English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
materials management U مدیریت مواد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
institute of materials management U موسسه مدیریت مواد
Other Matches
computer managed instruction U اموزش با مدیریت کامپیوتردستورالعمل با مدیریت کامپیوتر
smarted U buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smarts U buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smart U buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smartest U buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smarter U buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smarting U buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
CMOT U استفاده از پروتکلهای مدیریت شبکه CMIS , CMIP برای مدیریت دروازه ها در یک شبکه TCP / IP
ptomaine U مواد الی قلیایی سمی که دراثر پوسیدگی باکتریها برروی مواد ازتی تشکیل میگردد
durable material U مواد غیراستهلاکی مواد بادوام زیاد
transudate U مواد فرانشت شده مواد مترشحه
dye-stuff U ماده رنگی در رنگرزی الیاف [این رنگینه ها یا بصورت سنتی از مواد طبیعی مانند اکثر گیاهان و بعضی حیوانات و یا از مواد شیمیایی تهیه می شوند]
magnaflux U نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
enzymes U مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
enzyme U مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
command management system U سیستم مدیریت فرماندهی سیستم مدیریت یکان
army class manager activity U سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
slated items U مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
desiccant U مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
conductorship U مدیریت
matronage U مدیریت
directorate U مدیریت
superintendence U مدیریت
directorates U مدیریت
administrations U مدیریت
administration U مدیریت
directorships U مدیریت
directorship U مدیریت
leadership U مدیریت
generalship U مدیریت
stage direction U مدیریت
managements U مدیریت
menage U مدیریت
management U مدیریت
administratorship U مدیریت
managership U مدیریت
file management U مدیریت فایل
managerial economics U اقتصاد مدیریت
memory management U مدیریت حافظه
educational administration U مدیریت اموزشی
file management U مدیریت پرونده
file management U مدیریت پرونده ها
monopoly management U مدیریت انحصاری
foremanship U مدیریت سرکارگری
materiel cognizance U مدیریت کالاها
setup <idiom> U مدیریت داشتن
directorates U مقام مدیریت
system mangement U مدیریت سیستم
task management U مدیریت کار
materiel management U مدیریت اقلام
financial management U مدیریت مالی
management system U سیستم مدیریت
management science U علم مدیریت
materiel management U مدیریت اماد
management report U گزارش مدیریت
demand management U مدیریت تقاضا
task management U مدیریت وفیفه
facilities management U مدیریت امکانات
superintendency U ریاست مدیریت
trust U مدیریت امانی
configuration management U مدیریت پیکربندی
superintendence U ریاست مدیریت
concurrency management U مدیریت همزمانی
ownership and management U مالکیت و مدیریت
scientific management U مدیریت علمی
interlocking directorate U مدیریت واحد
personnel management U مدیریت استخدام
management expenses U مخارج مدیریت
personnel management U مدیریت پرسنلی
inventory management U مدیریت موجودی
production management U مدیریت تولید
postal directory U مدیریت پست
job management U مدیریت برنامه
trusts U مدیریت امانی
maladministration U سوء مدیریت
management graphics U مدیریت گرافیک
trusted U مدیریت امانی
directorate U مقام مدیریت
industrial management U مدیریت صنعتی
record management U مدیریت رکوردها
data management U مدیریت داده ها
pyramiding U مدیریت واحد
resource management U مدیریت منبع
run the show U مدیریت کردن
record management U مدیریت مدارک
supply management U مدیریت عرضه
career management U مدیریت مشاغل
operational management U مدیریت عملیاتی
project management program U برنامه مدیریت پروژه
materiel cognizance U مدیریت تشخیص کالا
project management system U سیستم مدیریت پروژه
server U ول مدیریت صف چاپ و چاپگرهاست
spatial data management U مدیریت داده فضایی
memory management program U برنامه مدیریت حافظه
data management programs U برنامههای مدیریت داده ها
data processing management U مدیریت پردازش داده
database management U مدیریت پایگاه داده ها
lower level management U مدیریت سطح پایین
data base management U مدیریت پایگاه داده
data base management U مدیریت پایگاه داده ها
top level management U مدیریت سطح بالا
wildlife management U مدیریت حیات وحش
dm U مدیریت داده هاanagement
middle level management U مدیریت سطح متوسط
data management system U سیستم مدیریت داده ها
file management program U برنامه مدیریت فایل
management information system U سیستم مدیریت اطلاعات
flows U مدیریت جریان داده
direct U مدیریت یا سازمان دهی
directed U مدیریت یا سازمان دهی
directs U مدیریت یا سازمان دهی
information resource management U مدیریت منبع اطلاعات
information management system U سیستم مدیریت اطلاعات
frameworks U مدیریت پایگاه داده
conveyancing U مدیریت از روی مهارت
framework U مدیریت پایگاه داده
item manager U مدیریت اقلام تدارکاتی
flowed U مدیریت جریان داده
input/output U مدیریت و کنترل میکند
flow U مدیریت جریان داده
intendancy U مدیریت حوزه مباشرت
letters of administration U سند مدیریت ترکه
pim U برنامه مدیریت اطلاعات شخصی
data base management system U سیستم مدیریت پایگاه داده ها
IAB U مهندسی و مدیریت اینترنت است
computer aided factory management U مدیریت کارخانه با استفاده ازکامپیوتر
database management program U برنامه مدیریت پایگاه داده ها
data processing management association U انجمن مدیریت پردازش داده
database management system U سیستم مدیریت پایگاه داده سیستم مدیریت پایگاه داده ها
personal information manager U برنامه مدیریت اطلاعات شخصی
CMIS U سیستم مدیریت شبکه قدرتمند
Internet U مهندسی و مدیریت اینترنت است
career management U مدیریت تهیه تخصصهای نظامی
management U مدیریت وریاست حسن تدبیر
relational database management U مدیریت پایگاه دادههای رابطهای
managements U مدیریت وریاست حسن تدبیر
army management structure U سازمان مدیریت نیروی زمینی
memory management U مدیریت حافظه [علوم کامپیوتر]
foreign military sales U فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
relational data menagement system U سیستم مدیریت پایگاه داده رابطهای
table oriented database management progr U برنامه مدیریت پایگاه دادههای جدولی
flat fuiile database management program U برنامه مدیریت پایگاه دادههای تک فایل
threes U سیستم نگهداری و مدیریت اقلام دریایی
rdbms U سیستم مدیریت پایگاه دادههای رابطهای
three U سیستم نگهداری و مدیریت اقلام دریایی
mis- U سیستم اطلاعات مدیریت System anagementInformation
mis U سیستم اطلاعات مدیریت System anagementInformation
record oriented database management U برنامه مدیریت پایگاه دادههای رکوردی
paged memory management U مدیریت حافظه صفحه بندی شده
hierarchical data base management system U سیستم مدیریت پایگاه داده سلسله مراتبی
databases U که یک سیستم مدیریت پایگاه داده ایجاد می کنند
processes U کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
database U که یک سیستم مدیریت پایگاه داده ایجاد می کنند
ims U Information سیستم مدیریت اطلاعات System anagement
administrator U بخش کنترلی سیستم مدیریت پایگاه داده ها
process U که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند
process U کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
processes U که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند
databases U تغییر و مدیریت و استفاده از پایگاه داده میدهد.
database U تغییر و مدیریت و استفاده از پایگاه داده میدهد.
administrators U بخش کنترلی سیستم مدیریت پایگاه داده ها
printed U کامپیوتری در شبکه که مخصوص مدیریت صفهای چاپ و چاپگرهاست
dbase iii U بسته نرم افزاری مدیریت پایگاه داده رابطهای
prints U کامپیوتری در شبکه که مخصوص مدیریت صفهای چاپ و چاپگرهاست
print U کامپیوتری در شبکه که مخصوص مدیریت صفهای چاپ و چاپگرهاست
NetView U معماری مدیریت شبکه توسعه یافته توسط IBM
smis U for Society Systems انجمن سیستمهای مدیریت اطلاعات Information anagement
dbms U Base Data سیستم مدیریت پایگاه داده System anagement
provisions U مواد
material U مواد
materials U مواد
supplies U مواد
routines U مجموعه توابعی که امکان مدیریت وپردازش اعداد اعشاری را فراهم میکند
dynamically U ساختار سیستم مدیریت داده که میتواند تغییر کند یا تط بیق یابد
device U برنامه یا تابعی که مدیریت وسیله ورودی / خروجی یا جانبی را بر عهده دارد
devices U برنامه یا تابعی که مدیریت وسیله ورودی / خروجی یا جانبی را بر عهده دارد
dynamic U ساختار سیستم مدیریت داده که میتواند تغییر کند یا تط بیق یابد
fetch U سیستم مدیریت صفحه مجازی که صفحات طبق نیاز انتخاب می شوند
fetched U سیستم مدیریت صفحه مجازی که صفحات طبق نیاز انتخاب می شوند
hdbms U DataBase Hierarchicalسیستم مدیریت پایگاه داده سلسله مراتبی Systems anagement
routine U مجموعه توابعی که امکان مدیریت وپردازش اعداد اعشاری را فراهم میکند
routinely U مجموعه توابعی که امکان مدیریت وپردازش اعداد اعشاری را فراهم میکند
fetches U سیستم مدیریت صفحه مجازی که صفحات طبق نیاز انتخاب می شوند
feed stock U مواد اولیه
fixed material U مواد پایدار
materials handling U جابجایی مواد
bill of material U فهرست مواد
miscellaneous provisions U مواد متفرقه
bill of materials U فهرست مواد
dissolved solids U مواد محلول
material costs U هزینههای مواد
material control U کنترل مواد
material balance U موازنه مواد
glacial drift U مواد یخرفته
direct material U مواد مستقیم
muffling material U مواد میرایی
fission products U مواد اتمی
balsamic materials U مواد بلسانی
fatigue of material U فرسودگی مواد
materials requisition U درخواست مواد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com