Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
macro stage
U
مرحله کلان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
phased array
U
ترتیب مرحله به مرحله جریان مرحله به مرحله بندی شده
creep
U
مرحله به مرحله جلو رفتن
creeps
U
مرحله به مرحله جلو رفتن
sequenced ejection
U
سیستم پرتاب مرحله به مرحله
sophistication
U
نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
boost phase
U
مرحله دوم پرتاب موشک مرحله روشن شدن موتورمرحله دوم
leapfrog
U
پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogged
U
پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogging
U
پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogs
U
پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
assembler
U
اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
cyclopian
U
کلان
galactic
U
کلان
immense
U
کلان
macro
U
کلان
massively
U
کلان
hugeous
U
کلان
cyclopean
U
کلان
huge
U
کلان
massive
U
کلان
decuman
U
کلان
macroclimate
U
کلان اقلیم
elephantine
U
کلان ستبر
macro economics
U
اقتصاد کلان
macro variables
U
متغیرهای کلان
macroeconomics
U
اقتصاد کلان
macrogamete
U
کلان گانه
macrophage
U
کلان خوار
metropolises
U
کلان شهر
metropolis
U
کلان شهر
megapolis
U
کلان شهر
mass consumption
U
مصرف کلان
macro model
U
الگوی کلان
macro
U
کلان درشت دستور
macro dynamic model
U
الگوی کلان پویا
macroeconomic issues
U
بحثهای اقتصاد کلان
macroeconomic goals
U
اهداف اقتصاد کلان
macroeconomic issues
U
مسائل اقتصاد کلان
macroplanning
U
برنامه ریزی کلان
macroeconomic policies
U
سیاستهای اقتصاد کلان
macroeconomic theories
U
نظریههای اقتصاد کلان
ku kluxer
U
عضو جمعیت کوکلس کلان
titanic
U
غول اسا خیلی کلان
inflight phase
U
مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز
phasing
U
مرحله بندی مرحله بندی عملیات
combat phase
U
مرحله درگیری در رزم مرحله رزم
hush ship
U
کشتی جنگی که درجنگ بزرگ پیشین نهانی ساخته شده وبسیار کلان و تندرو بود
phased attack
U
تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
phased
U
مرحله
phase
U
مرحله
scene
U
مرحله
rung
U
مرحله
creeping attack
U
تک مرحله به مرحله
instar
U
مرحله
process
U
مرحله
processes
U
مرحله
phases
U
مرحله
scenes
U
مرحله
stroking
U
مرحله
grades
U
مرحله
strokes
U
مرحله
grade
U
مرحله
phased attack
U
تک مرحله به مرحله
step
U
مرحله
stepping
U
مرحله
stage
U
مرحله
stages
U
مرحله
stroke
U
مرحله
stroked
U
مرحله
one step operation
U
عمل تک مرحله
anal stage
U
مرحله مقعدی
phallic stage
U
مرحله التی
developmental stage
U
مرحله تکوینی
staping
U
مرحله بندی
buffer stage
U
مرحله میانگیر
assault phase
U
مرحله هجوم
intake stroke
U
مرحله مکش
output stage
U
مرحله خروجی
oedipal stage
U
مرحله ادیپی
modulator
U
مرحله تحمیل گر
oral stage
U
مرحله دهانی
solidifying process
U
مرحله انجماد
genital phase
U
مرحله تناسلی
developmental stage
U
مرحله پیشرفت
intake stroke
U
مرحله تنفس
induction stroke
U
مرحله مکش
propagation sequence
U
مرحله انتشار
induction stroke
U
مرحله تنفس
in the first instance
U
در مرحله اول
fission process
U
مرحله انشقاق
latency
U
مرحله پنهانی
primordium
U
مرحله نخست
imprimis
U
در مرحله نخست
fetch phase
U
مرحله واکشی
inextremis
U
در اخرین مرحله
initiation sequence
U
مرحله اغازی
larval stage
U
مرحله کرمی
differential stage
U
مرحله تفاضلی
recovery phase
U
مرحله رونق
recovery phase
U
مرحله شکوفائی
execute phase
U
مرحله اجرا
exhaust stroke
U
مرحله اگزوز
exhaust stroke
U
مرحله تخلیه
job step
U
مرحله برنامه
power stroke
U
مرحله قدرت
in the egg
U
در مرحله نخستین
speed stage
U
مرحله سرعت
stepping
U
مرحله رتبه
grades
U
مرحله گراد
point
U
مرحله قله
point
U
جهت مرحله
stage
U
درجه مرحله
stages
U
درجه مرحله
driver
U
مرحله تحریک
drivers
U
مرحله تحریک
phase
U
مرحله عملیات
grade
U
مرحله گراد
phased
U
مرحله عملیات
stepping
U
مرحله پایه
step
U
مرحله رتبه
step
U
مرحله پایه
speed level
U
مرحله سرعت
nth
U
در مرحله چند
milestone
U
مرحله برجسته
milestones
U
مرحله برجسته
an anxious time
U
مرحله پر اضطراب
termination phase
U
مرحله پایانی
phases
U
مرحله عملیات
process
U
مرحله جریان
home stretch
U
مرحله نهایی
period
U
نوبت مرحله
termination stage
U
مرحله پایانی
training cycle
U
مرحله اموزش
processes
U
مرحله جریان
periods
U
نوبت مرحله
cladding process
U
مرحله روکش کاری
ossification
U
مرحله تشکیل استخوان
stage
U
پرده گاه مرحله
karyokinesis
U
مرحله تقسیم سلولی
stages
U
پرده گاه مرحله
anal expulsive stage
U
مرحله مقعدی دفعی
tick
U
سخت ترین مرحله
ticked
U
سخت ترین مرحله
anal retentive stage
U
مرحله مقعدی ضبطی
incipient
U
اولیه مرحله ابتدایی
processes
U
جریان عمل مرحله
milestone
U
مرحله مهمی اززندگی
process
U
جریان عمل مرحله
milestones
U
مرحله مهمی اززندگی
ticks
U
سخت ترین مرحله
in leading
U
در مرحله شاگردی یا نوچگی
creeping barrage
U
سد اتش مرحله به مرحله سد اتش خیز به خیز
novitiate
U
مرحله تازه کاری
stadium
U
میدان ورزش مرحله
stadia
U
میدان ورزش مرحله
pettifog
U
از مرحله پرت کردن
entelechy
U
مرحله تشکیل وتحقق
qualifying
U
رسیدن به مرحله بعد
diastolic phase
U
مرحله انبساطی قلب
noviciate
U
مرحله تازه کاری
fire for effect
U
مرحله تیر موثر
preverbal phase
U
مرحله پیش کلامی
first audio stage
U
مرحله صوتی نخست
stadiums
U
میدان ورزش مرحله
monestrous
U
دارای یک مرحله فحلیت درسال
turning point
U
مرحله قاطع نقطه تحول
metoestrus
U
مرحله بیرمقی وسیری پس از فحلیت
metestrus
U
مرحله بیرمقی وسیری پس از فحلیت
turning points
U
مرحله قاطع نقطه تحول
phasing
U
مرحله بندی کردن عملیات
modulated amplifier
U
مرحله فزون ساز تحمیلی
gastrula
U
مرحله رویانی اولیه پس از بلاستولا
Not to know what one is talking about.
U
از موضوع ( مرحله )پرت بودن
single stepping
U
در یک مرحله انجام دادن یا شدن
embryo
U
گیاهک تخم مرحله بدوی
embryos
U
گیاهک تخم مرحله بدوی
rate determining step
U
مرحله تعیین کننده سرعت
decline
U
مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
declined
U
مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
declines
U
مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
declining
U
مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
phased conversion
U
تبدیل مرحله بندی شده
subcritical
U
زیر مرحله خطرناک وبحرانی
stages
U
مرحله دار شدن اشکوب
stage
U
مرحله دار شدن اشکوب
power amplifier stage
U
مرحله فزون ساز توان
walk through
U
بررسی هر مرحله از یک نرم افزار
reentry phase
U
مرحله دخول مجدد موشک درجو
stretch runner
U
تلاش زیاد اسب در اخرین مرحله
prophase
U
مرحله اولیه تقسیم سلولی پیشگاه
systole
U
مرحله انقباضی یک دوره کار قلب
terminal phase
U
مرحله اخر مسیر حرکت موشک
the next process is weaving
U
عمل یا مرحله بعداز بافتن است
tabula rasa
U
مرحله فرضی فکری خالی ازافکاروتخیلات
prisere
U
مرحله سیر تکاملی ایجادنباتات در زمین
job lot
U
مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
showdowns
U
مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
job lots
U
مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
showdown
U
مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
finallist
U
کسی که درمسابقه به مرحله نهایی برسد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com