English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
preverbal phase U مرحله پیش کلامی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
phased array U ترتیب مرحله به مرحله جریان مرحله به مرحله بندی شده
verbal U کلامی
creeps U مرحله به مرحله جلو رفتن
sequenced ejection U سیستم پرتاب مرحله به مرحله
creep U مرحله به مرحله جلو رفتن
verbal test U ازمون کلامی
verbal behavior U رفتار کلامی
verbal reinforcement U تقویت کلامی
verbal learning U یادگیری کلامی
verbal iq U هوشبهر کلامی
verbal intelligence U هوش کلامی
verbal catharsis U پالایش کلامی
verbal ability U توانایی کلامی
verbal comprehension U درک کلامی
distractable speech U حواسپرتی کلامی
verbalization U بیان کلامی
verbal suggestion U تلقین کلامی
onomatomania U وسواس کلامی
verbal fluency U سیالی کلامی
sophistication U نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
nonlanguage test U ازمون غیر کلامی
verbal image U تصویر ذهنی کلامی
boost phase U مرحله دوم پرتاب موشک مرحله روشن شدن موتورمرحله دوم
leapfrogs U پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrog U پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogged U پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogging U پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
assembler U اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
inflight phase U مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز
combat phase U مرحله درگیری در رزم مرحله رزم
phasing U مرحله بندی مرحله بندی عملیات
phased attack U تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
stages U مرحله
stage U مرحله
phased U مرحله
phase U مرحله
instar U مرحله
phases U مرحله
rung U مرحله
scenes U مرحله
stepping U مرحله
strokes U مرحله
step U مرحله
stroking U مرحله
processes U مرحله
process U مرحله
creeping attack U تک مرحله به مرحله
stroked U مرحله
phased attack U تک مرحله به مرحله
grades U مرحله
grade U مرحله
scene U مرحله
stroke U مرحله
induction stroke U مرحله تنفس
assault phase U مرحله هجوم
buffer stage U مرحله میانگیر
anal stage U مرحله مقعدی
exhaust stroke U مرحله تخلیه
in the first instance U در مرحله اول
differential stage U مرحله تفاضلی
exhaust stroke U مرحله اگزوز
fetch phase U مرحله واکشی
fission process U مرحله انشقاق
execute phase U مرحله اجرا
genital phase U مرحله تناسلی
imprimis U در مرحله نخست
speed stage U مرحله سرعت
developmental stage U مرحله تکوینی
in the egg U در مرحله نخستین
induction stroke U مرحله مکش
intake stroke U مرحله تنفس
intake stroke U مرحله مکش
recovery phase U مرحله شکوفائی
recovery phase U مرحله رونق
solidifying process U مرحله انجماد
staping U مرحله بندی
termination phase U مرحله پایانی
termination stage U مرحله پایانی
training cycle U مرحله اموزش
home stretch U مرحله نهایی
an anxious time U مرحله پر اضطراب
propagation sequence U مرحله انتشار
primordium U مرحله نخست
inextremis U در اخرین مرحله
oedipal stage U مرحله ادیپی
initiation sequence U مرحله اغازی
job step U مرحله برنامه
larval stage U مرحله کرمی
latency U مرحله پنهانی
macro stage U مرحله کلان
modulator U مرحله تحمیل گر
speed level U مرحله سرعت
one step operation U عمل تک مرحله
oral stage U مرحله دهانی
output stage U مرحله خروجی
phallic stage U مرحله التی
power stroke U مرحله قدرت
milestones U مرحله برجسته
process U مرحله جریان
point U مرحله قله
point U جهت مرحله
stage U درجه مرحله
developmental stage U مرحله پیشرفت
nth U در مرحله چند
driver U مرحله تحریک
drivers U مرحله تحریک
phase U مرحله عملیات
phased U مرحله عملیات
phases U مرحله عملیات
stages U درجه مرحله
grades U مرحله گراد
milestone U مرحله برجسته
stepping U مرحله پایه
stepping U مرحله رتبه
step U مرحله رتبه
step U مرحله پایه
periods U نوبت مرحله
processes U مرحله جریان
grade U مرحله گراد
period U نوبت مرحله
in leading U در مرحله شاگردی یا نوچگی
milestones U مرحله مهمی اززندگی
karyokinesis U مرحله تقسیم سلولی
tick U سخت ترین مرحله
milestone U مرحله مهمی اززندگی
noviciate U مرحله تازه کاری
novitiate U مرحله تازه کاری
stages U پرده گاه مرحله
ticks U سخت ترین مرحله
stage U پرده گاه مرحله
pettifog U از مرحله پرت کردن
ossification U مرحله تشکیل استخوان
ticked U سخت ترین مرحله
first audio stage U مرحله صوتی نخست
fire for effect U مرحله تیر موثر
processes U جریان عمل مرحله
cladding process U مرحله روکش کاری
incipient U اولیه مرحله ابتدایی
creeping barrage U سد اتش مرحله به مرحله سد اتش خیز به خیز
process U جریان عمل مرحله
entelechy U مرحله تشکیل وتحقق
diastolic phase U مرحله انبساطی قلب
anal expulsive stage U مرحله مقعدی دفعی
stadiums U میدان ورزش مرحله
anal retentive stage U مرحله مقعدی ضبطی
stadium U میدان ورزش مرحله
stadia U میدان ورزش مرحله
qualifying U رسیدن به مرحله بعد
subcritical U زیر مرحله خطرناک وبحرانی
stages U مرحله دار شدن اشکوب
turning point U مرحله قاطع نقطه تحول
turning points U مرحله قاطع نقطه تحول
metoestrus U مرحله بیرمقی وسیری پس از فحلیت
stage U مرحله دار شدن اشکوب
rate determining step U مرحله تعیین کننده سرعت
power amplifier stage U مرحله فزون ساز توان
phasing U مرحله بندی کردن عملیات
phased conversion U تبدیل مرحله بندی شده
gastrula U مرحله رویانی اولیه پس از بلاستولا
declines U مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
declined U مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
decline U مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
declining U مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
embryos U گیاهک تخم مرحله بدوی
embryo U گیاهک تخم مرحله بدوی
walk through U بررسی هر مرحله از یک نرم افزار
Not to know what one is talking about. U از موضوع ( مرحله )پرت بودن
monestrous U دارای یک مرحله فحلیت درسال
modulated amplifier U مرحله فزون ساز تحمیلی
metestrus U مرحله بیرمقی وسیری پس از فحلیت
single stepping U در یک مرحله انجام دادن یا شدن
job lot U مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
finallist U کسی که درمسابقه به مرحله نهایی برسد
prophase U مرحله اولیه تقسیم سلولی پیشگاه
tabula rasa U مرحله فرضی فکری خالی ازافکاروتخیلات
reentry phase U مرحله دخول مجدد موشک درجو
the next process is weaving U عمل یا مرحله بعداز بافتن است
terminal phase U مرحله اخر مسیر حرکت موشک
systole U مرحله انقباضی یک دوره کار قلب
stretch runner U تلاش زیاد اسب در اخرین مرحله
prisere U مرحله سیر تکاملی ایجادنباتات در زمین
showdown U مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
showdowns U مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
job lots U مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
to nip or crush in the bud U در نخستین مرحله رشد کشتن یا پایمال کردن
idiolect U طرزبیان و لحن سخن شخص در یک مرحله زندگی
driven U که هر مرحله اجرا مربوط به عمل خارجی است
telophase U اخرین مرحله تقسیم غیر مستقیم سلولی
cim U استفاده هماهنگ از کامپیوتر در هر مرحله از طراحی و ساخت
dual U صفحه LCD رنگی که تصویر را در دو مرحله بهنگام میکند
in love - engaged - married U عاشق . نامزد . متاهل [مرحله هایی که تا ازدواج طی میشوند]
disc U حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
discs U حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
interrupt U توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
generation U مرحله یا تاریخ فناوری استفاده شده در طراحی یک سیستم
quick stage U ان مرحله ازابستنی که زن جنبش بچه رادرزهدان خودحس میکند
phylesis U مرحله سیرتکامل وپیدایش نژادهای مختلف جانور وگیاه
interrupts U توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
generations U مرحله یا تاریخ فناوری استفاده شده در طراحی یک سیستم
interrupting U توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com