English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 107 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pageant U مراسم مجلل
pageants U مراسم مجلل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
glorious U مجلل
palatial U مجلل
luxurious U مجلل
plushier U مجلل
plushiest U مجلل
plushy U مجلل
stately U مجلل
royalties U مجلل
royalty U مجلل
sumptuous U مجلل
magnificent U مجلل
grandest U مجلل
grander U مجلل
grand U مجلل
glorified U مجلل
gorgeous U مجلل
celebrated U مجلل
luxuriant U مجلل
slap-up U مجلل
de luxe U مجلل
illustrious U مجلل
costliness U مجلل
taffeta U مجلل
splendorous U مجلل
imperial U مجلل همایون
plush U مجلل باشکوه
gloriously U بطور مجلل
splendrous U باشکوه مجلل
deluxe U مجلل گران
gala U جشن و سرور مجلل
princeliness U زندگی مجلل اسراف
pageant U نمایش مجلل وتاریخی
sumptuously U بطور مجلل یا پرخرج
pageants U نمایش مجلل وتاریخی
galas U جشن و سرور مجلل
suite U اتاق مجلل هتل قطعه موسیقی
suites U اتاق مجلل هتل قطعه موسیقی
stateroom U اتاق ویژه تختخواب دارو مجلل
palating U مجلل امیری که دارای امتیازات سلطنتی بوده
ceremonies U مراسم
ceremony U مراسم
rituals U مراسم
chalice U جام [در مراسم]
exequies U مراسم تدفین
funerals U مراسم دفن
morning parade U مراسم صبحگاه
funeral U مراسم دفن
burial service U مراسم دفن
ceremonies U مراسم نظامی
ceremony U مراسم نظامی
goblet U جام [در مراسم]
calebrate U بجا اوردن مراسم
goblet U گیلاس شراب [در مراسم]
Commemoration services were held . U مراسم یاد بودانجام شد
chalice U گیلاس شراب [در مراسم]
sacramental U وابسته به مراسم مذهبی
funeral U مراسم تشییع جنازه
funerals U مراسم تشییع جنازه
mass U مراسم عشاء ربانی
masses U مراسم عشاء ربانی
massing U مراسم عشاء ربانی
general muster U مراسم اجتماعی عمومی
karma U سرنوشت مراسم دینی
rite U مراسم تشریفات مذهبی
To perform the marriage ceremony. U مراسم عقد راجاری کردن
solemnity U ایین تشریفات مراسم سنگین
christening U مراسم تعمید ونامگذاری بچه
swear in U با مراسم تحلیف وارد کردن
funerary U وابسته به مراسم تشییع جنازه
side honors U مراسم ادای احترام در میزپاس
personal salute U مراسم سلام افراد برجسته
betroth U مراسم نامزدی بعمل اوردن
check in U نام نویسی کردن مراسم ورود
check-in U نام نویسی کردن مراسم ورود
check-ins U نام نویسی کردن مراسم ورود
last rites U مراسم دفن و کفن و دعای ختم
guard mount U مراسم تعویض پاسدار قدیم یاجدید
events to mark the Day of German Unity U مراسم به مناسبت روز یگانگی آلمان
sacramentalism U اعتقاد به پیروی از مراسم دینی جهت رستگاری
taperer U حامل شمع در مراسم مذهبی باریک کننده
communicants U اشخاصیکه مراسم عشاء ربانی را انجام میدهند
communicant U اشخاصیکه مراسم عشاء ربانی را انجام میدهند
The ceremony concluded with the recital of an apropos poem. U مراسم با تلاوت شعر شایسته به پایان رسید.
Langhing is improper at a funeral. U خندیدن در مراسم تدفین کار صحیحی نیست
burials U زیر خاک کردن مراسم تدفین کفن و دفن
accolades U سختی مراسم اعطای منصب شوالیه یا سلحشوری و یاشهسواری
accolade U سختی مراسم اعطای منصب شوالیه یا سلحشوری و یاشهسواری
blessed sacrament U مراسم عشاء ربانی که با نان وشراب برگزار میشود
burial U زیر خاک کردن مراسم تدفین کفن و دفن
last rites U مراسم مذهبی که کمی پیش از مرگ انجام میشود
bar mitzvah U پسریهودی که وارد 31 سالگی شده و باید مراسم مذهبی رابجا اورد
bar mitzvahs U پسریهودی که وارد 31 سالگی شده و باید مراسم مذهبی رابجا اورد
yule log U کنده بزرگی که شب میلادبمناسبت اغاز مراسم عید دربخاری منزل گذارند
funeral home U محلی که دران مرده را جهت انجام مراسم تدفین یا سوزاندن اماده میکنند
altar-rail U [نرده ای در جلو محراب کلیسا کشیش برگزار کننده ی مراسم را از سایر عبادت کنندگان جدا می کند.]
semilustrous U نیمه درخشان نیمه مجلل
exequy U مراسم تشییع جنازه مشایعت کنندگان جنازه مجلس ترحیم
informally U بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
retreated U مراسم شامگاه شیپور شامگاه
retreating U مراسم شامگاه شیپور شامگاه
retreat U مراسم شامگاه شیپور شامگاه
retreats U مراسم شامگاه شیپور شامگاه
evening parade U رژه شامگاه مراسم شامگاه
divorsement U طلاق یا مراسم طلاق
landscape carpet U فرش دور نما [فرش چشم انداز] [عده ای آن را طرح گورستان می نامند با عقیده به اینکه این طرح در مراسم تدفین بکار می رفته است. نمای کلی فرش جلوه ای از خانه ها و درختان و حالت عادی زندگی را نشان داده.]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com