Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
speed level
U
مرحله سرعت
speed stage
U
مرحله سرعت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
sophistication
U
نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
tree
U
روش سریع انتخاب که اطلاع اولین مرتب کردن در مرحله دوم استفاده میشود تا سرعت انتخاب بالا رود
rate determining step
U
مرحله تعیین کننده سرعت
Other Matches
phased array
U
ترتیب مرحله به مرحله جریان مرحله به مرحله بندی شده
sequenced ejection
U
سیستم پرتاب مرحله به مرحله
creep
U
مرحله به مرحله جلو رفتن
creeps
U
مرحله به مرحله جلو رفتن
boost phase
U
مرحله دوم پرتاب موشک مرحله روشن شدن موتورمرحله دوم
leapfrogs
U
پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogging
U
پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogged
U
پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrog
U
پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
assembler
U
اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
speed ring
U
طوقه تطبیق سرعت توپ پدافند هوایی طبله سرعت نما
combined speed indicator
U
عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب
inflow ratio
U
نسبت سرعت واقعی رتورکرافت به سرعت محیطی نوک تیغه ها
burning rate
U
سرعت سوزش مهمات یا خرج سرعت مصرف سوخت
indicated airspeed
U
سرعت تعیین شده بوسیله سرعت نمای هواپیما
drag
U
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drags
U
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
dragged
U
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
true air speed
U
سرعت حقیقی هواپیما یا سرعت تنظیم شده ان
tachometer
U
اندازه گیر سرعت چرخش سرعت سنج
machine number
U
عدد نسبت سرعت هواپیما به سرعت صوت
rate of flame propagation
U
سرعت پخش شدن شعله سرعت احتراق
variable ratio
U
گیربکسهایی که در ان به منظور ثابت نگاه داشتن سرعت برونگذاشت نسبت تبدیل صرف نظر از سرعت درون گذاشت تغییر میکند
rate of pouring
U
سرعت سیلان سرعت جاری شدن
muzzle velocity
U
سرعت دهانهای سرعت اولیه گلوله
input
U
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
inputted
U
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
inflight phase
U
مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز
phasing
U
مرحله بندی مرحله بندی عملیات
combat phase
U
مرحله درگیری در رزم مرحله رزم
support
U
CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
chocked nozzle
U
خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
subsonic
U
با سرعت کمتر از سرعت صوت
accelerating
U
سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerates
U
سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerated
U
سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerate
U
سرعت دادن سرعت گرفتن
mach hold
U
بستن سرعت ماخ به هواپیما بستن سرعت لازم به هواپیمابه طور خودکار
dragger
U
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
zero wait state
U
که آن قدر سریع است که با سرعت قط عات دیگر در کامپیوتر کار میکند و نیاز نیست به صورت مصنوعی سرعت آن کم شود یا وضعیت انتظار درج شود
cut off velocity
U
سرعت موشک در لحظه جداشدن موتور سرعت صعودنهایی موشک
air plot wind velocity
U
سرعت باد در مسیر هواپیما سرعت باد محاسبه شده
transonic
U
سرعت سیال بین مافوق صوت و زیر سرعت صوت
phased attack
U
تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
fasts
U
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fastest
U
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasted
U
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fast
U
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
airspeed
U
سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
airspeeds
U
سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
declared speed
U
سرعت اعلام شده به ناوگان سرعت استاندارد ناوگان
supersonic
U
هواپیمای مافوق سرعت صوت با سرعت مافوق سرعت صوت
command speed
U
سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
ground speed
U
سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین
aircraft block speed
U
سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
sustained rate
U
سرعت حرکت مداوم سرعت تکرار مداوم
phases
U
مرحله
stages
U
مرحله
stepping
U
مرحله
instar
U
مرحله
grade
U
مرحله
phased
U
مرحله
stroking
U
مرحله
strokes
U
مرحله
stroked
U
مرحله
stroke
U
مرحله
grades
U
مرحله
phase
U
مرحله
step
U
مرحله
processes
U
مرحله
process
U
مرحله
scene
U
مرحله
rung
U
مرحله
stage
U
مرحله
scenes
U
مرحله
phased attack
U
تک مرحله به مرحله
creeping attack
U
تک مرحله به مرحله
developmental stage
U
مرحله تکوینی
intake stroke
U
مرحله تنفس
developmental stage
U
مرحله پیشرفت
power stroke
U
مرحله قدرت
period
U
نوبت مرحله
modulator
U
مرحله تحمیل گر
an anxious time
U
مرحله پر اضطراب
oral stage
U
مرحله دهانی
periods
U
نوبت مرحله
milestone
U
مرحله برجسته
anal stage
U
مرحله مقعدی
milestones
U
مرحله برجسته
output stage
U
مرحله خروجی
phallic stage
U
مرحله التی
stage
U
درجه مرحله
inextremis
U
در اخرین مرحله
intake stroke
U
مرحله مکش
differential stage
U
مرحله تفاضلی
induction stroke
U
مرحله مکش
induction stroke
U
مرحله تنفس
job step
U
مرحله برنامه
stepping
U
مرحله پایه
stepping
U
مرحله رتبه
imprimis
U
در مرحله نخست
in the egg
U
در مرحله نخستین
home stretch
U
مرحله نهایی
recovery phase
U
مرحله رونق
in the first instance
U
در مرحله اول
step
U
مرحله رتبه
step
U
مرحله پایه
oedipal stage
U
مرحله ادیپی
nth
U
در مرحله چند
point
U
جهت مرحله
grade
U
مرحله گراد
point
U
مرحله قله
training cycle
U
مرحله اموزش
fetch phase
U
مرحله واکشی
initiation sequence
U
مرحله اغازی
grades
U
مرحله گراد
one step operation
U
عمل تک مرحله
termination stage
U
مرحله پایانی
recovery phase
U
مرحله شکوفائی
termination phase
U
مرحله پایانی
buffer stage
U
مرحله میانگیر
genital phase
U
مرحله تناسلی
propagation sequence
U
مرحله انتشار
solidifying process
U
مرحله انجماد
assault phase
U
مرحله هجوم
larval stage
U
مرحله کرمی
driver
U
مرحله تحریک
phased
U
مرحله عملیات
drivers
U
مرحله تحریک
phases
U
مرحله عملیات
latency
U
مرحله پنهانی
exhaust stroke
U
مرحله تخلیه
execute phase
U
مرحله اجرا
phase
U
مرحله عملیات
staping
U
مرحله بندی
fission process
U
مرحله انشقاق
stages
U
درجه مرحله
primordium
U
مرحله نخست
processes
U
مرحله جریان
process
U
مرحله جریان
exhaust stroke
U
مرحله اگزوز
macro stage
U
مرحله کلان
dragway
U
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragstrip
U
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
first audio stage
U
مرحله صوتی نخست
processes
U
جریان عمل مرحله
ossification
U
مرحله تشکیل استخوان
stadium
U
میدان ورزش مرحله
stadia
U
میدان ورزش مرحله
stages
U
پرده گاه مرحله
noviciate
U
مرحله تازه کاری
fire for effect
U
مرحله تیر موثر
stadiums
U
میدان ورزش مرحله
in leading
U
در مرحله شاگردی یا نوچگی
novitiate
U
مرحله تازه کاری
cladding process
U
مرحله روکش کاری
process
U
جریان عمل مرحله
preverbal phase
U
مرحله پیش کلامی
ticks
U
سخت ترین مرحله
milestones
U
مرحله مهمی اززندگی
stage
U
پرده گاه مرحله
milestone
U
مرحله مهمی اززندگی
qualifying
U
رسیدن به مرحله بعد
anal expulsive stage
U
مرحله مقعدی دفعی
entelechy
U
مرحله تشکیل وتحقق
incipient
U
اولیه مرحله ابتدایی
creeping barrage
U
سد اتش مرحله به مرحله سد اتش خیز به خیز
ticked
U
سخت ترین مرحله
karyokinesis
U
مرحله تقسیم سلولی
pettifog
U
از مرحله پرت کردن
anal retentive stage
U
مرحله مقعدی ضبطی
tick
U
سخت ترین مرحله
diastolic phase
U
مرحله انبساطی قلب
phasing
U
مرحله بندی کردن عملیات
gastrula
U
مرحله رویانی اولیه پس از بلاستولا
single stepping
U
در یک مرحله انجام دادن یا شدن
Not to know what one is talking about.
U
از موضوع ( مرحله )پرت بودن
metestrus
U
مرحله بیرمقی وسیری پس از فحلیت
turning points
U
مرحله قاطع نقطه تحول
embryos
U
گیاهک تخم مرحله بدوی
power amplifier stage
U
مرحله فزون ساز توان
turning point
U
مرحله قاطع نقطه تحول
stage
U
مرحله دار شدن اشکوب
embryo
U
گیاهک تخم مرحله بدوی
monestrous
U
دارای یک مرحله فحلیت درسال
metoestrus
U
مرحله بیرمقی وسیری پس از فحلیت
walk through
U
بررسی هر مرحله از یک نرم افزار
declining
U
مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
modulated amplifier
U
مرحله فزون ساز تحمیلی
declines
U
مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
declined
U
مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
decline
U
مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
phased conversion
U
تبدیل مرحله بندی شده
subcritical
U
زیر مرحله خطرناک وبحرانی
stages
U
مرحله دار شدن اشکوب
job lot
U
مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
systole
U
مرحله انقباضی یک دوره کار قلب
job lots
U
مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
tabula rasa
U
مرحله فرضی فکری خالی ازافکاروتخیلات
prisere
U
مرحله سیر تکاملی ایجادنباتات در زمین
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com