English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 32 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
correlate U مرتبط
correlates U مرتبط
correlating U مرتبط
corresponsive U مرتبط
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
communicationg vessels U فروف مرتبط
correlating U مرتبط کردن
correlate U مرتبط کردن
integrated program U برنامه مرتبط
intercommunicate U مرتبط بودن با
related industries U صنایع مرتبط
uniting U مرتبط کردن
sonnet sequence U غزلیات مرتبط
related markets U بازارهای مرتبط
correlates U مرتبط کردن
unite U مرتبط کردن
unites U مرتبط کردن
one-to-one U عینامساوی و مرتبط با یکدیگر
gimmal U متشکل ازقطعات مرتبط
one to one U عینامساوی و مرتبط با یکدیگر
deme U دستهای از موجودات زنده مرتبط با یکدیگر
structure U تعدادی تابع مرتبط به هم برای حل مشکلات
structures U تعدادی تابع مرتبط به هم برای حل مشکلات
structuring U تعدادی تابع مرتبط به هم برای حل مشکلات
academia U حیطه ای از فعالیت ها و کار مرتبط با تحصیل در دانشگاه
collated U به هم مرتبط کردن امور مقایسه دو چیز مربوط به یک موضوع
collates U به هم مرتبط کردن امور مقایسه دو چیز مربوط به یک موضوع
collating U به هم مرتبط کردن امور مقایسه دو چیز مربوط به یک موضوع
collate U به هم مرتبط کردن امور مقایسه دو چیز مربوط به یک موضوع
network data management system U مجموعهای از برنامههای مرتبط برای بار کردن دستیابی و کنترل یک پایگاه داده
wild card U روشی که به یک سیستم عامل امکان میدهد تا روی چندین فایل با نامهای مرتبط عملکرد مفیدی داشته باشد
helmzhold resonator U محفظه توخالی که تنها با یک سوراخ کوچک به محیط خارج مرتبط است و در ازای فرکانس معینی به تشدید درمی اید
RPC U روش ارتباط بین دو برنامه روی دو کامپیوتر جدا ولی مرتبط . یک تابع نرم افزاری از کامپیوتر دیگر در شبکه درخواست پردازش یک مشکل را میکند و سپس نتیجه را نمایش میدهد. و در برنامههای client / server استفاده میشود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com