Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
cf
U
مرکز زمین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
offset distance
U
مسافتی که نقطه صفر زمین از مرکز منطقه هدف دورباشد
Other Matches
medical assemblage
U
مرکز جمع اوری پزشکی مرکز تجمع بیماران
centrifugal
U
با سیستم گریز از مرکز با نیروی گریزاز مرکز
weather central
U
مرکز کنترل اوضاع جوی مرکز هواشناسی
provision center
U
مرکز تدارکات مرکز توزیع اماد
center mark
U
علامت مرکز نشانه مرکز
collision parameter
U
در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
whole blood center
U
مرکز کنترل و اهداء خون مرکز جمع اوری خون
battery control central
U
مرکز تلفن خودکار اتشبار مرکز کنترل خودکار
army operations center
U
مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
ground return
U
انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clowns
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clown
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge
U
هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clowned
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
pancake
U
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
pancakes
U
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
geotaxis
U
گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
inductive earthing
U
زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
center field
U
قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
hercules
U
نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
frost heave
U
برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
regulus
U
نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
off side
U
سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
nap of the earth
U
از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
honest john
U
نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
to break up
U
از هم جدا شدن
[پوسته زمین]
[زمین شناسی]
tellurian
U
ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
geognosy
U
زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
perelotok
U
زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
styx
U
نوعی موشک زمین به زمین دریایی
rolling terrain
U
زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
sergeant
U
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeants
U
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
covenant runing with land
U
شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
no man's land
U
زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying
U
پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
redstone
U
موشک زمین به زمین رداستون
pervious ground
U
زمین تراوا زمین نفوذپذیر
pershing
U
موشک زمین به زمین پرشینگ
lacrosse
U
نوعی موشک زمین به زمین
biosphere
U
قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
contour flight
U
پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
little john
U
موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
talik
U
زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
dropped
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
compass rose
U
دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
permafrost
U
لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
critical point
U
نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
topography
U
نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
geomagnetism
U
نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
hydrographer
U
نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
surface to surface missile
U
موشک زمین به زمین
ground resolution
U
قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
He had a nast fall.
U
بد جوری خورد زمین ( زمین بدی خورد )
everglade
U
قطعه زمین باتلاقی علفزار زمین باتلاقی
acentric
U
بی مرکز
centers
U
مرکز
stationed
U
مرکز
stations
U
مرکز
centre forward
U
مرکز
centre
U
مرکز
centered
U
مرکز
centred
U
مرکز
concentric
U
هم مرکز
station
U
مرکز
meddled
U
مرکز
meddles
U
مرکز
middles
U
مرکز
isocentre
U
هم مرکز
middle
U
مرکز
center
U
مرکز
meddle
U
مرکز
heart
U
مرکز
center line
U
خط مرکز
intermediate exchange
U
مرکز
omphalos
U
مرکز
hearts
U
مرکز
data center
U
مرکز داده ها
centrifuge
U
مرکز گریز
centrifuge
U
گریختن از مرکز
centrifuges
U
مرکز گریز
data center
U
مرکز داده
toll exchange
U
مرکز تلفن
eccentricity
U
خروج از مرکز
wheel center
U
مرکز چرخ
emporia
U
مرکز بازرگانی
cryptocenter
U
مرکز رمز
contrifuge
U
گریز از مرکز
urban centre of a community
U
مرکز شهرک
emporium
U
مرکز بازرگانی
off center
U
خارج از مرکز
nerve centre
U
مرکز فرمان
county seat
U
مرکز بخشداری
headquarters
U
مرکز فرماندهی
bulls
U
مرکز هدف
bull
U
مرکز هدف
cost center
U
مرکز هزینه زا
hive
U
مرکز تجمع
nerve centres
U
مرکز فرمان
centrifuges
U
گریختن از مرکز
outlying
U
دور از مرکز
eccentric
U
خارج از مرکز
emporiums
U
مرکز بازرگانی
eccentric
U
هم مرکز نبودن
eccentrics
U
گریزنده از مرکز
eccentrics
U
خارج از مرکز
eccentrics
U
هم مرکز نبودن
eccentricities
U
دوری از مرکز
seated
U
مرکز مقر
factory
U
مرکز تولید
factories
U
مرکز تولید
seats
U
مرکز مقر
health centre
U
مرکز سلامتی
eccentric
U
گریزنده از مرکز
seat
U
مرکز مقر
nerve center
U
مرکز عصبی
eccentricity
U
دوری از مرکز
concentrically
U
باداشتن یک مرکز
concentric cable
U
کابل هم مرکز
computing center
U
مرکز محاسبات
mid channel
U
مرکز کانال
cf
U
بازیکن مرکز
computer center
U
مرکز کامپیوتر
message center
U
مرکز پیام
communication center
U
مرکز مخابرات
eccentricities
U
خروج از مرکز
information center
U
مرکز اطلاعات
inversion center
U
مرکز وارونگی
profit centre
U
مرکز سود
sleep center
U
مرکز خواب
sodom
U
مرکز فساد
primary center
U
مرکز اولیه
primary center
U
مرکز عمده
speech center
U
مرکز گویایی
centre of gravity
U
مرکز ثقل
centre of mass
U
مرکز ثقل
centres of gravity
U
مرکز ثقل
fluid centre
U
مرکز سیال
subcentral
U
نزدیک مرکز
pivot point
U
مرکز چرخش
switchboard
U
مرکز تلفن
provision center
U
مرکز توشه
head quarters
U
مرکز فرماندهی
rhinencephalon
U
مرکز شامه
reserve center
U
مرکز احتیاط
regional center
U
مرکز منطقهای
induction station
U
مرکز پذیرش
school center
U
مرکز اموزش
training center
U
مرکز اموزش
radio centeral
U
مرکز بی سیم
sensorium
U
مرکز احساس
shopping center
U
مرکز فروش
signal center
U
مرکز مخابرات
signal center
U
مرکز پیام
intermediate office
U
مرکز میانی
height of centers
U
ارتفاع مرکز
switchboards
U
مرکز تلفن
kuk kiwo
U
مرکز تکواندو
centralist
U
مرکز گرای
operation center
U
مرکز عملیات
surrending the centre
U
تفویض مرکز
education center
U
مرکز اموزش
mass concrete
U
مرکز جرم
telephore e.
U
مرکز تلفن
documentation center
U
مرکز اسناد
telephone exchanges
U
مرکز تلفن
telephone exchange
U
مرکز تلفن
diffracting center
U
مرکز پراشنده
police stations
U
مرکز پلیس
police station
U
مرکز پلیس
centralists
U
مرکز گرای
epicenter
U
مرکز زلزله
point
U
مرکز راس حد
point
U
محل مرکز
feeding center
U
مرکز تغذیه
local center
U
مرکز محلی
main exchange
U
مرکز اصلی
outskirt
U
دور از مرکز
main office
U
مرکز اصلی
manual exchange
U
مرکز دستی
mart
U
مرکز بازرگانی
respiratory center
U
مرکز تنفسی
subscriber's station
U
مرکز مشترک
theocentric
U
خدا مرکز
centripetal
U
مرکز گرا
body centered cubic
U
مکعب مرکز پر
active center
U
مرکز فعال
center of mass
U
مرکز جرم
center of pressure
U
مرکز فشار
battery center
U
مرکز اتشبار
aerodynamic center
U
مرکز ایرودینامیکی
center of resistance
U
مرکز مقاومت
acentric
U
خارج از مرکز
center of mass
U
مرکز هدف
center of lift
U
مرکز برا
burst center
U
مرکز ترکش
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com