English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
superciliary U مربوط به ابرو
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
program loans U قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactical U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactically U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inference U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
victual U مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
elevation guidance U دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
bioclimatic U مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
auditory U مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
genital U مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
brace U خط ابرو
braced U خط ابرو
ditch U ابرو
canals U ابرو
ditched U ابرو
reputations U ابرو
ditches U ابرو
apt words U ابرو
low dwon U بی ابرو
wash out U ابرو
watercourse U ابرو
canal U ابرو
bristling U ابرو
credits U ابرو
crediting U ابرو
credited U ابرو
credit U ابرو
street gutter U ابرو
creditability U ابرو
eyebrow U ابرو
eyebrows U ابرو
dishonorable U بی ابرو
reputation U ابرو
prestige U ابرو
accolade U خط ابرو
brows U ابرو
accolades U خط ابرو
brow U ابرو
gutter U ابرو
dishonourable U بی ابرو
gutters U ابرو
low down U بی ابرو
low-down U بی ابرو
gutter U ابرو شیروانی
hip U ابرو درهای
channel U ابرو ابراهه
channeled U ابرو ابراهه
name U ابرو علامت
what impaired his reputation U چه چیز به ابرو
pencilling U مداد ابرو
pencils U مداد ابرو
gutters U ابرو شیروانی
channels U ابرو ابراهه
aqua U ابرو عرق
channelled U ابرو ابراهه
braced U اتل ابرو
not to stir an eyelid U خم به ابرو نیاوردن
brace U اتل ابرو
indignity U هتک ابرو
indignities U هتک ابرو
hips U ابرو درهای
wash out U شیار ابرو
channeling U ابرو ابراهه
names U ابرو علامت
pencil U مداد ابرو
box gutter U ابرو صندوقهای
reputation U ابرو خوشنامی
reputations U ابرو خوشنامی
honor U ابرو ناموس
Not to turn a hair. Not to bat an eyelid. U خم به ابرو نیاوردن
weephole U ابرو دیوار
supervisory U مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
scowled U ابرو درهم کشی
scowling U ابرو درهم کشی
culvert U مجرای سر پوشیده ابرو
culverts U مجرای سر پوشیده ابرو
scowls U ابرو درهم کشی
scowl U ابرو درهم کشی
intercepting ditch U ابرو بالای خاکبرداری
fauxpas U خبط یاخطایی که ابرو
To pluck ones eyebrows. U زیر ابرو برداشتن
to pucker up the brow U در هم کشیدن گره بر ابرو زدن
ditch U ابرو کنار راه کنده
crayon U مداد ابرو نقاشی کردن
crayons U مداد ابرو نقاشی کردن
ditches U ابرو کنار راه کنده
ditched U ابرو کنار راه کنده
glabella U برامدگی پیشانی میان دو ابرو
highbrow U دارای ابرو وپیشانی بلند
To make eyes. U چشم و ابرو آمدن (نازو غمزه ).
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustic U مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustical U مربوط به صدا مربوط به سامعه
range component U عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
distance angle U زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
xenial U مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
civil appropriation U اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
formulas U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
hypobaric U مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
pertinent U مربوط به
germane U مربوط
affined U مربوط
correspondent U مربوط به
proper U مربوط
hydraulic U مربوط به اب
related U مربوط
irrelevant U نا مربوط
correspondents U مربوط به
vespertinal U مربوط به شب
relevant U مربوط
pertinent U مربوط
eight bit system U مربوط به یک
as for U مربوط به
for U مربوط به
coherent U مربوط
coordinate U مربوط
pertaining U مربوط به
caprine U مربوط به بز
apposite U مربوط
condequent U مربوط
curatorial U مربوط به
cretaceous U مربوط به گچ
pertinenet U مربوط
lineal U مربوط به خط
adulterous U مربوط به زنا
fossil U مربوط بادوارگذشته
verbs U مربوط به صدا
pertian U مربوط بودن
faunae U مربوط به جانوران
ecumenical U مربوط به سرتاسرجهان
personal U مربوط به کسی
professorate U مربوط به استادی
concern U مربوط بودن به
contiguous U مربوط بهم
paratroop U مربوط به چتربازی
polar U مربوط به قطب
fistulous U مربوط به ناسور
fossils U مربوط بادوارگذشته
filiate U مربوط ساختن
acetarious U مربوط به سالاد
polar U مربوط به قط بها
achaean U مربوط به اخائیه
achaian U مربوط به اخائیه
osteal U مربوط باستخوان
outbound U مربوط به خارج
dependent U مربوط محتاج
procephalic U مربوط به جلو سر
mammary U مربوط به پستانداران
vehicular U مربوط به خودرو
mammary U مربوط به پستان
pertain to U مربوط بودن به
ovarial U مربوط به تخمدان
womanish U مربوط به زن یا زنان
Hellenic U مربوط به یونان
concerns U مربوط بودن به
racing U مربوط بمسابقه
technological U مربوط به فناوری
my U مربوط بمن
nuclear U مربوط به اتمی
hydrostatic U مربوط به فشار اب
hydropic U مربوط به استسقاء
thematic U مربوط بموضوع
congressional U مربوط به کنگره
sartorial U مربوط به خیاطی
feminine U مربوط به جنس زن
military U مربوط به نظام
technologically U مربوط به فناوری
immunologic U مربوط به مصونیت
geriatric U مربوط به پیری
hominoid U مربوط به بشر
centenarian U مربوط به قرن
centenarians U مربوط به قرن
commercial U مربوط به تجارت
hypophyseal U مربوط به هیپوفیز
valedictory U مربوط به خداحافظی
hydrographic U مربوط به اب نگاری
horsy U مربوط به اسب
goidelic U مربوط بسلت
glossal U مربوط به زبان
ceremonial U مربوط به جشن
ceremonials U مربوط به جشن
matrimonial U مربوط به ازدواج
marital U مربوط به زناشویی
surgical U مربوط به جراحی
glyptic U مربوط به حکاکی
familial U مربوط به خانواده
aesthetically U مربوط به علم
attached U مربوط متعلق
meteorological U مربوط به هواسنجی
astrological U مربوط به نجوم
municipal U مربوط به شهرداری
hawaiian U مربوط به هاوایی
haemic U مربوط بخون
aesthetic U مربوط به علم
psychiatric U مربوط به روانپزشکی
futuristic U مربوط به اینده
gallinaceous U مربوط بماکیان
fractional U مربوط به بخشهایی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com