Perdic | مربوط به لغات یا فهرست ان | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (3 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	vocabular U	مربوط به لغات یا فهرست ان

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	glossaries U	فهرست معانی فهرست لغات
	glossary U	فهرست معانی فهرست لغات
	vocabulary U	فهرست لغات
	vocabularies U	فهرست لغات
	nomenclator U	فهرست لغات و اسامی
	etymological U	مربوط به ریشه لغات
	vocabular U	مربوط به فرهنگ لغات زبان
	glossarist U	کسی که در پایان کتابی فهرست یا فرهنگی برای لغات دشوار ان تهیه میکند مفسر
	computer jargon U	لغات فنی مربوط به رشته کامپیوتر
	external symbol dictionary U	فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
	bibliographical U	مربوط به فهرست کتب
	bibliographic U	مربوط به فهرست کتب
	glossarial U	مربوط به فهرست معانی ای که درپایان کتاب باشد تفسیری
	vehicle summary U	فهرست پیاده شدن خودروها فهرست ترتیب و مشخصات خودروهای ستون
	blacklisting U	فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
	blacklists U	فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
	blacklist U	فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
	blacklisted U	فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
	concordance U	فهرست الفبایی کلمات وعبارات در نوشته فهرست راهنما
	concordances U	فهرست الفبایی کلمات وعبارات در نوشته فهرست راهنما
	rota U	صورت فهرست نگهبانی فهرست اسامی یا ادرس
	rotas U	صورت فهرست نگهبانی فهرست اسامی یا ادرس
	active list U	فهرست افراد اماده به خدمت فهرست سربازان
	waiting list U	فهرست منتظران مشاغل فهرست داوطلبان
	waiting lists U	فهرست منتظران مشاغل فهرست داوطلبان
	picking list U	فهرست کالاهای انتخابی فهرست انتخاب
	part list U	فهرست قطعات فهرست لوازم یدکی
	indexes U	فهرست فهرست اعلام
	indexed U	فهرست فهرست اعلام
	index U	فهرست فهرست اعلام
	terminology U	لغات
	terminologies U	لغات
	dictionaries U	فرهنگ لغات
	vocabulary U	فرهنگ لغات
	vocabularies U	فرهنگ لغات
	wordplay U	بازی با لغات
	nomenclature U	مجموعه لغات
	lexicon [dictionary] U	فرهنگ لغات
	glossary U	فرهنگ لغات
	word book U	فرهنگ لغات
	wordbook U	فرهنگ لغات
	dictionary U	فرهنگ لغات
	dictionary U	فرهنگ لغات
	ellipsis U	انداختن لغات
	program loans U	قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
	tactical U	مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
	tactically U	مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
	inferences U	روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
	inference U	روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
	victual U	مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
	elevation guidance U	دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
	bioclimatic U	مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
	vocabularies U	مجموع لغات یک زبان
	glossary U	فرهنگ لغات دشوار
	semantics U	علم لغات و معانی
	vocabulary U	مجموع لغات یک زبان
	etymologies U	علم اشتقاق لغات
	english words U	واژه ها یا لغات انگلیسی
	syntactics U	علم ترکیب لغات
	dictionary program U	برنامه فرهنگ لغات
	etymology U	علم اشتقاق لغات
	lexical U	وابسته به فرهنگ لغات
	glossaries U	فرهنگ لغات دشوار
	word U	لغات رابکار بردن
	worded U	لغات رابکار بردن
	genital U	مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
	auditory U	مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
	glossaries U	فرهنگ لغات فنی سفرنگ
	spelling checker U	کنترل کننده حروف لغات
	semantics U	علم لغات معنی شناسی
	reword U	لغات متنی را عوض کردن
	sesquipedalian U	معتاد به استعمال لغات دراز
	gallicism U	اصطلاحات و لغات ویژه فرانسوی
	wordless U	غیرقابل بیان با لغات خاموش
	glossary U	فرهنگ لغات فنی سفرنگ
	the a.of boreign words U	اقتباس یاگرفتن لغات بیگانه
	malapropian U	کسیکه لغات را غلط بکار میبرد
	malapropism U	استعمال غلط وعجیب وغریب لغات
	back formation U	لغت سازی اشتقاق لغات از یکدیگر
	onomastics U	علم اشتقاق لغات و طرزاستعمال انها
	supervisory U	مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
	agglutination U	ترکیب لغات ساده و اصلی بصورت مرکب
	king's english U	اصطلاحات و لغات خاص انگلیسی علمی مصطلح درجنوب انگلیس
	relative U	که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
	acoustic U	مربوط به صدا مربوط به سامعه
	acoustical U	مربوط به صدا مربوط به سامعه
	synonymize U	الفاظ مترادف بکار بردن فرهنگ لغات هم معنی راتالیف کردن
	linguistics U	علم السنه واشتقاق لغات وساختمان وترکیب کلمات وصرف ونحو لسانیات
	processor U	کامپیوتر کوچک برای کار کردن با لغات , تولید متن , گزارش , نامه و...
	Pidgin English <idiom> U	انگلیسی برای ارتباط بازرگانان با زبان های متفاوت شامل گرامر ساده و لغات کم.
	exception U	ذخیره سازی لغات و نیازها و خصوصیات مخصوص آنها برای پردازش کلمه و ترکیب تصویر
	exceptions U	ذخیره سازی لغات و نیازها و خصوصیات مخصوص آنها برای پردازش کلمه و ترکیب تصویر
	dedicated U	کامپیوتری که فقط مخصوص پردازش لغات است و برنامه دیگری روی آن قابل اجرا نیست
	xenial U	مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
	distance angle U	زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
	range component U	عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
	civil appropriation U	اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
	formulae U	مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
	formulas U	مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
	formula U	مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
	cataloguing U	فهرست
	roster U	فهرست
	catalogue U	فهرست
	repertory U	فهرست
	indexless U	بی فهرست
	directory U	فهرست
	kalendar U	فهرست
	directories U	فهرست
	tabling U	فهرست
	table U	فهرست
	tabled U	فهرست
	rosters U	فهرست
	tables U	فهرست
	index U	فهرست
	inventory U	فهرست
	roll U	فهرست
	cataloging U	فهرست
	cataloged U	فهرست
	rolled U	فهرست
	indexed U	فهرست
	indexes U	فهرست
	catalogues U	فهرست
	phraseology U	فهرست
	catalogued U	فهرست
	catalogs U	فهرست
	rolls U	فهرست
	list U	فهرست
	concordance U	فهرست
	checklist U	فهرست
	concordances U	فهرست
	slips U	فهرست
	slipped U	فهرست
	slip U	فهرست
	b.d catalogue U	فهرست بی . دی
	filed U	فهرست
	catalog U	فهرست
	file U	فهرست
	indexed U	فهرست شاخص
	table U	در فهرست نوشتن
	menu U	فهرست انتخاب
	listing U	فهرست نویسی
	tabled U	در فهرست نوشتن
	menus U	فهرست خوراک
	indexed U	فهرست راهنما
	menu U	فهرست خوراک
	part list U	فهرست اجزاء
	index U	فهرست راهنما
	cargo manifest U	فهرست بار
	black list U	فهرست سیاه
	parts list U	فهرست قطعات
	table of replaceable partes U	فهرست قطعات
	list U	در فهرست نوشتن
	tables U	در فهرست نوشتن
	catalog U	فهرست کردن
	rigging warrant U	فهرست وسایل
	catalog U	به فهرست بردن
	nomenclauture U	فهرست اصطلاحات
	nomenelature U	فهرست اصطلاحات
	nominal list U	فهرست نامها
	directory U	فهرست راهنما
	indexes U	فهرست شاخص
	directories U	فهرست راهنما
	indexes U	فهرست راهنما
	tabling U	در فهرست نوشتن
	menus U	فهرست انتخاب
	catalog U	کتاب فهرست
	list U	فهرست کردن
	bill of goods U	فهرست تجارتی
	cataloging U	کتاب فهرست
	cataloging U	فهرست کردن
	catalogs U	کتاب فهرست
	catalogs U	فهرست کردن
	catalogue U	کتاب فهرست
	catalogue U	فهرست کردن
	catalogued U	کتاب فهرست
	catalogued U	فهرست کردن
	indexing U	فهرست سازی
	catalogues U	کتاب فهرست
	catalogues U	فهرست کردن
	cataloguing U	کتاب فهرست
	bill of material U	فهرست مواد
	cataloged U	فهرست کردن
	cataloged U	کتاب فهرست
	list U	در فهرست واردکردن
	bill of quantities U	فهرست مقادیر
	price list U	فهرست قیمت
	schedule U	صورت فهرست
	scheduled U	صورت فهرست
	problem checklist U	فهرست مشکلات
	schedules U	صورت فهرست
	requirements list U	فهرست نیازمندیها
	subject index U	فهرست موضوعی
	subdirectory U	فهرست فرعی
	bill of quantites U	فهرست مقادیر
	star catalogue U	فهرست ستارگان
	bill of materials U	فهرست مواد
	cataloguing U	فهرست کردن
	terriers U	فهرست ما یملک
	timetables U	گاه فهرست
	hit list U	فهرست ضربه