English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ossification U مرحله تشکیل استخوان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
entelechy U مرحله تشکیل وتحقق
osteogenesis U تشکیل استخوان
ossification U تشکیل استخوان
involucrum U تشکیل استخوان جدید
phased array U ترتیب مرحله به مرحله جریان مرحله به مرحله بندی شده
hyprostosis U رویش غیر طبیعی استخوان کلفت شدگی استخوان برامدگی استخوان
green stick U شکستگی استخوان درکودکان بدان گونه که یک سوی استخوان شکسته سو
osteotomy U برش استخوان و جداکردن و خارج کردن قسمتی از استخوان
sequenced ejection U سیستم پرتاب مرحله به مرحله
creep U مرحله به مرحله جلو رفتن
creeps U مرحله به مرحله جلو رفتن
sophistication U نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
syynostosis U ترکیب دو استخوان وتکمیل استخوان واحدی
zygoma U استخوان قوس وجنه استخوان گونه
astragalus U استخوان قوزک یا اشتالنگ استخوان کعب
boost phase U مرحله دوم پرتاب موشک مرحله روشن شدن موتورمرحله دوم
leapfrogged U پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogs U پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrog U پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogging U پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
ischium U استخوان ورک استخوان نشیمنگاهی
periosteum U پوشش استخوان ضریع استخوان
condyle U مهره استخوان- برامدگی استخوان
assembler U اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
radar netting U تشکیل شبکه اتصالی رادارها تشکیل حلقه زنجیر ازرادارها در یک شبکه
demilitarization U تشکیل منطقه بی طرف تشکیل منطقه غیر نظامی
occiput U استخوان قمحدوه استخوان پس سر
vomer U استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
inflight phase U مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز
phasing U مرحله بندی مرحله بندی عملیات
combat phase U مرحله درگیری در رزم مرحله رزم
phased attack U تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
stroking U مرحله
strokes U مرحله
stroked U مرحله
creeping attack U تک مرحله به مرحله
rung U مرحله
processes U مرحله
instar U مرحله
process U مرحله
scenes U مرحله
phased attack U تک مرحله به مرحله
scene U مرحله
stroke U مرحله
grade U مرحله
phase U مرحله
step U مرحله
stage U مرحله
stepping U مرحله
stages U مرحله
phases U مرحله
phased U مرحله
grades U مرحله
execute phase U مرحله اجرا
developmental stage U مرحله پیشرفت
developmental stage U مرحله تکوینی
differential stage U مرحله تفاضلی
macro stage U مرحله کلان
exhaust stroke U مرحله اگزوز
imprimis U در مرحله نخست
genital phase U مرحله تناسلی
grades U مرحله گراد
fission process U مرحله انشقاق
point U مرحله قله
fetch phase U مرحله واکشی
exhaust stroke U مرحله تخلیه
nth U در مرحله چند
in the egg U در مرحله نخستین
stage U درجه مرحله
phases U مرحله عملیات
milestones U مرحله برجسته
milestone U مرحله برجسته
phase U مرحله عملیات
process U مرحله جریان
drivers U مرحله تحریک
driver U مرحله تحریک
step U مرحله پایه
processes U مرحله جریان
step U مرحله رتبه
anal stage U مرحله مقعدی
assault phase U مرحله هجوم
stepping U مرحله پایه
stepping U مرحله رتبه
stages U درجه مرحله
buffer stage U مرحله میانگیر
grade U مرحله گراد
phased U مرحله عملیات
in the first instance U در مرحله اول
phallic stage U مرحله التی
propagation sequence U مرحله انتشار
staping U مرحله بندی
speed level U مرحله سرعت
home stretch U مرحله نهایی
modulator U مرحله تحمیل گر
training cycle U مرحله اموزش
oedipal stage U مرحله ادیپی
one step operation U عمل تک مرحله
power stroke U مرحله قدرت
periods U نوبت مرحله
period U نوبت مرحله
output stage U مرحله خروجی
primordium U مرحله نخست
oral stage U مرحله دهانی
recovery phase U مرحله شکوفائی
inextremis U در اخرین مرحله
termination stage U مرحله پایانی
initiation sequence U مرحله اغازی
solidifying process U مرحله انجماد
intake stroke U مرحله تنفس
induction stroke U مرحله مکش
termination phase U مرحله پایانی
job step U مرحله برنامه
intake stroke U مرحله مکش
larval stage U مرحله کرمی
latency U مرحله پنهانی
induction stroke U مرحله تنفس
recovery phase U مرحله رونق
speed stage U مرحله سرعت
an anxious time U مرحله پر اضطراب
point U جهت مرحله
processes U جریان عمل مرحله
process U جریان عمل مرحله
preverbal phase U مرحله پیش کلامی
qualifying U رسیدن به مرحله بعد
stages U پرده گاه مرحله
milestones U مرحله مهمی اززندگی
milestone U مرحله مهمی اززندگی
ticks U سخت ترین مرحله
ticked U سخت ترین مرحله
novitiate U مرحله تازه کاری
noviciate U مرحله تازه کاری
creeping barrage U سد اتش مرحله به مرحله سد اتش خیز به خیز
diastolic phase U مرحله انبساطی قلب
incipient U اولیه مرحله ابتدایی
fire for effect U مرحله تیر موثر
cladding process U مرحله روکش کاری
karyokinesis U مرحله تقسیم سلولی
stage U پرده گاه مرحله
tick U سخت ترین مرحله
first audio stage U مرحله صوتی نخست
pettifog U از مرحله پرت کردن
stadia U میدان ورزش مرحله
stadium U میدان ورزش مرحله
stadiums U میدان ورزش مرحله
anal expulsive stage U مرحله مقعدی دفعی
anal retentive stage U مرحله مقعدی ضبطی
in leading U در مرحله شاگردی یا نوچگی
turning point U مرحله قاطع نقطه تحول
turning points U مرحله قاطع نقطه تحول
subcritical U زیر مرحله خطرناک وبحرانی
stages U مرحله دار شدن اشکوب
Not to know what one is talking about. U از موضوع ( مرحله )پرت بودن
walk through U بررسی هر مرحله از یک نرم افزار
single stepping U در یک مرحله انجام دادن یا شدن
power amplifier stage U مرحله فزون ساز توان
declined U مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
metestrus U مرحله بیرمقی وسیری پس از فحلیت
stage U مرحله دار شدن اشکوب
monestrous U دارای یک مرحله فحلیت درسال
phasing U مرحله بندی کردن عملیات
rate determining step U مرحله تعیین کننده سرعت
modulated amplifier U مرحله فزون ساز تحمیلی
declining U مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
declines U مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
embryo U گیاهک تخم مرحله بدوی
embryos U گیاهک تخم مرحله بدوی
gastrula U مرحله رویانی اولیه پس از بلاستولا
metoestrus U مرحله بیرمقی وسیری پس از فحلیت
decline U مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
phased conversion U تبدیل مرحله بندی شده
finallist U کسی که درمسابقه به مرحله نهایی برسد
job lots U مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
job lot U مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
terminal phase U مرحله اخر مسیر حرکت موشک
showdowns U مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
stretch runner U تلاش زیاد اسب در اخرین مرحله
reentry phase U مرحله دخول مجدد موشک درجو
tabula rasa U مرحله فرضی فکری خالی ازافکاروتخیلات
systole U مرحله انقباضی یک دوره کار قلب
prisere U مرحله سیر تکاملی ایجادنباتات در زمین
showdown U مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
the next process is weaving U عمل یا مرحله بعداز بافتن است
prophase U مرحله اولیه تقسیم سلولی پیشگاه
tarsus U استخوان مچ پا
boned U استخوان
bone U استخوان
fleshier U بی استخوان
bones U استخوان
osteotome U استخوان بر
jawbone U استخوان فک
natchbone U استخوان
jawbones U استخوان فک
ossicle U استخوان چه
boneless U بی استخوان
fleshy U بی استخوان
fleshiest U بی استخوان
boning U استخوان
endomorphism U تشکیل
endomorphy U تشکیل
establishments U تشکیل
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com