English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
britannic U مربوط به بریتانیا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Britain U بریتانیا
Britons U اهل بریتانیا
Britishers U اهل بریتانیا
Britisher U اهل بریتانیا
convenor U گروهیتجاریدر بریتانیا
UK U مخفف بریتانیا
Briton U اهل بریتانیا
bargaining table U جلسهمشترکبرایرفعاختلافاتکهها در بریتانیا استفادهمیشد
colour supplement U مجلهرایگانو ضمیمهروزنامهدر بریتانیا
british thermal unit U واحد گرمایی بریتانیا
the four seas U دریاهای پیرامون بریتانیا
barber's pole U پایهایکهدر قدیمبیرونمغازهها در بریتانیا استفادهمیشد
close season U فصلصید ماهیو شکار در بریتانیا
BBC U مخفف بنگاه سخن پراکنی بریتانیا
Celtic Revival U [احیای هنر سلتی در بریتانیا و ایرلند]
bank annuities U سهام قرضه دولت بریتانیا که کنسول
CSE U آزمونیدر بریتانیا کهاز افراد 51 یا 61 سالهبعملمیاید
The [main] protagonists in the colonial struggle were Great Britain and France. U بریتانیا و فرانسه سردمداران [اصلی] در مبارزه مستعمراتی بودند.
CBE U ترفیعدرجهدر بریتانیا مخفف Empire British the of Order the of Commander
Queen's English [King's English] <idiom> U [انگلیسی استاندارد و صحیح از نظر گرامری که در بریتانیا خوانده و نوشته می شود.]
When compared to other countries around the world, Britain spends little on defence. U در مقایسه با کشورهای دیگر در سراسر جهان بریتانیا کم برای دفاع خرج می کند.
program loans U قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactically U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactical U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inference U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
victual U مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
bioclimatic U مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
elevation guidance U دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
genital U مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
auditory U مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
supervisory U مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
dominion U ار 9491 این کلمه معادل "مملکت عضو جامعه ممالک مشترک المنافع بریتانیا" commonwealthcountry قرار گرفته است
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustic U مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustical U مربوط به صدا مربوط به سامعه
brucsels treaty organization U سازمان پیمان بروکسل پیمان دفاعی منعقده بین بلژیک و بریتانیا و فرانسه وهلند و لوکزامبورگ در 8491
range component U عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
xenial U مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
distance angle U زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
civil appropriation U اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
colombo plan U طرح ایجاد شده به وسیله وزیران خارجه ملتهای مشترک المنافع بریتانیا در سال 0591 که هدف ان تشریک مساعی درکمک به رشد اقتصادی کشورهای اسیایی جنوب وجنوب شرقی است
dumbarton oaks conference U کنفرانس "دومبارتون اکس " کنفرانس منعقده در ساختمان دومبارتون اکس واقع درواشنگتن به سال 4491 که طی ان دولتهای امریکا بریتانیا
formulas U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
hypobaric U مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
vespertinal U مربوط به شب
correspondents U مربوط به
pertaining U مربوط به
as for U مربوط به
irrelevant U نا مربوط
pertinenet U مربوط
eight bit system U مربوط به یک
apposite U مربوط
condequent U مربوط
coordinate U مربوط
pertinent U مربوط به
pertinent U مربوط
cretaceous U مربوط به گچ
curatorial U مربوط به
for U مربوط به
lineal U مربوط به خط
correspondent U مربوط به
caprine U مربوط به بز
relevant U مربوط
related U مربوط
proper U مربوط
hydraulic U مربوط به اب
germane U مربوط
affined U مربوط
coherent U مربوط
communist U مربوط به کمونیسم
communists U مربوط به کمونیسم
divisional U مربوط به تقسیم
prospective U مربوط به اینده
baronial U مربوط به بارون
domiciliary U مربوط به خانه
affiliates U مربوط ساختن
operatic U مربوط به اپرا
ovarian U مربوط به تخمدان
outbound U مربوط به خارج
nautical U مربوط به کشتیرانی
climatic U مربوط به اب وهوا
futuristic U مربوط به اینده
vehicular U مربوط به خودرو
dictoral U مربوط به دکتری
racing U مربوط بمسابقه
collegial U مربوط به دانشکده
affiliated U مربوط ساختن
commercial U مربوط به تجارت
affiliate U مربوط ساختن
achaian U مربوط به اخائیه
achaean U مربوط به اخائیه
commisural U مربوط به درزوپیوندگاه
computational U مربوط به یک محاسبه
acetarious U مربوط به سالاد
textual U مربوط به متن یا نص
American U مربوط بامریکا
fossils U مربوط بادوارگذشته
circumstantial U مربوط به موقعیت
corresponsive U مربوط بیکدیگر
fossil U مربوط بادوارگذشته
nasal U مربوط به بینی
expiratory U مربوط به زفیر
goidelic U مربوط بسلت
haemic U مربوط بخون
personal U مربوط به کسی
ecumenical U مربوط به سرتاسرجهان
concern U مربوط بودن به
verbs U مربوط به صدا
verb U مربوط به صدا
occupational U مربوط به شغل
hawaiian U مربوط به هاوایی
coherently U بطور مربوط
fractional U مربوط به بخشها
fractional U مربوط به بخشهایی
hominoid U مربوط به بشر
horsy U مربوط به اسب
hydrographic U مربوط به اب نگاری
glyptic U مربوط به حکاکی
glossal U مربوط به زبان
contiguous U مربوط بهم
faunae U مربوط به جانوران
filiate U مربوط ساختن
fistulous U مربوط به ناسور
dependent U مربوط محتاج
concerns U مربوط بودن به
four dimensional U مربوط به بعدچهارم
gallinaceous U مربوط بماکیان
centenarians U مربوط به قرن
genethliac U مربوط به طالع
polar U مربوط به قط بها
polar U مربوط به قطب
Hellenic U مربوط به یونان
womanish U مربوط به زن یا زنان
mammary U مربوط به پستان
mammary U مربوط به پستانداران
garlicky U مربوط به سیر
analitical U مربوط به تجزیه
atomistic U مربوط به اتم
astrological U مربوط به نجوم
meteorological U مربوط به هواسنجی
sartorial U مربوط به خیاطی
congressional U مربوط به کنگره
thematic U مربوط بموضوع
amebic U مربوط به امیب
bardic U مربوط به رامشگری
nuclear U مربوط به اتمی
my U مربوط بمن
feminine U مربوط به جنس زن
basal U مربوط به ته یابنیان
ameban U مربوط به امیب
bear on U مربوط بودن
astro U مربوط به نجوم
as to U عطف به مربوط به
surgical U مربوط به جراحی
marital U مربوط به زناشویی
matrimonial U مربوط به ازدواج
anglian U مربوط به نژاد
ceremonials U مربوط به جشن
ammino U مربوط به امونیاک
ceremonial U مربوط به جشن
arbitral U مربوط به حکمیت
psychiatric U مربوط به روانپزشکی
archival U مربوط به بایگانی
aesthetically U مربوط به علم
aesthetic U مربوط به علم
arithmeticlal U مربوط به حساب
arteriovenous U مربوط به رگها
ameboid U مربوط به امیب
ameba U مربوط به امیب
centenarian U مربوط به قرن
amazonian U مربوط به امازونها
anal U مربوط به مقعد
cerebellar U مربوط به مخچه
aeronautical U مربوط به فضانوردی
chromatic U مربوط به رنگها
attached U مربوط متعلق
arbitrative U مربوط بحکمیت
valedictory U مربوط به خداحافظی
existential U مربوط به هستی
chromic U مربوط به کرومیوم
churchly U مربوط به کلیسا
military U مربوط به نظام
adulterous U مربوط به زنا
budgetary U مربوط به بودجه
electrically U مربوط به الکتریسیته
retired U مربوط به بازنشستگی
capitular U مربوط بفصل
caloric U مربوط به کالری
geriatric U مربوط به پیری
aluminous U مربوط به الومینیوم
technologically U مربوط به فناوری
familial U مربوط به خانواده
technological U مربوط به فناوری
aguish U مربوط به تب و لرز
speculative U مربوط به اندیشه
agrologic U مربوط بخاکشناسی
Americans U مربوط بامریکا
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com