English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
zenithal U مربوط به سمت الراس
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
crests U خط الراس
ridges U خط الراس
crest U خط الراس
arete U خط الراس
cresting U خط الراس
ridge U خط الراس
hill crest U خط الراس
zenith U سمت الراس
military crest U خط الراس نظامی
arete U خط الراس کوه
perihelion U نقطه الراس
ascendant U سمت الراس نوک
program loans U قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactically U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactical U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inference U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
bioclimatic U مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
victual U مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
elevation guidance U دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
auditory U مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
genital U مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
supervisory U مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustic U مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustical U مربوط به صدا مربوط به سامعه
distance angle U زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
range component U عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
xenial U مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
civil appropriation U اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
formulas U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
hypobaric U مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
condequent U مربوط
relevant U مربوط
eight bit system U مربوط به یک
caprine U مربوط به بز
curatorial U مربوط به
related U مربوط
as for U مربوط به
pertaining U مربوط به
pertinent U مربوط
lineal U مربوط به خط
coordinate U مربوط
pertinenet U مربوط
correspondents U مربوط به
correspondent U مربوط به
coherent U مربوط
pertinent U مربوط به
vespertinal U مربوط به شب
cretaceous U مربوط به گچ
for U مربوط به
irrelevant U نا مربوط
apposite U مربوط
germane U مربوط
hydraulic U مربوط به اب
proper U مربوط
affined U مربوط
glossal U مربوط به زبان
coherently U بطور مربوط
collegial U مربوط به دانشکده
commisural U مربوط به درزوپیوندگاه
occupational U مربوط به شغل
verb U مربوط به صدا
verbs U مربوط به صدا
churchly U مربوط به کلیسا
chromic U مربوط به کرومیوم
prospective U مربوط به اینده
corresponsive U مربوط بیکدیگر
capitular U مربوط بفصل
affiliated U مربوط ساختن
hominoid U مربوط به بشر
affiliate U مربوط ساختن
hawaiian U مربوط به هاوایی
cerebellar U مربوط به مخچه
chromatic U مربوط به رنگها
haemic U مربوط بخون
goidelic U مربوط بسلت
glyptic U مربوط به حکاکی
ecumenical U مربوط به سرتاسرجهان
personal U مربوط به کسی
computational U مربوط به یک محاسبه
polar U مربوط به قط بها
norse U مربوط به اسکاندیناوی
climatic U مربوط به اب وهوا
fistulous U مربوط به ناسور
futuristic U مربوط به اینده
vehicular U مربوط به خودرو
dictoral U مربوط به دکتری
filiate U مربوط ساختن
divisional U مربوط به تقسیم
domiciliary U مربوط به خانه
faunae U مربوط به جانوران
polar U مربوط به قطب
Hellenic U مربوط به یونان
genethliac U مربوط به طالع
parental U مربوط به والدین
garlicky U مربوط به سیر
gallinaceous U مربوط بماکیان
contiguous U مربوط بهم
mammary U مربوط به پستانداران
mammary U مربوط به پستان
womanish U مربوط به زن یا زنان
four dimensional U مربوط به بعدچهارم
communists U مربوط به کمونیسم
communist U مربوط به کمونیسم
expiratory U مربوط به زفیر
affiliates U مربوط ساختن
amebic U مربوط به امیب
marital U مربوط به زناشویی
surgical U مربوط به جراحی
adulterous U مربوط به زنا
achaian U مربوط به اخائیه
psychiatric U مربوط به روانپزشکی
achaean U مربوط به اخائیه
acetarious U مربوط به سالاد
familial U مربوط به خانواده
matrimonial U مربوط به ازدواج
ceremonials U مربوط به جشن
ceremonial U مربوط به جشن
ameban U مربوط به امیب
ameba U مربوط به امیب
amazonian U مربوط به امازونها
aesthetic U مربوط به علم
aesthetically U مربوط به علم
aluminous U مربوط به الومینیوم
aguish U مربوط به تب و لرز
agrologic U مربوط بخاکشناسی
fossils U مربوط بادوارگذشته
fossil U مربوط بادوارگذشته
municipal U مربوط به شهرداری
fractional U مربوط به بخشها
textual U مربوط به متن یا نص
nasal U مربوط به بینی
American U مربوط بامریکا
Americans U مربوط بامریکا
nautical U مربوط به کشتیرانی
circumstantial U مربوط به موقعیت
ovarian U مربوط به تخمدان
fractional U مربوط به بخشهایی
commercial U مربوط به تجارت
concern U مربوط بودن به
racing U مربوط بمسابقه
attached U مربوط متعلق
valedictory U مربوط به خداحافظی
outbound U مربوط به خارج
dependent U مربوط محتاج
concerns U مربوط بودن به
military U مربوط به نظام
baronial U مربوط به بارون
ameboid U مربوط به امیب
caloric U مربوط به کالری
bear on U مربوط بودن
acrobatic U مربوط به بندبازی
basal U مربوط به ته یابنیان
bardic U مربوط به رامشگری
speculative U مربوط به اندیشه
technological U مربوط به فناوری
technologically U مربوط به فناوری
geriatric U مربوط به پیری
anal U مربوط به مقعد
aeronautical U مربوط به فضانوردی
existential U مربوط به هستی
affiliating U مربوط ساختن
calligraphic U مربوط به خطاطی
retired U مربوط به بازنشستگی
electrically U مربوط به الکتریسیته
budgetary U مربوط به بودجه
c U مربوط به کامپیوتر
brumal U مربوط به زمستان
britannic U مربوط به بریتانیا
centenarian U مربوط به قرن
centenarians U مربوط به قرن
atomistic U مربوط به اتم
sartorial U مربوط به خیاطی
arbitral U مربوط به حکمیت
meteorological U مربوط به هواسنجی
anglian U مربوط به نژاد
anent U در مشارکت با مربوط به
astrological U مربوط به نجوم
analitical U مربوط به تجزیه
congressional U مربوط به کنگره
arbitrative U مربوط بحکمیت
thematic U مربوط بموضوع
astro U مربوط به نجوم
as to U عطف به مربوط به
arteriovenous U مربوط به رگها
arithmeticlal U مربوط به حساب
feminine U مربوط به جنس زن
my U مربوط بمن
nuclear U مربوط به اتمی
archival U مربوط به بایگانی
ammino U مربوط به امونیاک
horsy U مربوط به اسب
treat U مربوط بودن به
sensorimotor U مربوط به حس حرکت
posts U مربوط به پست
posted U مربوط به پست
post- U مربوط به پست
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com