Perdic | مدیریت همزمانی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	concurrency management U	مدیریت همزمانی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	computer managed instruction U	اموزش با مدیریت کامپیوتردستورالعمل با مدیریت کامپیوتر
	smarting U	buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
	smarted U	buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
	smartest U	buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
	smarts U	buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
	smarter U	buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
	smart U	buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
	CMOT U	استفاده از پروتکلهای مدیریت شبکه CMIS , CMIP برای مدیریت دروازه ها در یک شبکه TCP / IP
	synchronicity U	همزمانی
	concurrency U	همزمانی
	synchronization U	همزمانی
	synchronism U	همزمانی
	simultaneity U	همزمانی
	simultaneity U	همزمانی همزمان
	synchronization U	همگاهی همزمانی
	simultaneous equations U	معادلات همزمانی
	line synchronization U	همزمانی سطور
	isochronism U	ایجاد همزمانی
	mains synchronization U	همزمانی شبکه
	synchronization check U	کنترل همزمانی
	hold control U	نافم همزمانی
	synchronism U	ایجاد همزمانی انطباق
	simultaneous equation system U	نظام معادلات همزمانی
	simultanagnosia U	ادراک پریشی همزمانی
	isochronism U	ایجاد تقارن همزمانی
	multisync monitor U	مونیتور همزمانی چندگانه
	synchronizing mechanism U	ساز وکار همزمانی
	command management system U	سیستم مدیریت فرماندهی سیستم مدیریت یکان
	three stage least squares method U	روش حداقل مربعات سه مرحلهای برای تخمین پارامترهای معادلات همزمانی در اقتصاد سنجی
	army class manager activity U	سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
	directorships U	مدیریت
	conductorship U	مدیریت
	matronage U	مدیریت
	managership U	مدیریت
	menage U	مدیریت
	leadership U	مدیریت
	administration U	مدیریت
	administratorship U	مدیریت
	administrations U	مدیریت
	directorate U	مدیریت
	directorates U	مدیریت
	superintendence U	مدیریت
	stage direction U	مدیریت
	directorship U	مدیریت
	generalship U	مدیریت
	managements U	مدیریت
	management U	مدیریت
	foremanship U	مدیریت سرکارگری
	career management U	مدیریت مشاغل
	materials management U	مدیریت مواد
	industrial management U	مدیریت صنعتی
	ownership and management U	مالکیت و مدیریت
	operational management U	مدیریت عملیاتی
	monopoly management U	مدیریت انحصاری
	inventory management U	مدیریت موجودی
	memory management U	مدیریت حافظه
	materiel management U	مدیریت اماد
	interlocking directorate U	مدیریت واحد
	materiel cognizance U	مدیریت کالاها
	managerial economics U	اقتصاد مدیریت
	personnel management U	مدیریت استخدام
	job management U	مدیریت برنامه
	data management U	مدیریت داده ها
	management science U	علم مدیریت
	demand management U	مدیریت تقاضا
	educational administration U	مدیریت اموزشی
	management graphics U	مدیریت گرافیک
	management expenses U	مخارج مدیریت
	maladministration U	سوء مدیریت
	facilities management U	مدیریت امکانات
	file management U	مدیریت پرونده ها
	file management U	مدیریت پرونده
	file management U	مدیریت فایل
	financial management U	مدیریت مالی
	management system U	سیستم مدیریت
	management report U	گزارش مدیریت
	configuration management U	مدیریت پیکربندی
	superintendence U	ریاست مدیریت
	superintendency U	ریاست مدیریت
	supply management U	مدیریت عرضه
	materiel management U	مدیریت اقلام
	directorates U	مقام مدیریت
	directorate U	مقام مدیریت
	trusted U	مدیریت امانی
	trust U	مدیریت امانی
	system mangement U	مدیریت سیستم
	task management U	مدیریت کار
	task management U	مدیریت وفیفه
	setup <idiom> U	مدیریت داشتن
	trusts U	مدیریت امانی
	scientific management U	مدیریت علمی
	record management U	مدیریت رکوردها
	record management U	مدیریت مدارک
	production management U	مدیریت تولید
	postal directory U	مدیریت پست
	personnel management U	مدیریت پرسنلی
	run the show U	مدیریت کردن
	resource management U	مدیریت منبع
	pyramiding U	مدیریت واحد
	project management program U	برنامه مدیریت پروژه
	project management system U	سیستم مدیریت پروژه
	management information system U	سیستم مدیریت اطلاعات
	flows U	مدیریت جریان داده
	flow U	مدیریت جریان داده
	flowed U	مدیریت جریان داده
	middle level management U	مدیریت سطح متوسط
	dm U	مدیریت داده هاanagement
	top level management U	مدیریت سطح بالا
	wildlife management U	مدیریت حیات وحش
	intendancy U	مدیریت حوزه مباشرت
	institute of materials management U	موسسه مدیریت مواد
	input/output U	مدیریت و کنترل میکند
	information management system U	سیستم مدیریت اطلاعات
	data management programs U	برنامههای مدیریت داده ها
	letters of administration U	سند مدیریت ترکه
	data base management U	مدیریت پایگاه داده ها
	lower level management U	مدیریت سطح پایین
	file management program U	برنامه مدیریت فایل
	item manager U	مدیریت اقلام تدارکاتی
	database management U	مدیریت پایگاه داده ها
	directed U	مدیریت یا سازمان دهی
	conveyancing U	مدیریت از روی مهارت
	materiel cognizance U	مدیریت تشخیص کالا
	spatial data management U	مدیریت داده فضایی
	direct U	مدیریت یا سازمان دهی
	data base management U	مدیریت پایگاه داده
	framework U	مدیریت پایگاه داده
	memory management program U	برنامه مدیریت حافظه
	frameworks U	مدیریت پایگاه داده
	data management system U	سیستم مدیریت داده ها
	data processing management U	مدیریت پردازش داده
	directs U	مدیریت یا سازمان دهی
	information resource management U	مدیریت منبع اطلاعات
	server U	ول مدیریت صف چاپ و چاپگرهاست
	management U	مدیریت وریاست حسن تدبیر
	CMIS U	سیستم مدیریت شبکه قدرتمند
	career management U	مدیریت تهیه تخصصهای نظامی
	database management system U	سیستم مدیریت پایگاه داده سیستم مدیریت پایگاه داده ها
	Internet U	مهندسی و مدیریت اینترنت است
	memory management U	مدیریت حافظه [علوم کامپیوتر]
	IAB U	مهندسی و مدیریت اینترنت است
	managements U	مدیریت وریاست حسن تدبیر
	relational database management U	مدیریت پایگاه دادههای رابطهای
	database management program U	برنامه مدیریت پایگاه داده ها
	data processing management association U	انجمن مدیریت پردازش داده
	data base management system U	سیستم مدیریت پایگاه داده ها
	army management structure U	سازمان مدیریت نیروی زمینی
	personal information manager U	برنامه مدیریت اطلاعات شخصی
	computer aided factory management U	مدیریت کارخانه با استفاده ازکامپیوتر
	pim U	برنامه مدیریت اطلاعات شخصی
	record oriented database management U	برنامه مدیریت پایگاه دادههای رکوردی
	table oriented database management progr U	برنامه مدیریت پایگاه دادههای جدولی
	relational data menagement system U	سیستم مدیریت پایگاه داده رابطهای
	rdbms U	سیستم مدیریت پایگاه دادههای رابطهای
	three U	سیستم نگهداری و مدیریت اقلام دریایی
	paged memory management U	مدیریت حافظه صفحه بندی شده
	flat fuiile database management program U	برنامه مدیریت پایگاه دادههای تک فایل
	threes U	سیستم نگهداری و مدیریت اقلام دریایی
	mis U	سیستم اطلاعات مدیریت System anagementInformation
	mis- U	سیستم اطلاعات مدیریت System anagementInformation
	processes U	کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
	processes U	که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند
	database U	که یک سیستم مدیریت پایگاه داده ایجاد می کنند
	process U	کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
	process U	که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند
	databases U	تغییر و مدیریت و استفاده از پایگاه داده میدهد.
	databases U	که یک سیستم مدیریت پایگاه داده ایجاد می کنند
	administrator U	بخش کنترلی سیستم مدیریت پایگاه داده ها
	database U	تغییر و مدیریت و استفاده از پایگاه داده میدهد.
	administrators U	بخش کنترلی سیستم مدیریت پایگاه داده ها
	hierarchical data base management system U	سیستم مدیریت پایگاه داده سلسله مراتبی
	ims U	Information سیستم مدیریت اطلاعات System anagement
	NetView U	معماری مدیریت شبکه توسعه یافته توسط IBM
	print U	کامپیوتری در شبکه که مخصوص مدیریت صفهای چاپ و چاپگرهاست
	printed U	کامپیوتری در شبکه که مخصوص مدیریت صفهای چاپ و چاپگرهاست
	prints U	کامپیوتری در شبکه که مخصوص مدیریت صفهای چاپ و چاپگرهاست
	dbase iii U	بسته نرم افزاری مدیریت پایگاه داده رابطهای
	smis U	for Society Systems انجمن سیستمهای مدیریت اطلاعات Information anagement
	dbms U	Base Data سیستم مدیریت پایگاه داده System anagement
	dynamically U	ساختار سیستم مدیریت داده که میتواند تغییر کند یا تط بیق یابد
	routine U	مجموعه توابعی که امکان مدیریت وپردازش اعداد اعشاری را فراهم میکند
	dynamic U	ساختار سیستم مدیریت داده که میتواند تغییر کند یا تط بیق یابد
	routinely U	مجموعه توابعی که امکان مدیریت وپردازش اعداد اعشاری را فراهم میکند
	fetches U	سیستم مدیریت صفحه مجازی که صفحات طبق نیاز انتخاب می شوند
	fetched U	سیستم مدیریت صفحه مجازی که صفحات طبق نیاز انتخاب می شوند
	hdbms U	DataBase Hierarchicalسیستم مدیریت پایگاه داده سلسله مراتبی Systems anagement
	routines U	مجموعه توابعی که امکان مدیریت وپردازش اعداد اعشاری را فراهم میکند
	fetch U	سیستم مدیریت صفحه مجازی که صفحات طبق نیاز انتخاب می شوند
	devices U	برنامه یا تابعی که مدیریت وسیله ورودی / خروجی یا جانبی را بر عهده دارد
	device U	برنامه یا تابعی که مدیریت وسیله ورودی / خروجی یا جانبی را بر عهده دارد
	stock control program U	نرم افزاری که برای کمک به مدیریت انبار در تجارت طراحی شده است
	operate U	بخشی از نرم افزار سیستم عامل که دیسک و مدیریت فایل را کنترل میکند
	operates U	بخشی از نرم افزار سیستم عامل که دیسک و مدیریت فایل را کنترل میکند
	communication U	پردازندهای که چندین واسط و مدیریت بین کامپیوتر و کنترل خط وط ارتباطی برقرار میکند.
	user U	پروتکل که بخشی از TCP/IP است و در مدیریت شبکه و برنامههای SNMP استفاده میشود
	action oriented management report U	گزارشی که شرایط غیرعادی رابا توجه ویژهای که نیازدارد به مدیریت هشدار میدهد
	UDP U	پروتکلی که بخشی از Tcp/Ip است و در مدیریت شبکه به کار می رود و در برنامههای SNMP
	aggregates U	دستوری در برنامه مدیریت پایگاه داده که باعث شروع یک تابع محاسباتی میشود
	operated U	بخشی از نرم افزار سیستم عامل که دیسک و مدیریت فایل را کنترل میکند
	aggregate U	دستوری در برنامه مدیریت پایگاه داده که باعث شروع یک تابع محاسباتی میشود