English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
authority U مرجع قدرت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
empower U صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empowers U صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empowering U صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empowered U صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
creativeness U قدرت خلاقه قدرت ابداع
dictatorship of proletariat U اصطلاحی است که بوسیله کارل مارکس برای توصیف مرحلهای از سوسیالیسم بکار برده شد .در این مرحله طبقه بورژوا یا سرمایه داران قدرت را از دست می دهند و کارگران قدرت را دراختیار می گیرند .
countervailing power U قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
authoritarainism U نقطه مقابل اندیویدوالیسم و عبارت ازحکومتی است که در ان ازادی فردی به طور کامل تحت الشعاع قدرت دولت قرار گیرد. قدرت دولت معمولا در گروه کوچکی از پیشوایان متمرکز ومتجلی میشود
anchorages U مرجع
references U مرجع
reference U مرجع
anchorage U مرجع
anchor U مرجع
authority U مرجع
anchoring U مرجع
anchors U مرجع
references U بازگشت مرجع
external reference U مرجع خارجی
reference group U گروه مرجع
reference electrode U الکترود مرجع
reference axes U محورهای مرجع
reference U بازگشت مرجع
reference cell U پیل مرجع
reference address U نشانی مرجع
reference edge U لبه مرجع
reference pilot U نمونه مرجع
reference signal U سیگنال مرجع
antecedents U مرجع ضمیر
antecedent U مرجع ضمیر
check lists U لیست مرجع
reference time U زمان مرجع
reference language U زبان مرجع
anchoring point U نقطه مرجع
refernce parameter U پارامتر مرجع
equinoctial colure U دایره ساعتی مرجع
superset U مجموعه مرجع [ریاضی]
biases U سطح مرجع الکتریکی
apostles U عالیترین مرجع روحانی
local authority U مرجع صلاحیتدار محلی
batch number U شماره مرجع و یک دسته
bias U سطح مرجع الکتریکی
apostle U عالیترین مرجع روحانی
refernce manual U کتاب راهنمای مرجع
preferred system of coordinates U دستگاه مختصات مرجع
Atticurgic U [مرجع هر چیزی در سبک آتنی]
Attic storey U [مرجع هر چیزی در سبک آتنی]
Atticurages U [مرجع هر چیزی در سبک آتنی]
issuing authority [body] U مرجع [اداره] صادر کننده
gradient circuit U مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
radar discrimination U قدرت تجزیه و تحلیل هدفهای مختلف از روی صفحه رادار قدرت قرائت هدف از روی صفحه رادار
bias U انحراف نتایج آماری از سطح مرجع
biases U انحراف نتایج آماری از سطح مرجع
relative U اطلاعات مکانی دررابط ه با یک نقط ه مرجع
floating U محل مخصوص در رابط ه با آدرس مرجع
inclination U زاویه بین صفحه مدار وصفحه مرجع
OLE container object U شی ای که حاوی مرجع به شی متصل است یا یک کپی از شی توکار
baseline document U سندی که یک مرجع برای تغییرات یک سیستم کامپیوتری میباشد
masters U داده مرجع که در فایل اصلی ذخیره شده است
master U داده مرجع که در فایل اصلی ذخیره شده است
mastered U داده مرجع که در فایل اصلی ذخیره شده است
pitch altitude U زاویه بین محور طولی رسانگر و صفحه مرجع
relative U محل مشخص در رابط ه با یک مرجع یا آدرس مربوطه پایه
bias U مقداری که بوسیله ان متوسط مجموعهای از مقادیر ازمقدار مرجع فاصله می گیردپیشقدر
biases U مقداری که بوسیله ان متوسط مجموعهای از مقادیر ازمقدار مرجع فاصله می گیردپیشقدر
deflection of vertical U اختلاف زاویهای در هر نقطه بین راستای شاقولی وراستای عمود بر کره مرجع
masters U مجموعه دادههای مرجع لازم برای یک برنامه کاربردی که متناوبا بهنگام میشود
mastered U مجموعه دادههای مرجع لازم برای یک برنامه کاربردی که متناوبا بهنگام میشود
atomic U ساعت خیلی دقیقی که از تغییر انرژی اتم ها به عنوان مرجع استفاده میکند
footnote U یادداشتی در پایین صفحه مربوط به متن بالای آن که معمولا یک عدد مرجع است
footnotes U یادداشتی در پایین صفحه مربوط به متن بالای آن که معمولا یک عدد مرجع است
cell U ثباتی که حاوی محل مرجع یک خانه مخصوص برای انجام عمل است
master U مجموعه دادههای مرجع لازم برای یک برنامه کاربردی که متناوبا بهنگام میشود
cells U ثباتی که حاوی محل مرجع یک خانه مخصوص برای انجام عمل است
texts U سیستم بازیابی اطلاعات که به کاربر امکان بررسی متنهای کامل و نه فقط یک مرجع میدهد
text U سیستم بازیابی اطلاعات که به کاربر امکان بررسی متنهای کامل و نه فقط یک مرجع میدهد
reference U نشانه چاپ شده برای نشان دادن وجه و یک یادداشت یا عدم وجود مرجع در متن
references U نشانه چاپ شده برای نشان دادن وجه و یک یادداشت یا عدم وجود مرجع در متن
absolute address U مرجع صفحه گسترده که همیشه به یک خانه اشاره میکند حتی اگر به محل دیگر کپی شود
quote U تکرار کلمات توسط مشخص دیگری , تکرار عدد مرجع
radio bearing U زاویه بین جهت فاهری ایستگاه ثابت و جهت مرجع
quoted U تکرار کلمات توسط مشخص دیگری , تکرار عدد مرجع
quotes U تکرار کلمات توسط مشخص دیگری , تکرار عدد مرجع
B line counter U ثبات آدرس که به آدرس مرجع اضافه شده تا محل مورد نظر را مشخص کند
registers U ثبات آدرس کامپیوترکه به آدرس مرجع افزوده میشود تا محل دستیابی تامین شود
register U ثبات آدرس کامپیوترکه به آدرس مرجع افزوده میشود تا محل دستیابی تامین شود
registering U ثبات آدرس کامپیوترکه به آدرس مرجع افزوده میشود تا محل دستیابی تامین شود
inauthoritative U بی قدرت
vigour U قدرت
energy U قدرت
energies U قدرت
forcing U قدرت
might U قدرت
zing U قدرت
posses U قدرت
strength U قدرت
potency U قدرت
godown U قدرت
nerve U قدرت
capability U قدرت
strengths U قدرت
commanding U با قدرت
nerves U قدرت
strong arm U قدرت
strong-arm U قدرت
posse U قدرت
forces U قدرت
powering U قدرت
powers U قدرت
power U قدرت
powered U قدرت
vim U قدرت
vis U قدرت
vigor U قدرت
sovereignty U قدرت
power takeoff U قدرت
tension U قدرت
tensions U قدرت
abilities U قدرت
will power <idiom> U قدرت
ability U قدرت
authority U قدرت
strenght U قدرت
force U قدرت
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
bond strength U قدرت پیوند
great power U کشور با قدرت
detectability U قدرت اشکارسازی
destructivity U قدرت تخریب
deglutition U قدرت بلع
gripping power U قدرت مهارکنندگی
detection range U قدرت اکتشافی
heam yoei vooly U تئوری قدرت
dielectric strength U قدرت دی الکتریک
hiding power U قدرت پوشش
dielectric power U قدرت دی الکتریکی
power switch U کلید قدرت
heavy current circuit breaker U کلید قدرت
diagonal power U قدرت قطری
basicity U قدرت بازی
bearing capacity U قدرت تحمل
benumb U بی قدرت کردن
authority symbol U نماد قدرت
circuit breaking capacity U قدرت قطع
countervailing power U قدرت همسنگ
engine power U قدرت موتور
driving power U قدرت محرکه
conveying capacity U قدرت انتقال
combat power U قدرت رزمی
engine performance U قدرت موتور
emissive power U قدرت صدور
effective power U قدرت موثر
high power engine U موتورپر قدرت
explosive energy U قدرت انفجار
explosive force U قدرت انفجار
fasces U قدرت مجازات
damping power U قدرت میرایی
cutting power U قدرت برش
cogency U قدرت عقیده
cutting capacity U قدرت برش
generator output U قدرت مولد
fluxing power U قدرت سیلان
economic power U قدرت اقتصادی
fire power U قدرت تیراندازی
fire power U قدرت اتش
economic potential U قدرت اقتصادی
voltage source U منبع قدرت
useful power U قدرت مفید
the finger of god U قدرت خدا
super power U ابر قدرت
strenght U قدرت شدت
source of power U منبع قدرت
social power U قدرت اجتماعی
seapower U قدرت دریایی
sea power U قدرت بحری
scattering power U قدرت پراکندگی
saber rattling U قدرت نمایی
retentivity U قدرت نگهداری
resolving power U قدرت تفکیک
refractive power U قدرت شکست
reflecting power U قدرت انعکاس
will to power U قدرت خواهی
world power U قدرت دنیوی
like a ton of bricks <idiom> U به شدت یا با قدرت
will-power U قدرت اراده
world power U قدرت جهانی
scepter U قدرت یا اقتدارسلطنتی
receptivity U قدرت پذیرش
rating plate U پلاک قدرت
power consumption U مصرف قدرت
power cable U کابل قدرت
pi accepting U قدرت پی پذیری
palgwe U فوق قدرت
monopoly power U قدرت انحصاری
low power transistor U ترانزیستور با قدرت کم ترانزیستور کم قدرت
low power stage U طبقه کم قدرت
ionic strength U قدرت یونی
input power U قدرت ورودی
increase of power U افزایش قدرت
imperium U قدرت مطلقه
horse power U قدرت اسب
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com