Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
stichomythic
U
مربوط به مکالمات کوتاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stichomythia
U
مکالمات کوتاه
dialogue
U
مکالمات ادبی و دراماتیک
dialogues
U
مکالمات ادبی و دراماتیک
by-play
U
حرکات یا مکالمات فرعی
call meter
U
کنتور مکالمات تلفنی
wiretap
U
ضبط و کنترل سری مکالمات
by-play
U
حرکات یا مکالمات کنار صحنه
stenotype
U
دستگاه ضبط مکالمات سخنرانی وغیره
radio procedures
U
روشهای مخابره با بی سیم روش مکالمات رادیویی
procedure sign
U
علایم ارسالی در شبکه قبل ازشروع مکالمات
teleprocessing
U
تایپ کردن مکالمات تلگرافی به طور کشف
wiretapper
U
جاسوس یا ماشینی که مکالمات را بطور سری ضبط میکند
blast
U
منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
blasts
U
منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
short lunge
U
نوعی سخمه کوتاه یا ضربه کوتاه در جنگ
wats
U
Service Telephone WidaArea سرویسی که تعدادنامحدودی از مکالمات را درناحیهای وسیع از یک نقطه به هر مکان مجاز می سازد
program loans
U
قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactically
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactical
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inferences
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inference
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
bioclimatic
U
مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
elevation guidance
U
دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
victual
U
مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
genital
U
مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
auditory
U
مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
transponder
U
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
ciphony
U
رمز کردن پیامهای تلفنی مکالمات رمز شده
long-distance
U
دور برد مکالمات تلفنی از راه دور
long distance
U
دور برد مکالمات تلفنی از راه دور
supervisory
U
مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
pantywaist
U
شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه
shorthorn
U
جانور شاخ کوتاه نژاد گاو شاخ کوتاه شمال انگلیس
relative
U
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustical
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustic
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
short quard
U
سخمه گارد کوتاه در جنگ سرنیزه سخمه کوتاه
range component
U
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
xenial
U
مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
distance angle
U
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
civil appropriation
U
اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
formulas
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
hurdle step
U
جهش کوتاه روی یک پا پیش از شیرجه جهش کوتاه پیش از پریدن از روی خرک
hypobaric
U
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
linter
U
ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
stocky
U
کوتاه
dwarfish
U
کوتاه
stunts
U
کوتاه
stunting
U
کوتاه
low
U
کوتاه
concise
<adj.>
U
کوتاه
curt
<adj.>
U
کوتاه
down
U
کوتاه
stunt
U
کوتاه
stockiest
U
کوتاه
stockier
U
کوتاه
fleeting
<adj.>
U
کوتاه
succinct
U
کوتاه
dumpy
U
کوتاه
pigmy
U
کوتاه
pigmy
U
قد کوتاه
succinct
<adj.>
U
کوتاه
short
<adj.>
U
کوتاه
shortest
U
کوتاه
scut
U
دم کوتاه
liliputian
U
قد کوتاه
of short duration
U
کوتاه
little
U
کوتاه
curtal
U
کوتاه
pigmies
U
کوتاه
pigmies
U
قد کوتاه
shorter
U
کوتاه
bas relif
U
کوتاه
pygmies
U
کوتاه
pygmies
U
قد کوتاه
short
U
کوتاه
pygmy
U
کوتاه
pygmy
U
قد کوتاه
puny
U
قد کوتاه
miniatures
U
کوتاه
miniature
U
کوتاه
synoptic
U
کوتاه
concise
U
کوتاه
steep taper
U
مخروط کوتاه
short time
U
کوتاه مدت
reefs
U
کوتاه کردن
piaffer
U
یورتمه کوتاه
reef
U
کوتاه کردن
catnap
U
چرت کوتاه
transient
U
فانی کوتاه
shortest
U
کوتاه مدت
spontoon
U
نیزه کوتاه
transients
U
فانی کوتاه
catnaps
U
چرت کوتاه
catnapping
U
چرت کوتاه
catnapped
U
چرت کوتاه
playlet
U
نمایش کوتاه
abbreviate
U
کوتاه کردن
short precision
U
دقت کوتاه
shortening in
U
کوتاه کردن
hide bound
U
کوتاه فکر
punches
U
کوتاه قطور
one track
U
کوتاه فکر
novella
U
رمان کوتاه
brief
U
کوتاه مختصر
briefed
U
کوتاه مختصر
briefer
U
کوتاه مختصر
shortens
U
کوتاه تر کردن
shortens
U
کوتاه کردن
shortwave
U
موج کوتاه
abbreviates
U
کوتاه کردن
abbreviating
U
کوتاه کردن
scutter
U
دو باگامهای کوتاه
shorten
U
کوتاه کردن
shorten
U
کوتاه تر کردن
shortened
U
کوتاه کردن
shortened
U
کوتاه تر کردن
paddles
U
پاروی کوتاه
razee
U
کوتاه کردن
anecdote
U
قصهء کوتاه
short circuit
U
اتصال کوتاه
short drop
U
دراپ کوتاه
short term
U
دوره کوتاه
short term
U
کوتاه مدت
curtailment
U
کوتاه سازی
short period
U
دوره کوتاه
short splice
U
پیوند کوتاه
strop
U
طناب کوتاه
hidebound
U
کوتاه فکر
short shunt
U
شنت کوتاه
short service line
U
خط سرویس کوتاه
short return
U
برگشت کوتاه
short run
U
کوتاه مدت
punched
U
کوتاه قطور
anecdotes
U
قصهء کوتاه
paddling
U
پاروی کوتاه
punch
U
کوتاه قطور
paddled
U
پاروی کوتاه
paddle
U
پاروی کوتاه
short-lived
U
کوتاه مدت
short lived
U
کوتاه مدت
short test bar
U
میله کوتاه
short-range
U
کوتاه مدت
short range
U
کوتاه مدت
truncheons
U
چماق کوتاه
truncheon
U
چماق کوتاه
short blast
U
بوق کوتاه
short blast
U
سوت کوتاه
short brittle
U
شکننده- کوتاه
short burst
U
رگبار کوتاه
short run
U
مدت کوتاه
briefest
U
کوتاه مختصر
aphorisms
U
سخن کوتاه
coatee
U
دامن کوتاه
shortening
U
کوتاه شدگی
poop
U
صدای کوتاه
poops
U
صدای کوتاه
pigmies
U
ادم کوتاه قد
pygmies
U
ادم کوتاه قد
pygmy
U
ادم کوتاه قد
curt
U
کوتاه ومختصر
chiton
U
قبای کوتاه
chitchat
U
صحبت کوتاه
by pass
U
اتصال کوتاه
conte
U
داستان کوتاه
correption
U
کوتاه کردن
fubsy
U
کوتاه وکلفت
low
U
کوتاه دون
escopette
U
قرابینه کوتاه
abbreviated
U
کوتاه شده
escopet
U
قرابینه کوتاه
epigrammatical
U
کوتاه ونیشدار
easy term
U
کوتاه مدت
draw in
U
کوتاه شدن
detruncation
U
کوتاه شدگی
detruncate
U
کوتاه کردن
cut off
U
کوتاه کردن
cutty sark
U
دامن کوتاه
bunny hop
U
پرش کوتاه
britches
U
شلوار کوتاه
short-circuits
U
اتصال کوتاه
shuffle
U
گام کوتاه
shuffled
U
گام کوتاه
shuffles
U
گام کوتاه
shuffling
U
گام کوتاه
short stories
U
داستان کوتاه
short story
داستان کوتاه
novelette
U
داستان کوتاه
novelettes
U
داستان کوتاه
term paper
U
رساله کوتاه
short-circuit
U
اتصال کوتاه
short-haul
U
خط سیر کوتاه
breeks
U
شلوار کوتاه
brachydactyly
U
کوتاه انگشتی
idyll
U
چکامه کوتاه
idyll
U
قصیده کوتاه
idylls
U
چکامه کوتاه
idylls
U
قصیده کوتاه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com