Perdic | مربوط به چیزی که گرافیکی نشان داده شده است | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (18 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	graphical U	مربوط به چیزی که گرافیکی نشان داده شده است

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	graphic U	داده ذخیره شده که نشان دهنده اطلاعات گرافیکی است .
	interchange file format U	استانداردی که نحوه ذخیره سازی داده در Amiga و برخی برنامههای گرافیکی را نشان میدهد
	controller U	وسیلهای که حروف یا کد گرافیکی و دستورات را می پذیرد و آنها را به یک الگوی -dot matix تبدیل میکند که روی صفحه نمایش نشان داده می شوند
	controllers U	وسیلهای که حروف یا کد گرافیکی و دستورات را می پذیرد و آنها را به یک الگوی -dot matix تبدیل میکند که روی صفحه نمایش نشان داده می شوند
	aiming symbol U	ی که روی صفحه نشان داده میشود مربوط به محلی که قلم نوری قابل تشخیص است
	aiming field U	نشانهای که روی صفحه نشان داده میشود مربوط به محلی که قلم نوری قابل تشخیص است
	incremental computer U	وسیله خروجی گرافیکی که در مراحل کوچک حرکت میکند بار داده ورودی که اختلاف بین محل فعلی و محل لازم را نشان میدهد که خط ها و منحنی ها به صورت مجموعهای خط وط مستقیم انجام شود
	indicator U	نمایش گرافیکی محل و استفاده پرچمهای نشان دهنده در برنامه
	privacy U	قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند
	discretionary U	خط پیوندی که نشان دهنده قط ع شدن کلمه در آخر خط است ولی در حالت معمولی نشان داده نمیشود
	graphic data structure U	ساختار داده گرافیکی
	headers U	اطلاعات ابتدای لیست داده مربوط به بقیه داده
	header U	اطلاعات ابتدای لیست داده مربوط به بقیه داده
	graphics U	UDV مصخصو که تصاویر گرافیکی رنگی و با resolution را به خوبی متن نشان میدهد
	control U	مربوط به چیزی یا اطمینان یافتن از چیزی که بررسی میشود
	controlling U	مربوط به چیزی یا اطمینان یافتن از چیزی که بررسی میشود
	controls U	مربوط به چیزی یا اطمینان یافتن از چیزی که بررسی میشود
	to concern something U	مربوط بودن [شدن] به چیزی [ربط داشتن به چیزی] [بابت چیزی بودن]
	formed U	1-متن چاپ شده با فضای خالی که اطلاعات می توانند وارد شوند. 2-نمایش گرافیکی که مشابه حالت چاپ موجود است و برای ورود داده به پایگاه داده است
	form U	1-متن چاپ شده با فضای خالی که اطلاعات می توانند وارد شوند. 2-نمایش گرافیکی که مشابه حالت چاپ موجود است و برای ورود داده به پایگاه داده است
	forms U	1-متن چاپ شده با فضای خالی که اطلاعات می توانند وارد شوند. 2-نمایش گرافیکی که مشابه حالت چاپ موجود است و برای ورود داده به پایگاه داده است
	decision U	نمایش گرافیکی جدولی تصمیم گیری که مسیرها و اعمال مناسب در شراطی مختلف را نشان میدهد
	decisions U	نمایش گرافیکی جدولی تصمیم گیری که مسیرها و اعمال مناسب در شراطی مختلف را نشان میدهد
	schema U	شرح گرافیکی فرآیند یا ساختار پایگاه داده ها
	schemata U	شرح گرافیکی فرآیند یا ساختار پایگاه داده ها
	panning U	حرکت افقی داده گرافیکی درعرض یک صفحه نمایش
	parity U	نشانگری که نشان میدهد آیا داده بررسی پذیرش شده است یا نه یا اینکه داده پیرستی زوج یا فرد دارد
	resource U	گرافیکی که مفید هستند یا توسط چیزی استفاده می شوند
	IFF U	استاندارد نحوه ذخیره سازی داده در Amiga در برخی سیستمهای گرافیکی
	visualization U	تبدیل اعداد یا داده به صورت گرافیکی که راحت تر قابل فهم باشد
	floating U	علامت عددی در عدد کسری که با یک نقط ه پس از اولین رقم و بعد توان نشان داده میشود. تا همه اعداد به حالت استاندارد نمایش داده شوند
	graphs U	وسیله چاپ با قلم که داده را از کامپیوتر می گیرد و به صورت گرافیکی نمایش میدهد
	graph U	وسیله چاپ با قلم که داده را از کامپیوتر می گیرد و به صورت گرافیکی نمایش میدهد
	achromatic colour U	رنگ بین سیاه و سفید که توسط آداپتور گرافیکی نمایش داده میشود
	dragging U	روشی که باعث میشودتصویر گرافیکی نمایش داده شده با مکان نما حرکت کند
	modifying U	تغییر داده چیزی یا مناسب استفاده دیگر کردن چیزی
	modifies U	تغییر داده چیزی یا مناسب استفاده دیگر کردن چیزی
	modify U	تغییر داده چیزی یا مناسب استفاده دیگر کردن چیزی
	to impress a mark on something U	نشان روی چیزی گذاردن چیزیرا نشان گذاردن
	graphics U	ترمینال مخصوص با نمایش گرافیکی با resoleetion بالا و صفحه گرافیکی و سایر وسایل ورودی
	paged address U	که بعد شماره صفحه به آنها اختصاص داده میشود. آدرسهای حافظه مربوط به صفحهای هستند که بعدا به حافظه فیزیکی موجود تط بیق داده میشود.
	tablet U	صفحه گرافیکی یا وسیله مسط ح که به کاربر امکان وارد کردن اطلاعات گرافیکی در کامپیوتر با رسم روی سطح آن میدهد
	tablets U	صفحه گرافیکی یا وسیله مسط ح که به کاربر امکان وارد کردن اطلاعات گرافیکی در کامپیوتر با رسم روی سطح آن میدهد
	data tablet U	یک وسیله ورودی دستی برای صفحه نمایش گرافیکی صفحه داده دهی
	documentation U	متنهای مربوط به چیزی
	i/o U	مربوط به ارسال یا دریافت داده
	window U	پنجرهای در سیستم گرافیکی که متن ها در فضاهای کوچک صفحه قرار گرفته اند پیش از آنکه به محل نهایی اختصاص داده شوند
	z buffer U	محل از حافظه برای ذخیره اطلاعات بردار Z برای شی گرافیکی نمایش داده شده روی صفحه
	entitative U	واقعی مربوط بوجودخارجی چیزی
	origination U	کار مربوط به خلق چیزی
	functional U	مربوط به نحوه کار چیزی
	quartus U	نشان داده میشود
	seme U	نشان داده شده
	preparative U	تدارکی مربوط به تهیه کردن چیزی
	stat [on something] U	ارقام [مربوط به چیزی] [اصطلاح روزمره]
	stat [on something] U	آمار [مربوط به چیزی] [اصطلاح روزمره]
	sub- U	تعداد دادههای مربوط به یک داده در کلاس اصلی
	formats U	قوانین مربوط به ذخیره سازی یا ارسال داده
	format U	قوانین مربوط به ذخیره سازی یا ارسال داده
	Experience has shown (proved) that … U	تجربه نشان داده است که …
	reshape handle U	دایره کوچک نمایش داده شده روی یک فریم اطراف یک شی یا تصویرکه کاربرمیتواندانتخاب کند وبکشد تا شکل فریم یا شی گرافیکی را تغییردهد
	organizational U	مربوط به روشی که چیزی مرتب شده است
	representation U	عمل نشان دادن چیزی
	representations U	عمل نشان دادن چیزی
	to jump at something [colloquial] U	به چیزی واکنش نشان دادن
	indication U	علامت یا چیزی که نشان دهد
	drags U	روی صفحه نشان داده میشود
	dragged U	روی صفحه نشان داده میشود
	drag U	روی صفحه نشان داده میشود
	formats U	داده و آدرس ها و دستورالعمل را نشان می دهند
	format U	داده و آدرس ها و دستورالعمل را نشان می دهند
	stat [on something] U	واقعیت ها به صورت اعداد [مربوط به چیزی] [اصطلاح روزمره]
	to shoot oneself in the foot <idiom> U	بد اداره کردن [چیزی مربوط به خود شخص] [اصطلاح]
	to shoot oneself in the foot <idiom> U	بدبکار بردن [چیزی مربوط به خود شخص] [اصطلاح]
	groups U	کد مشخص کردن شروع و خاتمه گروهی از رگوردهای مربوط به هم یا داده ها
	group U	کد مشخص کردن شروع و خاتمه گروهی از رگوردهای مربوط به هم یا داده ها
	demonstrating U	نشان دادن نحوه کار چیزی
	debunk U	توخالی بودن چیزی را نشان دادن
	do a job on <idiom> U	بیفایده وزشت نشان دادن چیزی
	demonstrate U	نشان دادن نحوه کار چیزی
	demonstrates U	نشان دادن نحوه کار چیزی
	demonstrated U	نشان دادن نحوه کار چیزی
	per U	همان طور که در الگو نشان داده شده
	DFD U	نمودار نشان دادن حرکت داده در سیستم
	Herati pattern U	طرح هراتی [در این طرح گل ها در قالب شکل لوزی خود را نشان داده و تمامی متن فرش را در بر می گیرند. برگ ها از چهارسو به سمت خارج امتداد داده شده و با لوزی های مجاور خود متقارن می شوند.]
	fraud U	دزدی داده یا استفاده نادرست یا سایر جرم های مربوط به کامپیوتر
	frauds U	دزدی داده یا استفاده نادرست یا سایر جرم های مربوط به کامپیوتر
	conceptual model U	شرح پایگاه داده ها یابرنامه به صورت دادهای وارد وموضوعات مربوط به آن
	pointers U	فایلی از نشانه گرها مربوط به حجم زیادی از داده ذخیره شده
	pointer U	فایلی از نشانه گرها مربوط به حجم زیادی از داده ذخیره شده
	demonstrations U	عمل نشان دادن نحوه کار چیزی
	demonstration U	عمل نشان دادن نحوه کار چیزی
	demo U	عمل نشان دادن نحوه کار چیزی
	direction U	دستوراتی که نحوه استفاده از چیزی را نشان می دهند
	ended U	کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده
	end U	کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده
	ends U	کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده
	terminator U	موضوعی در لیست داده که انتهای فایل را نشان میدهد
	graphics U	ترمینال ویدیو متن که حروف نمایش داده شده آن از محدود حروف گرافیکی و نه متن هستند
	privacy U	حق یک شخص برای کسترش دادن یا محدود کردن دستیابی به داده مربوط به خودش
	quantifier U	علامت یا نشانهای که حجم یا محدوده چیزی را نشان دهد
	model U	کپی کوچک از چیزی که وضعیت آن پس از خاتنمه را نشان میدهد
	modeled U	کپی کوچک از چیزی که وضعیت آن پس از خاتنمه را نشان میدهد
	marks U	علامت روی صفحه که نشان دهنده چیزی است
	modelled U	کپی کوچک از چیزی که وضعیت آن پس از خاتنمه را نشان میدهد
	models U	کپی کوچک از چیزی که وضعیت آن پس از خاتنمه را نشان میدهد
	show one's (true) colors <idiom> U	نشان دادن چیزی که شخص واقعا دوست دارد
	mark U	علامت روی صفحه که نشان دهنده چیزی است
	group U	مجموعهای از نشانه ها یا فایل ها یا برنامه ها که در یک پنجره نشان داده می شوند
	on screen U	که روی صحفه نمایش نشان داده میشود و نه به صورت چاپی
	on-screen U	که روی صحفه نمایش نشان داده میشود و نه به صورت چاپی
	groups U	مجموعهای از نشانه ها یا فایل ها یا برنامه ها که در یک پنجره نشان داده می شوند
	characters U	نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
	character U	نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
	T carrier U	استاندارد آمریکا برای خط وط ارسال داده دیجیتال مثل T, TC و استانداردهای سیگنال مربوط DS, DSC
	national crime information center U	شبکه کامپیوتری FBI که مربوط به جرائم رخ داده درسراسر ایالات متحده امریکا میباشد
	indicator U	چیزی که وضعیت فرآیند را نشان دهد. معمولا با صورت یا نور
	hertz U	واحد فرکانس SI که به صورت تعداد سیکل ها در ثانیه نشان داده می شوند
	bar graph U	گرافی که مقادیر در آن به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده میشود
	charts U	شکلی که نرخ ها در آن به صورت قط عاتی از دایره نشان داده شده اند
	end U	کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
	chart U	شکلی که نرخ ها در آن به صورت قط عاتی از دایره نشان داده شده اند
	charting U	شکلی که نرخ ها در آن به صورت قط عاتی از دایره نشان داده شده اند
	charted U	شکلی که نرخ ها در آن به صورت قط عاتی از دایره نشان داده شده اند
	ends U	کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
	bench mark U	علائمی که در روی انها ارتفاع محل نشان داده شده است
	ended U	کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
	file level model U	نمونهای مربوط به تعریف ساختارهای داده برای کارایی بهینه برنامههای کاربردی یا بررسیهای پایگاه
	atomic U	1-مربوط به یک اتم 2-عملیاتی که اگر در حین پردازش قط ع شود داده را به وضع اولیه خود بر می گرداند
	histogram U	گرافی که روی آن مقادیر به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده می شوند
	desktop U	میله وضعیت که معمولاگ در امتداد دکمهای از صفحه ویندوز نشان داده میشود
	rogue value U	موضوعی درلیست داده برای نشان اینکه لیست تمام شده است
	full U	که از همه صفحه موجود استفاده میکند. درون یک پنجره نشان داده نمیشود
	fullest U	که از همه صفحه موجود استفاده میکند. درون یک پنجره نشان داده نمیشود
	bar chart U	گرافی که مقادیر در آن به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده شده اند
	sketch pad U	ناحیه کاری حافظه که روی یک صفحه نمایش نشان داده شده است
	wings U	نشان دارای دو بال که بهوانورد یا توپچی و دریانورد یا دیدبان کارازموده داده میشود
	modal U	1-مربوط به حالتها. 2-در ویندوز پنجرهای که نمایش داده می شوند و به کاربر امکان انجام کاری خارج از آن را نمیدهد
	modals U	1-مربوط به حالتها. 2-در ویندوز پنجرهای که نمایش داده می شوند و به کاربر امکان انجام کاری خارج از آن را نمیدهد
	action U	پیامی که به کاربر نشان داده میشود که اعلام کند یک عمل یا یک ورودی نیاز است
	grids U	الگوها یا خط وطی که روی صفحه نشان داده شده اند و محدوده به نقاط هستند
	actions U	پیامی که به کاربر نشان داده میشود که اعلام کند یک عمل یا یک ورودی نیاز است
	head U	دادهای که نشان داده آدرس شروع لیست دادههای ذخیره شده در حافظه است
	display controlled U	نمایش منطقه در روی صفحه رادار راداری که تصویر ان مستقیما نشان داده میشود
	grid U	الگوها یا خط وطی که روی صفحه نشان داده شده اند و محدوده به نقاط هستند
	isotheral line U	خطی که بوسیله ان جاهایی که درجه گرمای متوسط انها 000 نشان داده میشود
	scroll U	میله نمایش داده شده در اطراف پنجره با نشانهای که میزان فضای تغییر را نشان میدهد
	scrolls U	میله نمایش داده شده در اطراف پنجره با نشانهای که میزان فضای تغییر را نشان میدهد
	charts U	گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
	epp U	استانداردی که نحوه ارسال داده با سرعت بال روی اتصال پورت موازی را نشان میدهد
	charting U	گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
	charted U	گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
	chart U	گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
	tabled U	ساختاری که نحوه اتصال رکوردها و داده ها را به صورت رابط ه بین سط رها و ستونهای جدول نشان میدهد
	tables U	ساختاری که نحوه اتصال رکوردها و داده ها را به صورت رابط ه بین سط رها و ستونهای جدول نشان میدهد
	messages U	پنجره کوچک که روی صفحه نمایش نشان داده می شوند و از یک رویداد یا وضعیت یا خطا خبر میدهد
	tabling U	ساختاری که نحوه اتصال رکوردها و داده ها را به صورت رابط ه بین سط رها و ستونهای جدول نشان میدهد
	table U	ساختاری که نحوه اتصال رکوردها و داده ها را به صورت رابط ه بین سط رها و ستونهای جدول نشان میدهد
	message U	پنجره کوچک که روی صفحه نمایش نشان داده می شوند و از یک رویداد یا وضعیت یا خطا خبر میدهد
	hidden U	فایلهای سیستم مهم که در لیست دایرکتوری نشان داده نمیشوند و توسط کاربر قابل خواندن نیستند
	information [on] about somebody] [something] U	داده ها [در باره کسی یا چیزی]
	nerd U	شخصی که صرفا کامپیوتری شده است و به سختی درباره چیزی که مربوط به فناوری نباشد حرف می زند یا فکر میکند
	nerds U	شخصی که صرفا کامپیوتری شده است و به سختی درباره چیزی که مربوط به فناوری نباشد حرف می زند یا فکر میکند
	super U	: پیشوندی است بمعنی مربوط ببالا- واقع درنوک چیزی- بالایی- فوق- برتر- مافوق-ارجح-بیشتر و ابر
	enquiry U	تقاضا برای داده یا اطلاع از وسیله یا پایگاه داده . دستیابی به داده در حافظه کامپیوتر بدون تغییر داده
	dotting U	در زبان برنامه نویسی dBASE دستور فوری که به صورت نقط ه روی صفحه نمایش نشان داده میشود
	greeked U	نوع نوشتاری با نوک بسیار ریز برای نمایش دقیق که به صورت یک خط نشان داده میشود و نه حروف جدا
	isoclinic line U	خطی بر روی نقشه که بوسیله ان نقاطی که درانجاها تمایل سوزن مغناطیسی یکسان است نشان داده میشود
	returns U	کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
	dot U	در زبان برنامه نویسی dBASE دستور فوری که به صورت نقط ه روی صفحه نمایش نشان داده میشود
	blind keyboard U	صفحه کلیدی که خروجی آن نشان داده نمیشود ولی مستقیماگ روی نوار یا دیسک مغناطیسی ضبط میشود
	return U	کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
	positive U	که متن و گرافیک به رنگ سیاه ری زمینه سفید نشان داده میشود تا از صفحه چاپ شده تقلید کند
	simulator U	برنامه کامپیوتری که کاربر امکان هدایت هواپیما را میدهد. با نشان داده یک تابلوی کنترل واقعی و صحنههای متحرک .
	simulators U	برنامه کامپیوتری که کاربر امکان هدایت هواپیما را میدهد. با نشان داده یک تابلوی کنترل واقعی و صحنههای متحرک .
	returning U	کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
	returned U	کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
	reach out with an olive branch <idiom> U	[انجام دادن کار یا گفتن چیزی که نشان میدهد شما میخواهید به ناسازگاری با دیگری خاتمه دهید.]
	reach out with an olive branch U	[انجام دادن کار یا گفتن چیزی که نشان میدهد شما میخواهید به ناسازگاری با دیگری خاتمه دهید.]
	simulations U	عملیاتی که کامپیوتر وضعیت جهان واقع یا ماشین را تقلید میکند و نحوه کار چیزی را نشان میدهد
	simulation U	عملیاتی که کامپیوتر وضعیت جهان واقع یا ماشین را تقلید میکند و نحوه کار چیزی را نشان میدهد
	non return to zero U	سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
	allottee U	کسیکه چیزی باو اختصاص داده شده
	length U	طول چیزی تعداد داده ها در یک متغیر یا لیست
	lengths U	طول چیزی تعداد داده ها در یک متغیر یا لیست
	virus U	هر بار که فایل آسیب دیده اجرا میشود. ویروس میتواند داده را خراب کند , یک پیام نشان دهد یا کاری نکند
	viruses U	هر بار که فایل آسیب دیده اجرا میشود. ویروس میتواند داده را خراب کند , یک پیام نشان دهد یا کاری نکند
	pop down menu U	که روی موادی که روی صفحه وجود دارند نشان داده میشود
	transmission U	که پاس ولتاژ و ولتاژ صفر توسط اعداد دو دویی نشان داده می شوند
	unipolar U	که پاس ولتاژ مثبت و ولتاژ صفر با اعداد دودویی نشان داده می شوند
	transmissions U	که پاس ولتاژ و ولتاژ صفر توسط اعداد دو دویی نشان داده می شوند
	wild card character U	نشانهای که در هنگام جستجوی فایل یا داده استفاده میشود و تمام فایل ها را نشان میدهد
	submenu U	منو ثانوی که در یک انتخاب از منو نشان داده شود
	book value U	ارزش هر شیی برحسب انچه دردفترحساب نشان داده شود ارزش سهام طبق دفاتر
	to react to something U	واکنش نشان دادن به چیزی [مهندسی برق] [مهندسی ماشین آلات]
	to respond to something U	واکنش نشان دادن به چیزی [مهندسی برق] [مهندسی ماشین آلات]
	Make sure you give it back. U	حتما [آن چیز را] به من برگردانید. [چیزی که به کسی قرض داده می شود.]
	to inlay gems in anything U	چیزیرا گوهر نشان کردن گوهر در چیزی نشاندن
	hands of Fatima U	طرح دستان فاطمه [نوعی فرش محرابی که در آن دو نگاره کف دست استفاده می شود و جلوه ای از حالت سجود یک مسلمان و اشاره به اصول دین را نشان می دهد. این طرح بیشتر مربوط به قفقاز و شرق ترکیه بوده است.]
	fullest U	انجام جستجوی چیزی در یک متن در فایل یا پایگاه داده ها و نه در یک فضایی از ملاب