مرکز فرماندهی
hive
U
مرکز تجمع
fluid centre
U
مرکز سیال
point
U
محل مرکز
point
U
مرکز راس حد
battery center
U
مرکز اتشبار
aerodynamic center
U
مرکز ایرودینامیکی
seated
U
مرکز مقر
off center
U
خارج از مرکز
seat
U
مرکز مقر
operation center
U
مرکز عملیات
emporiums
U
مرکز بازرگانی
emporium
U
مرکز بازرگانی
outskirt
U
دور از مرکز
emporia
U
مرکز بازرگانی
headquarters
U
مرکز فرماندهی
switchboard
U
مرکز تلفن
pivot point
U
مرکز چرخش
switchboards
U
مرکز تلفن
primary center
U
مرکز عمده
primary center
U
مرکز اولیه
centralism
U
مرکز گرایی
seats
U
مرکز مقر
active center
U
مرکز فعال
acentric
U
خارج از مرکز
kuk kiwo
U
مرکز تکواندو
local center
U
مرکز محلی
main exchange
U
مرکز اصلی
main office
U
مرکز اصلی
manual exchange
U
مرکز دستی
mart
U
مرکز بازرگانی
mass concrete
U
مرکز جرم
message center
U
مرکز پیام
mid channel
U
مرکز کانال
abaxile
U
خارج از مرکز
bull's-eyes
U
مرکز هدف
bull's eye
U
مرکز هدف
nerve center
U
مرکز عصبی
coaxial cable
U
کابل هم مرکز
centralists
U
مرکز گرای
centralist
U
مرکز گرای
central tendency
U
تمایل به مرکز
centre of gravity
U
مرکز ثقل
concentrically
U
باداشتن یک مرکز
centre of mass
U
مرکز ثقل
centres of gravity
U
مرکز ثقل
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com