English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
crotch U مربع کوچک در 4 گوشه میزبیلیارد بی کیسه چنگک نگهدارنده تیر افقی بادبان
crotches U مربع کوچک در 4 گوشه میزبیلیارد بی کیسه چنگک نگهدارنده تیر افقی بادبان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
crotched U گویی که در مربع بالای میزبیلیارد است
jaw shot U ضربه به گوی در گوشه میزبیلیارد
ship rigged U دارای بادبان مربع
gaff topsail U بادبان سه گوش یا مربع شکل سبک
reefknot U گره مربع مخصوص توگذاشتن یا جمع کردن بادبان تو گذاشتن
lateen rig U بادبان 3 گوشه
gaff U میله نگهدارنده ضلع بالایی بادبان قلاب مخصوص حمل ماهی به خشکی یا قایق
boomed U تیر افقی وصل به بادبان
boom U تیر افقی وصل به بادبان
booming U تیر افقی وصل به بادبان
booms U تیر افقی وصل به بادبان
clew U گوشه پایین بادبان
jibbing U بادبان سه گوشه جلوی دکل
jib U بادبان سه گوشه جلوی دکل
jibbed U بادبان سه گوشه جلوی دکل
staysail U بادبان 3 گوشه روی سیم
spinnaker U بادبان 3 گوشه بشکل بالن
jibs U بادبان سه گوشه جلوی دکل
jigger U بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
outhaul U طناب وصل کننده بادبان به تیر افقی
dragon-tie U تیر افقی گوشه ها
kite U بادبان 3 گوشه بشکل بالن کایت
kites U بادبان 3 گوشه بشکل بالن کایت
spinnaker pole U تیری که بادبان 3 گوشه به ان وصل میشود
spreader U میله افقی که بادبان را از دکل جدا نگاه می دارد
tack U گوشه پایینی و جلوی بادبان طولی ناو
tacking U گوشه پایینی و جلوی بادبان طولی ناو
tacks U گوشه پایینی و جلوی بادبان طولی ناو
tacked U گوشه پایینی و جلوی بادبان طولی ناو
tack U تغییر سمت قایق در حرکت گوشه جلویی بادبان
tacks U تغییر سمت قایق در حرکت گوشه جلویی بادبان
tacked U تغییر سمت قایق در حرکت گوشه جلویی بادبان
tacking U تغییر سمت قایق در حرکت گوشه جلویی بادبان
jibstay U قسمت فوقانی تیر که بادبان یک گوشه روی ان قرار می گیرد
squares U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squared U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
square U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squaring U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
jigger U بادبان کوچک
anchor U هرکدام از 8 مربع کوچک روی میز بیلیارد کارامبول
anchoring U هرکدام از 8 مربع کوچک روی میز بیلیارد کارامبول
anchors U هرکدام از 8 مربع کوچک روی میز بیلیارد کارامبول
flying jib U بادبان سه گوش کوچک
vesicle U کیسه کوچک
cod U کیسه کوچک
pouches U کیسه کوچک
pouch U کیسه کوچک
lugger U کشتی کوچک با بادبان چارگوش
accessory pouch کیسه کوچک لوازم
chute U چترنجات محوطه کوچک گاو پیش از ورود به میدان بادبان سه گوش بزرگ
chutes U چترنجات محوطه کوچک گاو پیش از ورود به میدان بادبان سه گوش بزرگ
measure U مساحت بر حسب فوت مربع یا متر مربع که در اثر ضرب طور در عرض بدست می آید
grapnel U لنگر چهارشاخه چنگک مین چنگک الکتریکی
grapnels U لنگر چهارشاخه چنگک مین چنگک الکتریکی
pill pool billiard U بیلیارد کیسه دار با تعیین شماره گوی برای هر بازیگربا ژتون یا گویهای کوچک مخصوص
salt bag U کیسه نمک [بافتی پارچه ای یا زیر و رو و یا بصورت قالیچه کوچک دارای پرز که جهت نگهدای از نکمک یا غلات بافته شده.]
knot density U چگالی گره [تراکم تعداد گره در مساحتی مشخص از فرش می باشد که اغلب بصورت متر مربع و یا اینچ مربع محاسبه می گردد.]
sailed U کشتیرانی کردن بادبان برافراشتن بادبان حرکت در روی جاده یا دریا
sail U کشتیرانی کردن بادبان برافراشتن بادبان حرکت در روی جاده یا دریا
sailings U کشتیرانی کردن بادبان برافراشتن بادبان حرکت در روی جاده یا دریا
working sails U بادبان معمولی که با بادبان سبک یا سنگین در موقع تغییرشدت باد فرق دارد
foresail U بادبان عمده دگل جلو کشتی بادبان پایین
line up billiard U بیلیارد کیسه دار با روش برگرداندن گویهای کیسه افتاده به زمین
head string U خط عرضی فرضی وسط میزبیلیارد
break ball U اخرین گوی مانده روی میزبیلیارد
levelled U تراز سطح افقی افقی کردن
level U تراز سطح افقی افقی کردن
planed U افقی سطح افق افقی کردن
levels U تراز سطح افقی افقی کردن
leveled U تراز سطح افقی افقی کردن
plane U افقی سطح افق افقی کردن
planes U افقی سطح افق افقی کردن
planing U افقی سطح افق افقی کردن
sacks U کیسه خواب کیسه سربازی
marsupium U کیسه جانوار کیسه دار
sacker U کیسه پرکن کیسه ساز
sack U کیسه خواب کیسه سربازی
sacked U کیسه خواب کیسه سربازی
sliding wedge U گاوه افقی یاکولاس افقی
corner U گوشه دار کردن گوشه گذاشتن به
corners U گوشه دار کردن گوشه گذاشتن به
cornering U گوشه دار کردن گوشه گذاشتن به
barbette U ستون نگهدارنده قبضه توپ ستون نگهدارنده قنداق توپ
acute angle U گوشه تیز گوشه تند
eremitic U گوشه نشینانه گوشه گیر
pockets U کیسه یاجیبهای 6 گانه میز بیلیارد انداختن گوی به کیسه دربازی بیلیارد فاصله بین میلههای 1 و 3 برای بازیگرراست دست و 1 و 2 برای بازیگر چپ دست بولینگ
pocket U کیسه یاجیبهای 6 گانه میز بیلیارد انداختن گوی به کیسه دربازی بیلیارد فاصله بین میلههای 1 و 3 برای بازیگرراست دست و 1 و 2 برای بازیگر چپ دست بولینگ
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
peacock U طرح طاووس [این طرح در فرش های ایرانی، چینی، مغولی، قفقازی و ترکیه بصورت های متفاوت بکار می رود. در فرش چین گاه در کل متن و گاه در فرش ایران و قفقاز بصورت نمادی کوچک در گوشه و کنار فرش بافت می شود.]
billiard point U در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
lashing U نگهدارنده
adherent electrode U نگهدارنده
holder U نگهدارنده
holders U نگهدارنده
retentive U نگهدارنده
support U نگهدارنده
preserver U نگهدارنده
skeg U نگهدارنده
arm rest U اهرم نگهدارنده
conservator U نگهدارنده محافظ
riding anchor U لنگر نگهدارنده
depositery U نگهدارنده سپرده
absorptive terrace U تراس نگهدارنده اب
retainer U گیره نگهدارنده
struts U قفل نگهدارنده
retainers U گیره نگهدارنده
maintaining stimulus U محرک نگهدارنده
handles U گیره نگهدارنده
dollies U پیش نگهدارنده
handle U گیره نگهدارنده
gas holder U نگهدارنده گاز
arrester gear U سیم نگهدارنده
fuse holder U نگهدارنده فیوز
pendants U طناب نگهدارنده
strut U قفل نگهدارنده
sustentacular U نگهدارنده محافظ
dolly U پیش نگهدارنده
pendant U طناب نگهدارنده
strutted U قفل نگهدارنده
magnet holder U نگهدارنده اهنربا
cable guard U نگهدارنده کابل
workholder U نگهدارنده قطعه
holding flange U لبه نگهدارنده
holding coil U پیچک نگهدارنده
fuse carrier U نگهدارنده فیوز
shaft bracket U نگهدارنده محور
stakeholder U نگهدارنده بانک در قمار
sustaining U نگهدارنده ادامه دهنده
distance line U طناب نگهدارنده ناوها
gimbals U محور نگهدارنده جایرو
storm water retention tank U منبعهای نگهدارنده اب باران
detent U ضامن نگهدارنده مین
magnetic latching relay U رله نگهدارنده مغناطیسی
detent U شیطانک نگهدارنده گیره
detent U ازادکننده مین نگهدارنده
die shoe U قاب نگهدارنده ورق
geneva stop U سیستم نگهدارنده فیلم
downhaul U طناب نگهدارنده دکل
battery box leg U پایه نگهدارنده باطری
rigging U طنابهای نگهدارنده دکل
brake shoe carrier U نگهدارنده کفشک ترمز
holding ground U محوطه نگهدارنده لنگر
holds U گیره اتصالی نگهدارنده
hold U گیره اتصالی نگهدارنده
bracket U [ستون نگهدارنده دیوار]
pistol clasp U گیره نگهدارنده طپانچه
lathe tool holder U نگهدارنده تیغه تراش
quadrangles U مربع
quadrangular U مربع
rectangles U مربع
squares U مربع
rectangle U مربع
sq U مربع
square U مربع
quadrangle U مربع
squared U مربع
squaring U مربع
chi square U مربع خی
foursquare U مربع
grabs U چنگک
gripping U چنگک
uncus U چنگک
grapnels U چنگک
grips U چنگک
grappling irons U چنگک
grabbed U چنگک
gripped U چنگک
grab U چنگک
hook U چنگک
grip U چنگک
hay fork U چنگک
grappling iron U چنگک
hooks U چنگک
crampoon U چنگک
crampon U چنگک
bracket U چنگک
beater U چنگک
takle U چنگک
grabbing U چنگک
prong U چنگک
prongs U چنگک
bident U چنگک
grapnel U چنگک
jam cleat U قلاب نگهدارنده طناب قایق
hanging-buttress U [پشت بند نگهدارنده] [معماری]
preventive U ماده نگهدارنده وسایل نگهداری
rectangles U مربع مستطیل
four-square U کاملا مربع
mean square U یک مربع حسابی
quadrature U مربع سازی
chi square distribution U توزیع مربع خی
whole brick U اجر مربع
square foot U فوت مربع
square mil U میل مربع
square wave U موج مربع
square metre U متر مربع
square matrix U ماتریس مربع
square knot U گره مربع
squarish U تقریبا مربع
rectangle U مربع مستطیل
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com