English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
epidermal U مربوط به پوست برونی بشرهای
epidermic U مربوط به پوست برونی بشرهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
scarf skin U پوست برونی
epidermis U پوست برونی
pods U پوست برونی
pod U پوست برونی
periderm U پوست برونی
dermatological U مربوط به پوست شناسی یا امراض پوست
exuvial U مربوط به پوست انداخته شده
epidermoid U بشرهای
epithelial U شبیه بشرهای
epithelioid U شبیه بشرهای
endermic U انجه که درروی پوست یا دربین پوست عمل میکند
scleroderma U مرض پینه خوردگی پوست تصلب پوست
external U برونی
exogenous U برونی
externals U برونی
objective U برونی
extrinsic U برونی
objectives U برونی
exoterical U برونی
outside U برونی
external sense U حس برونی
outsides U برونی
extrinsic reward U پاداش برونی
external table U جدول برونی
externalization U برونی کردن
external validity U اعتبار برونی
outboard engine U موتور برونی
springing of extrados U پاطاق برونی
exteroceptor U گیرنده برونی
extrapolations U براورد برونی
extrapolation U براورد برونی
verandas U ایوان برونی
verandahs U ایوان برونی
veranda U ایوان برونی
phlogosis U اماس برونی
extroversion U رویش برونی
external pressure U فشار برونی
external phase U فاز برونی
external inhibition U بازداری برونی
neurilemma or lema U پوشش برونی پی
external command U فرمان برونی
exosmosis U حلول برونی
exogenous event U رویداد برونی
objective reality U واقعیت برونی
extrinsic motivation U انگیزش برونی
external function U تابع برونی
external reward U پاداش برونی
outer connection U پیوند برونی
epizoon U انگل برونی
airlocks U صندوقهی برونی
external hard disk U دیسک سخت برونی
exoterics U تعلیمات برونی یاعمومی
external auditory meatus U گذرگاه برونی گوش
outward things U جهان برونی یا فاهر
exo skeleton U استخوان بندی برونی
outward application U استعمال برونی یا خارجی
extrovert U دارای رویش برونی
nearside lane U خط یکم یا راه برونی
extroverts U دارای رویش برونی
skinned U پوست کندن با پوست پوشاندن
skin U پوست کندن با پوست پوشاندن
skins U پوست کندن با پوست پوشاندن
skinning U پوست کندن با پوست پوشاندن
program loans U قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactical U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactically U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inferences U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inference U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
bioclimatic U مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
elevation guidance U دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
victual U مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
external modem U تلفیق و تفکیک کننده برونی
external ophthalmia U اماس برونی تخم چشم
auditory U مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
genital U مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
slough U پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
supervisory U مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustic U مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustical U مربوط به صدا مربوط به سامعه
peels U پوست انداختن پوست
tegumnentum U پوست طبیعی پوست
peel U پوست انداختن پوست
range component U عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
distance angle U زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
xenial U مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
civil appropriation U اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
xanthochroid U شخص بور و سفید پوست شخص مو زرد و سفید پوست
formulas U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
hypobaric U مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
husk U پوست
hides U پوست
goat U پوست بز
husks U پوست
skinning U پوست
parer U پوست کن
barking U پوست
integument U پوست
skinned U پوست
barks U پوست
skin U پوست
flayer U پوست کن
encrustations U پوست
glume U پوست
shale U پوست
peltry U پوست
hide U پوست
encrustation U پوست
barked U پوست
rinds U پوست
skinner U پوست کن
rind U پوست
shell U پوست
dermis U پوست
strippers U پوست کن
stripper U پوست کن
shelling U پوست
skinless U بی پوست
peels U پوست
dermatalgia U پوست
goatskins U پوست بز
goatskin U پوست بز
tunc U پوست
neurilemma or lema U پوست پی
cuticle U پوست
peel پوست
swanskin U پوست قو
bark U پوست
tegmen U پوست
crustal U پوست
goats U پوست بز
cortex U پوست
cortices U پوست
scalp U پوست سر
skins U پوست
peeling U پوست
hulls U پوست
hull U پوست
shells U پوست
tegmentum U پوست
pares U پوست کندن
pare U پوست کندن
buckskin U پوست اهو
pachydermatous U ستبر پوست
frets U پوست را بردن
flay U پوست کندن از
pared U پوست کندن
flayed U پوست کندن از
flaying U پوست کندن از
rinds U پوست کندن
peltmonger U پوست فروش
oxhide U پوست گاو
rind U پوست کندن
fret U پوست را بردن
pachydermatous U پوست کلفت
pachydrmatous U پوست کلفت
scscalable U پوست کندنی
scalable U پوست کندنی
ross U پوست کندن
rawhide U پوست خام
rawhides U پوست خام
ross U پوست درخت
rhytidome U پوست درخت
bran U پوست گندم
pigskin U پوست گراز
peels U پوست کندن
peels U پوست انداختن
peel U پوست کندن
astrachan U پوست بخارا
astrachan U پوست قره کل
astrakhan U پوست بخارا
astrakhan U پوست قره کل
huskier U پوست دار
huskies U پوست دار
huskiest U پوست دار
husky U پوست دار
peel پوست انداختن
peel to O پوست کندن
pityriasis U شوره پوست
phyma U برامدگی پوست
slough U پوست مار
slough U پوست سبوس
pelt U پوست خام
pelt U پوست کندن
pelted U پوست خام
pelted U پوست کندن
dermotropic U پوست گرای
pelts U پوست کندن
parer U پوست تراش
parachroma U بیرنگی پوست
molted U پوست انداختن
percutaneous U از راه پوست
moults U پوست انداختن
periderm U پوست اطراف
peeling U پوست انداختن
slouch U پوست انداختن
slouched U پوست انداختن
slouches U پوست انداختن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com