Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
materiel cognizance
U
مدیریت کالاها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
equation of exchange
U
متوسط قیمت کالاها و خدمات نهائی و مقدار تولید کالاها وخدمات
computer managed instruction
U
اموزش با مدیریت کامپیوتردستورالعمل با مدیریت کامپیوتر
smarting
U
buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smart
U
buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smarted
U
buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smarter
U
buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smartest
U
buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smarts
U
buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
CMOT
U
استفاده از پروتکلهای مدیریت شبکه CMIS , CMIP برای مدیریت دروازه ها در یک شبکه TCP / IP
goods
U
کالاها
command management system
U
سیستم مدیریت فرماندهی سیستم مدیریت یکان
goods and services
U
کالاها و خدمات
dunnage
U
حفاظ کالاها
shipping
U
ارسال کالاها
class of suplies
U
گروه کالاها
class of suplies
U
طبقه کالاها
commodity agreements
U
قرارداد کالاها
complete substitution
U
جانشینی کالاها
subsitute
U
جانشینی کالاها
packing
U
ماده محافظ کالاها.
prestowage plan
U
طرح باربندی کالاها
consolidate goods
U
کالاها را ادغام کردن
shipment sponsor
U
مسئول ارسال کالاها
supplying
U
تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
supply
U
تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
supplied
U
تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
quality control
U
کنترل کیفیت مواد و یا کالاها
shipment unit
U
یکان مسئول ارسال کالاها
materiel history
U
خلاصه وضعیت قطعات ووسایل یا کالاها
marshalling yard
U
محوطه تفکیک و دسته بندی کالاها
The goods were shipped by air .
U
کالاها از راه هوا ( هوائی ) حمل شد
port of embarkation
U
بندر سوار شدن یا بار کردن کالاها
point of sale
U
محل ای در مغازه برای پرداخت قیمتهای کالاها
He swore to having paid for the goods .
U
قسم می خورد که پول کالاها را پرداخته است
daily movement summary
U
خلاصه وضعیت حرکت کشتیهادر روز یا کالاها
pos
U
محلی در مغازه که قیمت کالاها پرداخت میشود
shipping
U
امور ارسال کالاها ناوگان عمومی یک کشور
service marking
U
علایم و مشخصات تجارتی که روی کالاها یا مهمات حک میشود
army class manager activity
U
سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
management coding
U
سیستم کد بندی و علامت گذاری کالاها و ذخایر از نظرمدیریت توزیع
marshalling yard
U
محل تفکیک و طبقه بندی کالاها در مقصد یا مبداء حمل
honey combing
U
روش انبار کردن و تخلیه کالاها به طریقه لانه زنبوری و خوشهای
staging base
U
پایگاه تجدید سوخت یابارگیری مجدد یا جابجا کردن کالاها در کشتی یا هواپیما
packing
U
عمل قرار دادن کالاها در جعبه و بسته بندی آنها برای مغازه ها
veil of money
U
نظریهای که براساس ان پول فقط بعنوان پوشش برای کالاها و خدمات بحساب می اید
free trade
U
شیوهای که دران کالاها بدون محدودیتهای دولتی از کشوری به کشوردیگر انتقال داده میشود
S HTTP
U
سیستمی که خط امنیتی بین جستجوگر کاربر و وب سایت فروشنده ایجاد تا به کاربران امکان پرداخت قیمت کالاها از طریق اینترنت بدهد
cumulative delivery diagram
U
منحنی تحویل تراکمی نموداری که نحوه تحویل کالاها را نشان میدهد
open storage
U
انبار کردن کالاها در محوطه باز انبارداری در محوطه روباز
circulation control
U
کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
secure encryption payment protocol
U
سیستمی که یک اتصال امن بین جستجوگرکاربر ووب سایت فروشنده ایجاد میکند تا کاربران بتوانند قیمت کالاها را روی اینترنت بپردازند
income effect
U
اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
income velocity of money
U
سرعت گردش درامدی پول متوسط تعداد دفعاتی که یک واحد پول روی کالاها وخدمات در طول سال مصرف میشود
SEPP
U
سیستم تامین کننده خط امن بین جستجوگری کاربر و وب سایت فروشنده که به کاربر امکان فروش کالاها از طریق اینترنت میدهد
menage
U
مدیریت
conductorship
U
مدیریت
stage direction
U
مدیریت
management
U
مدیریت
managements
U
مدیریت
matronage
U
مدیریت
administratorship
U
مدیریت
managership
U
مدیریت
leadership
U
مدیریت
superintendence
U
مدیریت
directorate
U
مدیریت
directorates
U
مدیریت
administrations
U
مدیریت
directorship
U
مدیریت
administration
U
مدیریت
generalship
U
مدیریت
directorships
U
مدیریت
maladministration
U
سوء مدیریت
career management
U
مدیریت مشاغل
file management
U
مدیریت پرونده ها
management science
U
علم مدیریت
management report
U
گزارش مدیریت
management graphics
U
مدیریت گرافیک
facilities management
U
مدیریت امکانات
file management
U
مدیریت پرونده
management expenses
U
مخارج مدیریت
industrial management
U
مدیریت صنعتی
setup
<idiom>
U
مدیریت داشتن
job management
U
مدیریت برنامه
financial management
U
مدیریت مالی
foremanship
U
مدیریت سرکارگری
demand management
U
مدیریت تقاضا
educational administration
U
مدیریت اموزشی
configuration management
U
مدیریت پیکربندی
concurrency management
U
مدیریت همزمانی
file management
U
مدیریت فایل
interlocking directorate
U
مدیریت واحد
data management
U
مدیریت داده ها
inventory management
U
مدیریت موجودی
directorate
U
مقام مدیریت
monopoly management
U
مدیریت انحصاری
operational management
U
مدیریت عملیاتی
ownership and management
U
مالکیت و مدیریت
personnel management
U
مدیریت استخدام
superintendence
U
ریاست مدیریت
production management
U
مدیریت تولید
postal directory
U
مدیریت پست
pyramiding
U
مدیریت واحد
record management
U
مدیریت مدارک
record management
U
مدیریت رکوردها
resource management
U
مدیریت منبع
run the show
U
مدیریت کردن
scientific management
U
مدیریت علمی
trust
U
مدیریت امانی
trusted
U
مدیریت امانی
trusts
U
مدیریت امانی
directorates
U
مقام مدیریت
superintendency
U
ریاست مدیریت
materiel management
U
مدیریت اماد
management system
U
سیستم مدیریت
personnel management
U
مدیریت پرسنلی
memory management
U
مدیریت حافظه
supply management
U
مدیریت عرضه
managerial economics
U
اقتصاد مدیریت
system mangement
U
مدیریت سیستم
task management
U
مدیریت وفیفه
task management
U
مدیریت کار
materials management
U
مدیریت مواد
materiel management
U
مدیریت اقلام
framework
U
مدیریت پایگاه داده
frameworks
U
مدیریت پایگاه داده
management information system
U
سیستم مدیریت اطلاعات
conveyancing
U
مدیریت از روی مهارت
database management
U
مدیریت پایگاه داده ها
direct
U
مدیریت یا سازمان دهی
directed
U
مدیریت یا سازمان دهی
directs
U
مدیریت یا سازمان دهی
file management program
U
برنامه مدیریت فایل
dm
U
مدیریت داده هاanagement
spatial data management
U
مدیریت داده فضایی
data base management
U
مدیریت پایگاه داده
wildlife management
U
مدیریت حیات وحش
top level management
U
مدیریت سطح بالا
data processing management
U
مدیریت پردازش داده
data management system
U
سیستم مدیریت داده ها
data management programs
U
برنامههای مدیریت داده ها
memory management program
U
برنامه مدیریت حافظه
item manager
U
مدیریت اقلام تدارکاتی
flow
U
مدیریت جریان داده
intendancy
U
مدیریت حوزه مباشرت
materiel cognizance
U
مدیریت تشخیص کالا
institute of materials management
U
موسسه مدیریت مواد
flowed
U
مدیریت جریان داده
letters of administration
U
سند مدیریت ترکه
input/output
U
مدیریت و کنترل میکند
flows
U
مدیریت جریان داده
lower level management
U
مدیریت سطح پایین
server
U
ول مدیریت صف چاپ و چاپگرهاست
project management program
U
برنامه مدیریت پروژه
information resource management
U
مدیریت منبع اطلاعات
data base management
U
مدیریت پایگاه داده ها
information management system
U
سیستم مدیریت اطلاعات
project management system
U
سیستم مدیریت پروژه
middle level management
U
مدیریت سطح متوسط
secure transaction technology
U
سیستم ساخت ماکروسافت برای ایجار اتصال ایمن بین جستجوگر کاربر و وب سایت فروشنده که به کاربر امکان پرداخت قیمت کالاها روی اینترنت میدهد
packaging
U
ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
computer aided factory management
U
مدیریت کارخانه با استفاده ازکامپیوتر
relational database management
U
مدیریت پایگاه دادههای رابطهای
management
U
مدیریت وریاست حسن تدبیر
Internet
U
مهندسی و مدیریت اینترنت است
managements
U
مدیریت وریاست حسن تدبیر
data base management system
U
سیستم مدیریت پایگاه داده ها
data processing management association
U
انجمن مدیریت پردازش داده
career management
U
مدیریت تهیه تخصصهای نظامی
IAB
U
مهندسی و مدیریت اینترنت است
database management program
U
برنامه مدیریت پایگاه داده ها
pim
U
برنامه مدیریت اطلاعات شخصی
memory management
U
مدیریت حافظه
[علوم کامپیوتر]
army management structure
U
سازمان مدیریت نیروی زمینی
database management system
U
سیستم مدیریت پایگاه داده سیستم مدیریت پایگاه داده ها
personal information manager
U
برنامه مدیریت اطلاعات شخصی
CMIS
U
سیستم مدیریت شبکه قدرتمند
relational data menagement system
U
سیستم مدیریت پایگاه داده رابطهای
record oriented database management
U
برنامه مدیریت پایگاه دادههای رکوردی
table oriented database management progr
U
برنامه مدیریت پایگاه دادههای جدولی
flat fuiile database management program
U
برنامه مدیریت پایگاه دادههای تک فایل
mis-
U
سیستم اطلاعات مدیریت System anagementInformation
three
U
سیستم نگهداری و مدیریت اقلام دریایی
threes
U
سیستم نگهداری و مدیریت اقلام دریایی
paged memory management
U
مدیریت حافظه صفحه بندی شده
rdbms
U
سیستم مدیریت پایگاه دادههای رابطهای
mis
U
سیستم اطلاعات مدیریت System anagementInformation
administrator
U
بخش کنترلی سیستم مدیریت پایگاه داده ها
database
U
که یک سیستم مدیریت پایگاه داده ایجاد می کنند
process
U
که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند
processes
U
که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند
administrators
U
بخش کنترلی سیستم مدیریت پایگاه داده ها
processes
U
کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
database
U
تغییر و مدیریت و استفاده از پایگاه داده میدهد.
hierarchical data base management system
U
سیستم مدیریت پایگاه داده سلسله مراتبی
ims
U
Information سیستم مدیریت اطلاعات System anagement
databases
U
که یک سیستم مدیریت پایگاه داده ایجاد می کنند
databases
U
تغییر و مدیریت و استفاده از پایگاه داده میدهد.
process
U
کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
collective goods
U
کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
releasing officer
U
افسر مسئول ترخیص کالاها افسر ترخیص کننده پرسنل
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com