Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
stair
U
مرتبه درجه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
beam attack
U
تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
shoulder patch
U
درجه روی بازوی درجه داران
elevation indicator
U
صفحه مدرج درجه طبلک درجه
ranks
U
مرتبه
once in a whiled
U
یک مرتبه
ranked
U
مرتبه
thrice
U
سه مرتبه
all of a sudden
U
یک مرتبه
order
U
مرتبه
echelon
U
مرتبه
echelons
U
مرتبه
enmasse
U
یک مرتبه
rank
U
مرتبه
hierarchies
U
مرتبه بندی
ninth
U
نهمین مرتبه
elevated
U
بلند مرتبه
second order
U
مرتبه دوم
three fold
U
سه دفعه سه مرتبه
semidiurnal
U
دو مرتبه در روز
place
U
وهله مرتبه
places
U
وهله مرتبه
third order reaction
U
واکنش مرتبه سه
hierarchy
U
مرتبه بندی
positioned
U
مرتبه مقام
ninths
U
نهمین مرتبه
low order
U
مرتبه پایین
first order transition
U
گداز مرتبه یک
position
U
مرتبه مقام
order of magnitude
U
مرتبه بزرگی
exalted
U
بلند مرتبه
order of matrix
U
مرتبه ماتریس
pooh bah
U
عالی مرتبه
bond order
U
مرتبه پیوند
first order reflection
U
انعکاس مرتبه یک
second class
U
دومین مرتبه
placing
U
وهله مرتبه
first order
U
مرتبه اول
nth
U
در مرتبه بیشمار
first order reaction
U
واکنش مرتبه یک
manyfold
U
چندین مرتبه
to pull short
U
یک مرتبه جلوگیری کردن
top flight
U
اعلی ترین مرتبه
low order bit
U
بیت مرتبه پایین
m
U
مرتبه دوازدهم یاسیزدهم
sphere
U
مرتبه حدود فعالیت
second derivative
U
مشتق مرتبه دوم
second order conditions
U
شرایط مرتبه دوم
second order factor
U
عامل مرتبه دوم
second order reaction
U
واکنش مرتبه دوم
baronetcy
U
مقام و مرتبه بارونی
pseudo first order reaction
U
واکنش شبه مرتبه یک
higher order factor
U
عامل مرتبه بالا
spheres
U
مرتبه حدود فعالیت
flare up
<idiom>
U
یک مرتبه عصبانی شدن
sighting bar
U
ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
third class
U
درجه سوم بلیط درجه 3
third-class
U
درجه سوم بلیط درجه 3
superelevation
U
درجه ارتفاع درجه بلندی
vellicate
U
دوبار دودفعه دو مرتبه دوبرابر
third long period
U
تناوب بزرگ مرتبه سوم
etesian
U
سالی یک مرتبه واقع شونده
to stop short
U
یک مرتبه ایستادن یا مکث کردن
derivatives of higher order
U
مشتقهای مرتبه بالا
[ریاضی]
ring a bell
<idiom>
U
یک مرتبه موضوعی را به خاطر آوردن
nineteen
U
نوزدهمین مرتبه نوزده تایی
nineteens
U
نوزدهمین مرتبه نوزده تایی
sighting leaf
U
ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
knight bachelor
U
پایین ترین مرتبه سلحشوری قدیم انگلیس
debutant
U
دختری که برای اولین مرتبه در جامعه وارد میشود
outclass
U
دارای مقام بلندتری بودن از از حیث مرتبه و طبقه برتری داشتن بر
outclassed
U
دارای مقام بلندتری بودن از از حیث مرتبه و طبقه برتری داشتن بر
outclasses
U
دارای مقام بلندتری بودن از از حیث مرتبه و طبقه برتری داشتن بر
outclassing
U
دارای مقام بلندتری بودن از از حیث مرتبه و طبقه برتری داشتن بر
spline
U
در گرافیک کامپیوتری کثیرالجملهای چند قطعهای با تدوام مرتبه اول بین قطعههای ان
brevet
U
درجه افتخاری دادن فرمان درجه افتخاری
berber knot
U
گره مراکشی که بدور دو تار دو مرتبه گره می خورد
blue book
U
کتابی است که وزارت امور خارجه هرکشور هر چند سال یک مرتبه منتشر و مسائل سیاسی عنوان شده در طی ان چندسال را تجزیه و تحلیل وروشن میکند
division police petty officer
U
درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
master at arms
U
درجه دار انتظامات ناو درجه دار ارشد ناو
elevation
U
درجه
elevations
U
درجه
classy
U
درجه یک
copesetic
U
درجه یک
scalage
U
درجه
run of the mine
U
بی درجه
first string
U
درجه یک
grades
U
درجه
lengths
U
درجه
length
U
درجه
gauges
U
درجه
degrees
U
درجه
low grade
U
کم درجه
clinical thermometer
U
درجه
kyu
U
درجه
marks
U
درجه
gauged
U
درجه
equally
<adv.>
U
به یک درجه
gage
U
درجه
scale
U
درجه
just as well
<adv.>
U
به یک درجه
gage=gauge
U
درجه
nobby
U
درجه یک
gauge glass
U
درجه اب
gauge=gage
U
درجه
copacetic
U
درجه یک
echelon
U
درجه
echelons
U
درجه
gauge
U
درجه
mark
U
درجه
tophole
U
درجه یک
second rate
U
درجه دو
second-rate
U
درجه دو
top hole
U
درجه یک
grade
U
درجه
pitches
U
درجه
pitch
U
درجه
second class
U
درجه دو
proportions
U
درجه
top
U
درجه یک
topnotch
U
درجه یک
third-rate
U
درجه سه
title
U
درجه
titles
U
درجه
aquastat
U
درجه
top-notch
U
درجه یک
slap-up
U
درجه یک
number one
U
درجه یک
high-class
U
درجه یک
third rate
U
درجه سه
rate
U
درجه
rates
U
درجه
proportion
U
درجه
chinical t.
U
درجه
rank
U
درجه
first class
U
درجه یک
ranked
U
درجه
second class
U
درجه 2
degree
U
درجه
ranks
U
درجه
degree of advancement
U
درجه پیشرفت
d.p
U
درجه بسپارش
dan
U
درجه درکاراته
degree of freedom
U
درجه ازادی
degree of compaction
U
درجه تراکم
consistence
U
درجه غلظت
degree of crystalinity
U
درجه بلورینگی
degree of dissociation
U
درجه تفکیک
grading
U
درجه بندی
degree of curve
U
درجه انحناء
cope flask
U
درجه روئی
degree of centralization
U
درجه تمرکز
clumping
U
درجه سردوشی
adjusted elevation
U
درجه تنظیمی
clumped
U
درجه سردوشی
advancement in rating
U
ارتقاء درجه
shadings
U
درجه رنگ
shades
U
درجه رنگ
shade
U
درجه رنگ
angle of elevation
U
زاویه درجه
doctorates
U
درجه دکتری
adjustability
U
درجه انطباق
quantum
U
درجه میزان
pinnacles
U
منتهی درجه
clumps
U
درجه سردوشی
clump
U
درجه سردوشی
fluidity
U
درجه سفتی
consistency
U
درجه غلظت
supremely
U
با علی درجه
puny
U
درجه پست
comparatives
U
درجه تفضیلی
comparative
U
درجه تفضیلی
doctorate
U
درجه دکتری
calibration
U
درجه بندی
centigrade degree
U
درجه صدبخشی
honorary
U
درجه افتخاری
velocity
U
درجه تندی
graduation
U
درجه گرفتن
brick layer
U
بنای درجه دو
pinnacle
U
منتهی درجه
baume degree
U
درجه بومه
anti knock property
U
درجه اکتان
graduation
U
درجه بندی
baccalaureate
U
درجه باشلیه
baccslavreate
U
درجه شوالیه
bar sight
U
شکاف درجه
bar sight
U
ستون درجه
battle sight
U
درجه جنگی
battle sight
U
شکاف درجه
confidence level
U
درجه اطمینان
standard rudder
U
51 درجه سکان
tip top
U
بالاترین درجه
tiptop
U
بالاترین درجه
tiptop
U
درجه اعلی
to take one's d.
U
درجه گرفتن
trial elevation
U
درجه ازمایشی
viscosity
U
درجه غلیظی
void ratio
U
درجه تخلخل
head over heels
<idiom>
U
منتهای درجه
hold a candle to
<idiom>
U
درهمان درجه
economy class
U
درجه توریستی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com