Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (30 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
refer
U
مراجعه کردن بازدید مجدد
referred
U
مراجعه کردن بازدید مجدد
refers
U
مراجعه کردن بازدید مجدد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
physical inspection
U
بازدید سطحی از بدنه جنگ افزار یا وسیله بازدید بدنی بازدید تاسیسات
cross refer
U
از یک قسمت کتاب به قسمت دیگر ان مراجعه کردن مراجعه متقابل کردن
inspection arms
U
سلاح برای بازدید حاضر بازدید اسلحه اسلحه رابازدید کنید
surveys
U
براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
surveyed
U
براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
survey
U
براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
visiting correspondent
U
نماینده بازدید کننده مجاز نماینده مجاز رسانههای گروهی برای بازدید از صحنه عملیات یا قسمتهای ارتشی
refer
U
مراجعه کردن
recourse
U
مراجعه کردن به
referred
U
مراجعه کردن
refers
U
مراجعه کردن
confer
U
مراجعه کردن
conferred
U
مراجعه کردن
conferring
U
مراجعه کردن
confers
U
مراجعه کردن
revisiting
U
بازدید کردن
revisited
U
بازدید کردن
survey
U
بازدید کردن
reconnoitring
U
بازدید کردن
surveys
U
بازدید کردن
revisit
U
بازدید کردن
surveyed
U
بازدید کردن
examine
U
بازدید کردن
reconnoitering
U
بازدید کردن
examining
U
بازدید کردن
reconnoiters
U
بازدید کردن
to return a visit
U
بازدید کردن
reconnoiter
U
بازدید کردن
see over
U
بازدید کردن
reconnoitered
U
بازدید کردن
reconnoitred
U
بازدید کردن
examines
U
بازدید کردن
reconnoitres
U
بازدید کردن
examined
U
بازدید کردن
revisits
U
بازدید کردن
reconnoitre
U
بازدید کردن
reference
U
مراجعه و رجوع کردن
references
U
مراجعه و رجوع کردن
overhauls
U
سراسر بازدید کردن پیاده سوار کردن و بازدیدموتور
overhauling
U
سراسر بازدید کردن پیاده سوار کردن و بازدیدموتور
overhauled
U
سراسر بازدید کردن پیاده سوار کردن و بازدیدموتور
overhaul
U
سراسر بازدید کردن پیاده سوار کردن و بازدیدموتور
survey
U
بررسی کردن بازدید
reviewing
U
بازدید انتقاد کردن
to rehash something
U
وضعیتی را بازدید کردن
review
U
بازدید انتقاد کردن
surveys
U
بررسی کردن بازدید
to revisit the situation
U
وضعیتی را بازدید کردن
reviewed
U
بازدید انتقاد کردن
to revisit an issue
U
مسئله ای را بازدید کردن
reviews
U
بازدید انتقاد کردن
surveyed
U
بررسی کردن بازدید
checked
U
بازدید کردن رسیدگی کردن سر زدن بازداشت کردن
check
U
بازدید کردن رسیدگی کردن سر زدن بازداشت کردن
checks
U
بازدید کردن رسیدگی کردن سر زدن بازداشت کردن
charges
U
ایجاد مجدد بار در یک باتری که امکان شارژ مجدد دارد
charge
U
ایجاد مجدد بار در یک باتری که امکان شارژ مجدد دارد
to resort to referendum
U
بافکار عمومی مراجعه کردن
gam
U
گرد امدن بازدید کردن
to revisit something
U
بازدید کردن چیزی
[مجازی]
step in
U
بازدید مختصر وکوتاهی کردن
visit and search
U
بازدید و تجسس کردن ناو
to revisit a subject of research
U
سوژه پژوهشی را دوباره بازدید کردن
filing system
U
روش مرتب کردن متن ها برای مراجعه
to revisit a criminal case
[judicial proceedings]
U
یک پرونده جنایی
[رسیدگی قضائی]
را بازدید کردن
re endorsement
U
پشت نویسی مجدد فهرنویسی مجدد
edited
U
ترکیب برنامههای جداگانه و استاندارد کردن فراخوان ها و مراجعه ها در آنها
edit
U
ترکیب برنامههای جداگانه و استاندارد کردن فراخوان ها و مراجعه ها در آنها
rig the ship
U
فرمان ناو را برای بازدیداماده کنید اماده کردن ناوبرای بازدید
regenerating
U
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerated
U
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerates
U
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerate
U
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
harder
U
که معادل خاموش کردن و سپس روشن کردن مجدد کامپیوتر است
hard
U
که معادل خاموش کردن و سپس روشن کردن مجدد کامپیوتر است
hardest
U
که معادل خاموش کردن و سپس روشن کردن مجدد کامپیوتر است
reloads
U
پر کردن مجدد
reload
U
پر کردن مجدد
reloading
U
پر کردن مجدد
reloaded
U
پر کردن مجدد
relayed
U
عوض کردن روانه کردن مجدد توپ
relay
U
عوض کردن روانه کردن مجدد توپ
relays
U
عوض کردن روانه کردن مجدد توپ
reprecipitation
U
رسوب کردن مجدد
redesign
U
طراحی مجدد کردن
subdevice
U
بخش کردن مجدد
reconditioning
U
شرطی کردن مجدد
reproduction
U
تولید کردن مجدد
remelt
U
ذوب کردن مجدد
subdevice
U
قسمت کردن مجدد
reproductions
U
تولید کردن مجدد
reflow
U
فروکش کردن جریان مجدد
recapitalize
U
سرمایه گذاری مجدد کردن
reworking
U
برای کاربرد مجدد آماده کردن
reworked
U
برای کاربرد مجدد آماده کردن
reworks
U
برای کاربرد مجدد آماده کردن
rework
U
برای کاربرد مجدد آماده کردن
retrieved
U
اصلاح یا تهذیب کردن حصول مجدد
retrieves
U
اصلاح یا تهذیب کردن حصول مجدد
retrieve
U
اصلاح یا تهذیب کردن حصول مجدد
reboot
U
بار کردن مجدد سیستم عامل در حین محاسبه
storage
U
رسانه ذخیره سازی که قابل پاک کردن یا استفاده مجدد نیست
write permit ring
U
چرخ نوار مغناطیسی که امکان نوشتن مجدد یا پاک کردن به نوارمیدهد
nonerasable storage
U
رسانه ذخیره سازی که قابل پاک کردن یا استفاده مجدد نیست
staging base
U
پایگاه تجدید سوخت یابارگیری مجدد یا جابجا کردن کالاها در کشتی یا هواپیما
rearming
U
تجدیداماد مهمات درانبارها مسلح کردن مجدد ماسوره یاچاشنی بمب یا موشک
look up
U
مراجعه
recourse
U
مراجعه
referral
U
مراجعه
briefless
U
بی مراجعه
referrals
U
مراجعه
autos
U
توانایی کامپیوتر برای مقدار دهی اولیه و بار کردن مجدد سیستم عامل در صورت بروز خرابی یا قط ع
auto
U
توانایی کامپیوتر برای مقدار دهی اولیه و بار کردن مجدد سیستم عامل در صورت بروز خرابی یا قط ع
examining
U
بازدید
examine
U
بازدید
reviewal
U
بازدید
examines
U
بازدید
surveying
U
بازدید
examined
U
بازدید
review
U
بازدید
visit
U
بازدید
reviewed
U
بازدید
control
U
بازدید
inspection
U
بازدید
revisions
U
بازدید
revision
U
بازدید
reviews
U
بازدید
visited
U
بازدید
controlling
U
بازدید
visits
U
بازدید
controls
U
بازدید
reviewing
U
بازدید
reference
U
مراجعه رجوع
references
U
مراجعه رجوع
cross reference
U
مراجعه متقابل
cross-references
U
مراجعه متقابل
sick call
U
مراجعه به بهداری
referable
U
مراجعه کردنی
cross-reference
U
مراجعه متقابل
table look up
U
مراجعه به جدول
respects
U
مراجعه احترام
respect
U
مراجعه احترام
appellable
U
قابل مراجعه
lookup function
U
عمل مراجعه
without recourse
U
بدون حق مراجعه
lookup table
U
جدول مراجعه
inspection
U
بازرسی بازدید کردن بازرسی کردن
certificate of survey
U
گواهی بازدید
visitor
U
بازدید کننده
visitors
U
بازدید کننده
destination inspection
U
بازدید در مقصد
visit
U
بازدید دیدار
visited
U
بازدید دیدار
boarding call
U
دعوت به بازدید
visits
U
بازدید دیدار
inspection
U
بازدید معاینه
inspection well
U
چاه بازدید
boarding call
U
بازدید رسمی
inspection shaft
U
میله بازدید
boarding visit
U
بازدید پس دادن
inspection gallery
U
دالان بازدید
barrier inspection
U
بازدید ازموانع
personnel monitoring
U
بازدید پرسنلی
location survey
U
بازدید در محل
home visit
U
بازدید خانواده
spot check
U
بازدید در محل
spot checks
U
بازدید در محل
man hole
U
چاهک بازدید
turn to
U
عطف توجه مراجعه
haunts
U
خطور مراجعه مکرر
plebiscite
U
مراجعه باراء عمومی
rub out
U
مراجعه شود به GRASG
plebiscites
U
مراجعه باراء عمومی
haunt
U
خطور مراجعه مکرر
vide infra
U
مراجعه شود به زیر
res
U
مراجعه شود به Resolation
referenda
U
مراجعه بارا عمومی
vide supra
U
مراجعه شود به بالا
polls
U
مراجعه به اراء عمومی
polled
U
مراجعه به اراء عمومی
poll
U
مراجعه به اراء عمومی
referendum
U
مراجعه بارا عمومی
referendums
U
مراجعه بارا عمومی
supra
U
بفوق مراجعه شود
chain
U
مراجعه کنید به CATENA
chains
U
مراجعه کنید به CATENA
referential
U
مورد مراجعه ارجاعی
referent
U
مورد مراجعه ارجاعی
before flight inspection
U
بازدید قبل از پرواز
afterflight inspection
U
بازدید بعد از پرواز
annual general inspection
U
بازدید عمومی سالیانه
check out equipment
U
وسایل بازدید محل
official visit
U
بازدید رسمی فرمانده
man hole
U
دهانه بازدید ادم رو
reconnaissance
U
بازدید مقدماتی اکتشاف
visit of courtesy
U
بازدید رسمی نظامی
monitor
U
بازدید کار دستگاه
perambulation
U
دور زنی بازدید
monitored
U
بازدید کار دستگاه
visitors from abroad
U
بازدید کنندگان خارجی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com