Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
directorial
U
مربوط به کارگردان دستوری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
operator
U
کارگردان
operators
U
کارگردان
director
U
کارگردان
directors
U
کارگردان
stage manager
U
کارگردان نمایش
stage managers
U
کارگردان نمایش
machine operator
U
کارگردان ماشین
stagehands
U
کارگردان پشت صحنه
stagehand
U
کارگردان پشت صحنه
He's a good director but he doesn't bear
[stand]
comparison with Hitchcock.
U
او
[مرد ]
کارگردان خوبی است اما او
[مرد]
قابل مقایسه با هیچکاک نیست.
program loans
U
قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactically
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactical
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inferences
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inference
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
elevation guidance
U
دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
victual
U
مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
bioclimatic
U
مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
auditory
U
مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
genital
U
مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
supervisory
U
مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
relative
U
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustic
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustical
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
reverts
U
دستوری که
reverting
U
دستوری که
imperative
U
دستوری
rubrical
U
دستوری
imperatives
U
دستوری
instructional
U
دستوری
revert
U
دستوری که
reverted
U
دستوری که
n plus one address instruction
U
دستوری که از
grammatical
U
دستوری
magistral
U
دستوری
quick format
U
دستوری
ministries
U
دستوری وزارتخانه
ministry
U
دستوری وزارتخانه
function word
U
کلمه دستوری
solecism
U
غلط دستوری
solecisms
U
غلط دستوری
command socialism
U
سوسیالیسم دستوری
grammatical term
U
اصطلاحات دستوری
command economies
U
اقتصاد دستوری
command mode
U
وضعیت دستوری
command language
U
زبان دستوری
command economy
U
اقتصاد دستوری
grammatical sense
U
معنی دستوری
solecistic
U
دارای غلط دستوری
statement
U
به مجموعهای از مابارات دستوری
statements
U
به مجموعهای از مابارات دستوری
xenial
U
مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
distance angle
U
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
range component
U
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
waste instruction
U
دستوری که عملی انجام نمیدهد.
halts
U
دستوری در برنامه که در حین اجرا
zeros
U
دستوری که آدرس در آن عملوند است
zero
U
دستوری که آدرس در آن عملوند است
zeroes
U
دستوری که آدرس در آن عملوند است
halted
U
دستوری در برنامه که در حین اجرا
halt
U
دستوری در برنامه که در حین اجرا
grammaticize
U
درنکات دستوری بحث کردن
skipped
U
نادیده گرفتن دستوری در بین دستورات
skip
U
نادیده گرفتن دستوری در بین دستورات
sentence fragment
U
جملهای که ازلحاظ دستوری کامل نیست
multi-
U
دستوری که حاوی بیش از یک آدرس باشد.
multi
U
دستوری که حاوی بیش از یک آدرس باشد.
internal
U
دستوری که بخشی از سیستم عامل است
multiple
U
دستوری با بیش از یک آدرس برای عملوندها
skips
U
نادیده گرفتن دستوری در بین دستورات
civil appropriation
U
اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
stepper motor
U
موتوری که طبق دستوری کامپیوتر به آرامی می چرخد.
stepping motor
U
موتوری که طبق دستوری کامپیوتر به آرامی می چرخد.
concatenate
U
دستوری که دو داده یا متغیر را باهم ترکیب میکند
fetch
U
دستوری که دستور بعدی حافظه را بازیابی میکند
fetches
U
دستوری که دستور بعدی حافظه را بازیابی میکند
operation
U
دستوری که نیاز به آدرس کردن اش نداشته باشد
functional shift
U
تغییر یک کلمه یا عبارت برحسب مقتضیات دستوری
fetched
U
دستوری که دستور بعدی حافظه را بازیابی میکند
form
U
دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی
forms
U
دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی
template
U
دستوری که باعث تنظیم توابع یا دستورات دیگر میشود
two address instruction
U
دستوری که حاوی محل دو عملوند و آدرس نتیجه است
symbolic
U
دستوری که در قالب نشانهای است و نه به صورت اعداد دودویی
formed
U
دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی
legal
U
عبارت یا دستوری که در قوانین زبان قابل پذیرش است
templates
U
دستوری که باعث تنظیم توابع یا دستورات دیگر میشود
symbolically
U
دستوری که در قالب نشانهای است و نه به صورت اعداد دودویی
edit
U
کلمات دستوری و دستور العملی که در هنگام ویرایش به کار می روند
edited
U
کلمات دستوری و دستور العملی که در هنگام ویرایش به کار می روند
transferring
U
دستوری که کنترل پردازنده را از یک بخش برنامه به دیگری هدایت کند
indirect speech
U
گفته کسی که تغییرات دستوری دران داده نقل کنند
transfer
U
دستوری که کنترل پردازنده را از یک بخش برنامه به دیگری هدایت کند
transfers
U
دستوری که کنترل پردازنده را از یک بخش برنامه به دیگری هدایت کند
stops
U
دستوری که فرآیند را موقتاگ متوقف میکند تا کاربر داده وارد کند
stop
U
دستوری که فرآیند را موقتاگ متوقف میکند تا کاربر داده وارد کند
attention code
U
حروف AT در دستور Hayes AT به مودم می گوید که دستوری در ادامه بیان خواهد شد
stopping
U
دستوری که فرآیند را موقتاگ متوقف میکند تا کاربر داده وارد کند
stopped
U
دستوری که فرآیند را موقتاگ متوقف میکند تا کاربر داده وارد کند
non operable instruction
U
دستوری که تابعی انجام نمیدهد ولی شمارنده برنامه را افزایش میدهد
replace
U
دستوری به کامپیوتربرای یافتن یک داده مشخص وقرار دادن چیزدیگری درآن محل
returning
U
دستوری که باعث میشود اجرای برنامه ازبرنامه اصلی به زیر تابع برگردد
kernels
U
توابع دستوری ابتدایی اصلی که پایهای برای هر عملی در سیستم کامپیوتری است
return
U
دستوری که باعث میشود اجرای برنامه ازبرنامه اصلی به زیر تابع برگردد
replaced
U
دستوری به کامپیوتربرای یافتن یک داده مشخص وقرار دادن چیزدیگری درآن محل
replaces
U
دستوری به کامپیوتربرای یافتن یک داده مشخص وقرار دادن چیزدیگری درآن محل
replacing
U
دستوری به کامپیوتربرای یافتن یک داده مشخص وقرار دادن چیزدیگری درآن محل
three address instruction
U
دستوری که حاوی آدرس دو عملوند و محل نتیجه که باید ذخیره شود است
aggregate
U
دستوری در برنامه مدیریت پایگاه داده که باعث شروع یک تابع محاسباتی میشود
aggregates
U
دستوری در برنامه مدیریت پایگاه داده که باعث شروع یک تابع محاسباتی میشود
reset
U
دستوری که هر اجرای برنامهای رامتوقف میکندوکاربررابه صحفه نمایش یا BIOS برمی گرداند
kernel
U
توابع دستوری ابتدایی اصلی که پایهای برای هر عملی در سیستم کامپیوتری است
jump instruction
U
دستوری که کنترل را از یک نقط ه برنامه به دیگری منتقل میکند بدون هیچ شرطی
returned
U
دستوری که باعث میشود اجرای برنامه ازبرنامه اصلی به زیر تابع برگردد
resets
U
دستوری که هر اجرای برنامهای رامتوقف میکندوکاربررابه صحفه نمایش یا BIOS برمی گرداند
returns
U
دستوری که باعث میشود اجرای برنامه ازبرنامه اصلی به زیر تابع برگردد
machined
U
دستوری که توسط ماشین تشخیص داده میشود و بخشی از مجموعه دستورات محدود آن است
machine
U
دستوری که مستقیما CPU را کنترل میکند و بدون نیاز به ترجمه تشخیص داده میشود
machine
U
دستوری که توسط ماشین تشخیص داده میشود و بخشی از مجموعه دستورات محدود آن است
dummy
U
دستوری در برنامه که برا ی موفقیت دستورات زبان یا افزایش طول بلاک قرار دارد
dummies
U
دستوری در برنامه که برا ی موفقیت دستورات زبان یا افزایش طول بلاک قرار دارد
machined
U
دستوری که مستقیما CPU را کنترل میکند و بدون نیاز به ترجمه تشخیص داده میشود
machines
U
دستوری که مستقیما CPU را کنترل میکند و بدون نیاز به ترجمه تشخیص داده میشود
machines
U
دستوری که توسط ماشین تشخیص داده میشود و بخشی از مجموعه دستورات محدود آن است
formulas
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
channel
U
دستوری به کانال یا واحد کنترل که حاوی اطلاعات کنترلی مثل انتخاب داده یا ریشه هاست
channelled
U
دستوری به کانال یا واحد کنترل که حاوی اطلاعات کنترلی مثل انتخاب داده یا ریشه هاست
channeled
U
دستوری به کانال یا واحد کنترل که حاوی اطلاعات کنترلی مثل انتخاب داده یا ریشه هاست
unconditional
U
دستوری که کنترل را از یک بخش برنامه به دیگری منتقل میکند , بدون بستگی داشتن به وقوع شرایط ی .
channels
U
دستوری به کانال یا واحد کنترل که حاوی اطلاعات کنترلی مثل انتخاب داده یا ریشه هاست
jcl
U
دستوری که مشخصات را شرح میدهد و نیز منابع لازم برای انجام کار توسط کامپیوتر
channeling
U
دستوری به کانال یا واحد کنترل که حاوی اطلاعات کنترلی مثل انتخاب داده یا ریشه هاست
suspends
U
دستوری که هنگگام اجرای ویندوز استفاده میشود در کامپیوتر laptop باتری برای نشان دادن تمام قط عات الکترونیکی آن
inherent addressing
U
دستوری که حاوی تمام داده مورد نیاز برای آدرس ی که باید دستیابی شود است بدون عمل اضافی
suspending
U
دستوری که هنگگام اجرای ویندوز استفاده میشود در کامپیوتر laptop باتری برای نشان دادن تمام قط عات الکترونیکی آن
suspend
U
دستوری که هنگگام اجرای ویندوز استفاده میشود در کامپیوتر laptop باتری برای نشان دادن تمام قط عات الکترونیکی آن
hypobaric
U
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
four address instruction
U
دستوری که حاوی محل چهار ثبات و محل دستورالعمل بعدی است
reference
U
دستوری که دستیابی به داده ذخیره شده یا مرتب شده فراهم میکند
references
U
دستوری که دستیابی به داده ذخیره شده یا مرتب شده فراهم میکند
seconding
U
دستوری که حاوی آدرس است که عملوند در آن ذخیره شده است
seconded
U
دستوری که حاوی آدرس است که عملوند در آن ذخیره شده است
second
U
دستوری که حاوی آدرس است که عملوند در آن ذخیره شده است
seconds
U
دستوری که حاوی آدرس است که عملوند در آن ذخیره شده است
HTTP
U
دستوری که جستجوگر برای درخواست وب سرور اینترنت برای اطلاعات صفحه وب میدهد
registers
U
دستوری که میله آدرس آن حاوی ثباتی است که عملوند ذخیره شده است
register
U
دستوری که میله آدرس آن حاوی ثباتی است که عملوند ذخیره شده است
registering
U
دستوری که میله آدرس آن حاوی ثباتی است که عملوند ذخیره شده است
executives
U
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
executive
U
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
moves
U
دستوری که محل بلاک متن که توسط نشانه گر بلاک مشخص شده است را تغییر میدهد
moved
U
دستوری که محل بلاک متن که توسط نشانه گر بلاک مشخص شده است را تغییر میدهد
move
U
دستوری که محل بلاک متن که توسط نشانه گر بلاک مشخص شده است را تغییر میدهد
habeas corpus
U
دستور احضار زندانی دستوری که دادگاه به زندان محل توقیف زندانی یی که توقیفش را غیر قانونی می داند
softest
U
دستوری که هر اجرای برنامه را متوقف میکند و کاربر را به برنامه نمایش داده شده یا Bios برمی گرداند
soft
U
دستوری که هر اجرای برنامه را متوقف میکند و کاربر را به برنامه نمایش داده شده یا Bios برمی گرداند
softer
U
دستوری که هر اجرای برنامه را متوقف میکند و کاربر را به برنامه نمایش داده شده یا Bios برمی گرداند
closer
U
در یک زبان برنامه سازی دستوری که بیان میکند برنامه دستیابی به فایل یا وسیله خاص را تمام کرده است
closest
U
در یک زبان برنامه سازی دستوری که بیان میکند برنامه دستیابی به فایل یا وسیله خاص را تمام کرده است
close
U
در یک زبان برنامه سازی دستوری که بیان میکند برنامه دستیابی به فایل یا وسیله خاص را تمام کرده است
closes
U
در یک زبان برنامه سازی دستوری که بیان میکند برنامه دستیابی به فایل یا وسیله خاص را تمام کرده است
hot
U
دستوری در برنامه به صورت کلمات مشخص کلیدی که یک کلمه مهم و اسسی را به صفحه مقصد بعدی وصل میکند که در صورتی که کاربر آن را انتخاب کند نمایش داده میشود
hottest
U
دستوری در برنامه به صورت کلمات مشخص کلیدی که یک کلمه مهم و اسسی را به صفحه مقصد بعدی وصل میکند که در صورتی که کاربر آن را انتخاب کند نمایش داده میشود
hotter
U
دستوری در برنامه به صورت کلمات مشخص کلیدی که یک کلمه مهم و اسسی را به صفحه مقصد بعدی وصل میکند که در صورتی که کاربر آن را انتخاب کند نمایش داده میشود
parataxis
U
مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
shutdowns
U
دستوری که ویندوز را خاموش میکند و در صورتی که PC سازگار داشته باشد , کامپیوتر را هم خاموش میکند
shutdown
U
دستوری که ویندوز را خاموش میکند و در صورتی که PC سازگار داشته باشد , کامپیوتر را هم خاموش میکند
interactive
U
سیستم چند رسانهای که کاربر دستوری وارد میکند و برنامه پاسخ میدهد یا کاربر میتواند عملیات را کنترل کند و نیز نحوه کار برنامه را
run
U
دستوری که به کاربر امکان نوشتن نام برنامه ای که می خواهد اجرا کند یا دستور DOS ای که می خواهد اجرا کند میدهد
runs
U
دستوری که به کاربر امکان نوشتن نام برنامه ای که می خواهد اجرا کند یا دستور DOS ای که می خواهد اجرا کند میدهد
vespertinal
U
مربوط به شب
related
U
مربوط
proper
U
مربوط
pertinent
U
مربوط
hydraulic
U
مربوط به اب
coherent
U
مربوط
caprine
U
مربوط به بز
pertinent
U
مربوط به
for
U
مربوط به
curatorial
U
مربوط به
affined
U
مربوط
pertinenet
U
مربوط
as for
U
مربوط به
pertaining
U
مربوط به
lineal
U
مربوط به خط
irrelevant
U
نا مربوط
correspondents
U
مربوط به
relevant
U
مربوط
correspondent
U
مربوط به
cretaceous
U
مربوط به گچ
germane
U
مربوط
condequent
U
مربوط
coordinate
U
مربوط
apposite
U
مربوط
eight bit system
U
مربوط به یک
four dimensional
U
مربوط به بعدچهارم
numeric
U
1-مربوط به اعداد. 2-
operatic
U
مربوط به اپرا
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com