Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
genital phase
U
مرحله تناسلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
phased array
U
ترتیب مرحله به مرحله جریان مرحله به مرحله بندی شده
genitalia
U
اندامهای تناسلی الات تناسلی
sequenced ejection
U
سیستم پرتاب مرحله به مرحله
creeps
U
مرحله به مرحله جلو رفتن
creep
U
مرحله به مرحله جلو رفتن
sophistication
U
نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
boost phase
U
مرحله دوم پرتاب موشک مرحله روشن شدن موتورمرحله دوم
leapfrogging
U
پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrog
U
پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogged
U
پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogs
U
پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
assembler
U
اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
copulatory
U
تناسلی
sexual organs
U
تناسلی
sexual
U
تناسلی
reproductive
U
تناسلی
genital
U
تناسلی
genital eroticism
U
شهوت تناسلی
genital character
U
منش تناسلی
urogenital
U
ادراری- تناسلی
generative glands
U
غدههای تناسلی
genital organ
U
الت تناسلی
genital organs
U
الات تناسلی
urinogenital
U
ادراری- تناسلی
pregenital
U
پیش تناسلی
genitals
U
اندامهای تناسلی
private
U
اعضاء تناسلی
gonopore
U
سوراخ تناسلی
genito urinary
U
تناسلی بولی
genito urinary
U
تناسلی وبولی
genital zone
U
ناحیه تناسلی
genitalia
U
اندامهای تناسلی
privates
U
اعضاء تناسلی
inflight phase
U
مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز
genies
U
مربوط به اندامهای تناسلی
genies
U
تولید کننده تناسلی
genie
U
مربوط به اندامهای تناسلی
genie
U
تولید کننده تناسلی
antheridium
U
عضو تناسلی نر در نهانزادان
genitourinary
U
جهاز تناسلی وادراری
sexual organ of either sex
U
الت تناسلی زن یا مرد
genitalic
U
مربوط به الت تناسلی
body cell
U
یاخته غیر تناسلی
penis
U
الت تناسلی مرد
penises
U
الت تناسلی مرد
willy
U
آلت تناسلی بچه
willie
U
آلت تناسلی بچه
peter
[American English]
U
آلت تناسلی بچه
combat phase
U
مرحله درگیری در رزم مرحله رزم
phasing
U
مرحله بندی مرحله بندی عملیات
gashes
U
الت تناسلی زن مقاربت جنسی
phalli
U
الت تناسلی مرد کیر
phalluses
U
الت تناسلی مرد کیر
phallus
U
الت تناسلی مرد کیر
gashing
U
الت تناسلی زن مقاربت جنسی
gashed
U
الت تناسلی زن مقاربت جنسی
adnate
U
مربوط باعضاء تناسلی توام
gash
U
الت تناسلی زن مقاربت جنسی
genitourinary
U
وابسته به دستگاه اداری تناسلی
sexual
U
وابسته به الت تناسلی و جماع
anaphrodisia
U
داروهای فلج کنندهء اعضاء تناسلی
priapus
U
خدای قدرت تناسلی جنس مذکر
urogenital
U
وابسته به دستگاه ادرارو اعضای تناسلی
fellatio
U
تحریک الت تناسلی مرد بوسیله زبان
apomixis
U
تکثیر بوسیلهء بافتهای تناسلی ولی بدون لقاح
infibulation
U
چفت کردن الت تناسلی برای جلوگیری از جماع
phased attack
U
تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
poeeping tom
U
ادمی که بانگاه باعضاء تناسلی واعضای برهنه اطفاء شهوت کند
creeping attack
U
تک مرحله به مرحله
step
U
مرحله
scenes
U
مرحله
scene
U
مرحله
grade
U
مرحله
stroking
U
مرحله
process
U
مرحله
stepping
U
مرحله
processes
U
مرحله
instar
U
مرحله
stroke
U
مرحله
stroked
U
مرحله
strokes
U
مرحله
rung
U
مرحله
grades
U
مرحله
stages
U
مرحله
phase
U
مرحله
phased
U
مرحله
phases
U
مرحله
stage
U
مرحله
phased attack
U
تک مرحله به مرحله
in the egg
U
در مرحله نخستین
imprimis
U
در مرحله نخست
in the first instance
U
در مرحله اول
differential stage
U
مرحله تفاضلی
execute phase
U
مرحله اجرا
exhaust stroke
U
مرحله تخلیه
fission process
U
مرحله انشقاق
fetch phase
U
مرحله واکشی
initiation sequence
U
مرحله اغازی
exhaust stroke
U
مرحله اگزوز
induction stroke
U
مرحله تنفس
speed stage
U
مرحله سرعت
recovery phase
U
مرحله شکوفائی
recovery phase
U
مرحله رونق
solidifying process
U
مرحله انجماد
staping
U
مرحله بندی
termination stage
U
مرحله پایانی
training cycle
U
مرحله اموزش
home stretch
U
مرحله نهایی
an anxious time
U
مرحله پر اضطراب
propagation sequence
U
مرحله انتشار
primordium
U
مرحله نخست
power stroke
U
مرحله قدرت
induction stroke
U
مرحله مکش
intake stroke
U
مرحله تنفس
intake stroke
U
مرحله مکش
inextremis
U
در اخرین مرحله
job step
U
مرحله برنامه
larval stage
U
مرحله کرمی
latency
U
مرحله پنهانی
macro stage
U
مرحله کلان
modulator
U
مرحله تحمیل گر
termination phase
U
مرحله پایانی
oedipal stage
U
مرحله ادیپی
one step operation
U
عمل تک مرحله
oral stage
U
مرحله دهانی
output stage
U
مرحله خروجی
phallic stage
U
مرحله التی
speed level
U
مرحله سرعت
process
U
مرحله جریان
buffer stage
U
مرحله میانگیر
grade
U
مرحله گراد
milestone
U
مرحله برجسته
assault phase
U
مرحله هجوم
anal stage
U
مرحله مقعدی
grades
U
مرحله گراد
phased
U
مرحله عملیات
stages
U
درجه مرحله
point
U
جهت مرحله
point
U
مرحله قله
nth
U
در مرحله چند
stage
U
درجه مرحله
step
U
مرحله پایه
processes
U
مرحله جریان
step
U
مرحله رتبه
developmental stage
U
مرحله پیشرفت
milestones
U
مرحله برجسته
developmental stage
U
مرحله تکوینی
driver
U
مرحله تحریک
periods
U
نوبت مرحله
phases
U
مرحله عملیات
period
U
نوبت مرحله
stepping
U
مرحله رتبه
drivers
U
مرحله تحریک
stepping
U
مرحله پایه
phase
U
مرحله عملیات
genital
U
مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
milestones
U
مرحله مهمی اززندگی
karyokinesis
U
مرحله تقسیم سلولی
incipient
U
اولیه مرحله ابتدایی
stages
U
پرده گاه مرحله
novitiate
U
مرحله تازه کاری
noviciate
U
مرحله تازه کاری
preverbal phase
U
مرحله پیش کلامی
pettifog
U
از مرحله پرت کردن
milestone
U
مرحله مهمی اززندگی
stage
U
پرده گاه مرحله
ticks
U
سخت ترین مرحله
process
U
جریان عمل مرحله
anal retentive stage
U
مرحله مقعدی ضبطی
cladding process
U
مرحله روکش کاری
fire for effect
U
مرحله تیر موثر
creeping barrage
U
سد اتش مرحله به مرحله سد اتش خیز به خیز
qualifying
U
رسیدن به مرحله بعد
entelechy
U
مرحله تشکیل وتحقق
diastolic phase
U
مرحله انبساطی قلب
anal expulsive stage
U
مرحله مقعدی دفعی
ossification
U
مرحله تشکیل استخوان
stadiums
U
میدان ورزش مرحله
tick
U
سخت ترین مرحله
processes
U
جریان عمل مرحله
in leading
U
در مرحله شاگردی یا نوچگی
stadia
U
میدان ورزش مرحله
first audio stage
U
مرحله صوتی نخست
stadium
U
میدان ورزش مرحله
ticked
U
سخت ترین مرحله
stage
U
مرحله دار شدن اشکوب
power amplifier stage
U
مرحله فزون ساز توان
rate determining step
U
مرحله تعیین کننده سرعت
stages
U
مرحله دار شدن اشکوب
single stepping
U
در یک مرحله انجام دادن یا شدن
Not to know what one is talking about.
U
از موضوع ( مرحله )پرت بودن
subcritical
U
زیر مرحله خطرناک وبحرانی
walk through
U
بررسی هر مرحله از یک نرم افزار
declined
U
مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
turning point
U
مرحله قاطع نقطه تحول
monestrous
U
دارای یک مرحله فحلیت درسال
modulated amplifier
U
مرحله فزون ساز تحمیلی
metoestrus
U
مرحله بیرمقی وسیری پس از فحلیت
metestrus
U
مرحله بیرمقی وسیری پس از فحلیت
phasing
U
مرحله بندی کردن عملیات
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com