English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
caloric U مربوط به کالری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cals U کالری
calory U کالری
cal U کالری
calories U کالری
international table calorie U کالری
calorie U کالری
cal. U کالری
heat unit U کالری
calorimeter U کالری سنج
therms U کالری کوچک
therm U کالری کوچک
ration strenght U کالری جیره
equicaloric U دارای کالری و نیروی مساوی
langley U واحد تشعشع خورشید مساوی یک گرم کالری در هرسانتیمتر مربع از سطح غیرمتشعشع
program loans U قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactical U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactically U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inference U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
victual U مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
bioclimatic U مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
elevation guidance U دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
auditory U مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
genital U مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
supervisory U مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustical U مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustic U مربوط به صدا مربوط به سامعه
distance angle U زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
range component U عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
xenial U مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
civil appropriation U اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
formula U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
hypobaric U مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
coherent U مربوط
vespertinal U مربوط به شب
as for U مربوط به
pertinenet U مربوط
condequent U مربوط
correspondent U مربوط به
caprine U مربوط به بز
lineal U مربوط به خط
relevant U مربوط
pertaining U مربوط به
related U مربوط
correspondents U مربوط به
pertinent U مربوط به
pertinent U مربوط
curatorial U مربوط به
eight bit system U مربوط به یک
affined U مربوط
proper U مربوط
coordinate U مربوط
for U مربوط به
irrelevant U نا مربوط
hydraulic U مربوط به اب
cretaceous U مربوط به گچ
germane U مربوط
apposite U مربوط
verbs U مربوط به صدا
verb U مربوط به صدا
affiliates U مربوط ساختن
cerebellar U مربوط به مخچه
ecumenical U مربوط به سرتاسرجهان
personal U مربوط به کسی
genethliac U مربوط به طالع
garlicky U مربوط به سیر
affiliated U مربوط ساختن
affiliating U مربوط ساختن
mammary U مربوط به پستان
hawaiian U مربوط به هاوایی
haemic U مربوط بخون
goidelic U مربوط بسلت
glyptic U مربوط به حکاکی
retired U مربوط به بازنشستگی
glossal U مربوط به زبان
capitular U مربوط بفصل
budgetary U مربوط به بودجه
coherently U بطور مربوط
electrically U مربوط به الکتریسیته
divisional U مربوط به تقسیم
occupational U مربوط به شغل
gallinaceous U مربوط بماکیان
contiguous U مربوط بهم
four dimensional U مربوط به بعدچهارم
communists U مربوط به کمونیسم
communist U مربوط به کمونیسم
operatic U مربوط به اپرا
fistulous U مربوط به ناسور
climatic U مربوط به اب وهوا
futuristic U مربوط به اینده
vehicular U مربوط به خودرو
dictoral U مربوط به دکتری
filiate U مربوط ساختن
faunae U مربوط به جانوران
expiratory U مربوط به زفیر
parental U مربوط به والدین
prospective U مربوط به اینده
polar U مربوط به قط بها
mammary U مربوط به پستانداران
affiliate U مربوط ساختن
fossils U مربوط بادوارگذشته
chromatic U مربوط به رنگها
chromic U مربوط به کرومیوم
churchly U مربوط به کلیسا
womanish U مربوط به زن یا زنان
collegial U مربوط به دانشکده
commisural U مربوط به درزوپیوندگاه
computational U مربوط به یک محاسبه
polar U مربوط به قطب
Hellenic U مربوط به یونان
domiciliary U مربوط به خانه
nasal U مربوط به بینی
agrologic U مربوط بخاکشناسی
psychiatric U مربوط به روانپزشکی
adulterous U مربوط به زنا
achaian U مربوط به اخائیه
familial U مربوط به خانواده
achaean U مربوط به اخائیه
acetarious U مربوط به سالاد
municipal U مربوط به شهرداری
surgical U مربوط به جراحی
marital U مربوط به زناشویی
amebic U مربوط به امیب
ameban U مربوط به امیب
ameba U مربوط به امیب
amazonian U مربوط به امازونها
ceremonial U مربوط به جشن
ceremonials U مربوط به جشن
aguish U مربوط به تب و لرز
matrimonial U مربوط به ازدواج
attached U مربوط متعلق
American U مربوط بامریکا
Americans U مربوط بامریکا
circumstantial U مربوط به موقعیت
fractional U مربوط به بخشهایی
fractional U مربوط به بخشها
baronial U مربوط به بارون
ovarian U مربوط به تخمدان
nautical U مربوط به کشتیرانی
textual U مربوط به متن یا نص
concern U مربوط بودن به
valedictory U مربوط به خداحافظی
military U مربوط به نظام
fossil U مربوط بادوارگذشته
commercial U مربوط به تجارت
racing U مربوط بمسابقه
outbound U مربوط به خارج
dependent U مربوط محتاج
concerns U مربوط بودن به
ameboid U مربوط به امیب
ammino U مربوط به امونیاک
technologically U مربوط به فناوری
basal U مربوط به ته یابنیان
geriatric U مربوط به پیری
centenarian U مربوط به قرن
centenarians U مربوط به قرن
bardic U مربوط به رامشگری
feminine U مربوط به جنس زن
my U مربوط بمن
bear on U مربوط بودن
technological U مربوط به فناوری
aeronautical U مربوط به فضانوردی
calligraphic U مربوط به خطاطی
anal U مربوط به مقعد
c U مربوط به کامپیوتر
brumal U مربوط به زمستان
britannic U مربوط به بریتانیا
acrobatic U مربوط به بندبازی
speculative U مربوط به اندیشه
nuclear U مربوط به اتمی
atomistic U مربوط به اتم
arbitrative U مربوط بحکمیت
arbitral U مربوط به حکمیت
astrological U مربوط به نجوم
anglian U مربوط به نژاد
anent U در مشارکت با مربوط به
analitical U مربوط به تجزیه
aesthetic U مربوط به علم
aesthetically U مربوط به علم
archival U مربوط به بایگانی
meteorological U مربوط به هواسنجی
thematic U مربوط بموضوع
astro U مربوط به نجوم
congressional U مربوط به کنگره
sartorial U مربوط به خیاطی
as to U عطف به مربوط به
arteriovenous U مربوط به رگها
arithmeticlal U مربوط به حساب
existential U مربوط به هستی
left wing U مربوط به جناح چپ
pertain to U مربوط بودن به
pertian U مربوط بودن
histrionic U مربوط به نمایش
tutorials U مربوط به قیمومت
aluminous U مربوط به الومینیوم
tutorial U مربوط به قیمومت
connect U مربوط کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com