Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 221 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
parallel circuit
U
مدار موازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
universal
U
مدار مجتمع مجزا که تمام عملیات سری به موازی و واسط را انجام میدهد که بین کامپیوتر و خط وط ارسال لازم است
serial
U
مدار مبدل داده موازی در کامپیوتر به سری . که امکان ارسال و دریافت داده سری از قطعه دیگر را می دهند
serial
U
اتصال و مدار برای تبدیل داده موازی در کامپیوتر از حالت سری به صورتی که هر بیت یک بار روی سیم ارسال شوند
serials
U
مدار مبدل داده موازی در کامپیوتر به سری . که امکان ارسال و دریافت داده سری از قطعه دیگر را می دهند
serials
U
اتصال و مدار برای تبدیل داده موازی در کامپیوتر از حالت سری به صورتی که هر بیت یک بار روی سیم ارسال شوند
piggyback
U
اتصال در مدار مجتمع به صورت موازی . یک روی دیگری برای حفظ فضا
piggybacks
U
اتصال در مدار مجتمع به صورت موازی . یک روی دیگری برای حفظ فضا
parallel
U
مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد
paralleled
U
مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد
paralleling
U
مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد
parallelled
U
مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد
parallelling
U
مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد
parallels
U
مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد
dual
U
استاندار بستههای مدار مجتمع با استفاده از دو ردیف موازی از سوزنهای متصل در امتداد لبه
interface
U
مدار کامپیوتری را اتصالی که به داده موازی امکان ارسال و دریافت میدهد.
interfaces
U
مدار کامپیوتری را اتصالی که به داده موازی امکان ارسال و دریافت میدهد.
port
U
مدار و اتصالی که امکان ارسال و دریافت داده موازی میدهد
DIL
U
مشخصه استاندارد برای بستههای مدار پیچیده که از دو ردیف موازی سوزنهای متصل در هر طرف تشکیل شده است
ideal paralleling
U
مدار موازی ایده ال
parallel resonant circuit
U
مدار همنوای موازی
Other Matches
duplex
U
مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
duplexes
U
مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
paralleled
U
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallel
U
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
paralleling
U
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallels
U
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallelling
U
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallelled
U
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
multiple
U
معماری پردازنده موازی که از چندین ALU و حافظه موازی برای افزایش سرعت پردازش استفاده میکند
MIMD
U
معماری پردازنده موازی که تعدادی ALU و وسایل حافظه را موازی استفاده میکند تا پردازش سریع داشته باشد
lpt
U
در DOS نام دستگاهی است که به یکی از درگاههای موازی مربوط می گردد وچاپگرهای موازی می توانندبه ان متصل شوند
pad
U
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pads
U
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
composite circuit
U
مدار الکترونیکی که از چندین مدار و قطعه کوچکتر تشکیل شده است
switching
U
مدار الکترونیکی که میتواند پیام ها را از یک خط یا مدار د مرکز کنترل به دیگری ارسال کند
inferior planet
U
سیارهای که مدار گردش ان کوچکتر از مدار زمین میباشد
pinning
U
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pin
U
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pinned
U
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
shunts
U
موازی موازی فرعی
shunt
U
موازی موازی فرعی
shunted
U
موازی موازی فرعی
mask design
U
اخرین مرحله از طراحی مدارمجتمع که به وسیله ان طرح مدار از طریق پوششهای چندگانه مربوط به لایههای گوناگون مدار مجتمع تحقق می یابد
powder train
U
مدار خرج مدار باروت
firing circuit
U
مدار چاشنی مدار انفجار
universal
U
قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
one hook
U
مدار انفجاری که فقط به یک عامل انفجاری نیاز دارد مدار یک عامله
interfaces
U
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interface
U
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
gradient circuit
U
مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
paralleled
U
موازی
two parallel lines
U
دو خط موازی
shunt
U
موازی
parallel
U
موازی
shunted
U
موازی
shunts
U
موازی
parallelling
U
موازی
parallels
U
موازی
paralleling
U
موازی
coaxial
U
موازی
parallel ruler
U
خط کش موازی
parallelled
U
موازی
parallel port
U
درگاه موازی
parallel storage
U
انبارش موازی
parallel transmission
U
مخابره موازی
shunt capacitor
U
خازن موازی
serioprallel
U
دنبالهای و موازی
parallel storage
U
انباره موازی
parallel transmission
U
انتقال موازی
shunt element
U
عنصر موازی
shunt
U
مقاومت موازی
shunted
U
مقاومت موازی
parallel interface
U
رابط موازی
parallel system
U
شبکه موازی
parallel operation
U
عمل موازی
parallel transmission
U
ارسال موازی
parallel
U
برابر خط موازی
parallel run
U
اجرای موازی
parallelled
U
برابر خط موازی
parallel processor
U
موازی پرداز
parallel reading
U
خواندن موازی
paralleled
U
برابر خط موازی
parallel processor
U
پردازنده موازی
parallel sheaf
U
مروحه موازی
parallel processing
U
پردازش موازی
parallel printing
U
چاپ موازی
parallel feed
U
خورد موازی
parallels
U
برابر خط موازی
running in parallel
U
پردازش موازی
pyeonhi seogi
U
موازی ایستادن
parallel operation
U
عملکرد موازی
parallel operation
U
عملیات موازی
parallelling
U
برابر خط موازی
parallel printer
U
چاپگر موازی
paralleling
U
برابر خط موازی
machinist vise
U
گیره موازی
axially parallel
U
موازی محوری
antiparalle
U
موازی ناهمسو
parallel computer
U
کامپیوتر موازی
parallel column
U
ستونهای موازی
doube bead
U
گچ بری موازی
parallel cells
U
یاختههای موازی
collimator
U
موازی ساز
along
U
موازی با طول
parallel adder
U
افزایشگر موازی
parallel conversion
U
تبدیل موازی
parallel connection
U
اتصال موازی
shunts
U
مقاومت موازی
parallel access
U
دستیابی موازی
centronics interface
U
رابط موازی
parallel access
U
با دست یابی موازی
one point perspective
U
پرسپکتیو همرو یا موازی
offside line
U
خط فرضی موازی با دروازه
parallel search storage
U
انباره جستجوی موازی
trimarans
U
قایق با 3 بدنه موازی
parallel clamp
U
گیره پیچی موازی
parallelled
U
موازی کردن اسکیها
parallel trussed girder
U
تیر شبکهای موازی
trimaran
U
قایق با 3 بدنه موازی
series parallel connection
U
اتصال سری- موازی
multiple transformer
U
مبدل با اتصال موازی
parallel perspective
U
پرسپکتیو همرو یا موازی
parallel
U
موازی کردن اسکیها
to draw parallels
U
خطهای موازی کشیدن
to flatten out
U
بازمین موازی شدن
parallel adder
U
جمع کننده موازی
twentyfive
U
خط 52 یاردی موازی با خط دروازه
twentyfive yard line
U
خط 52 یاردی موازی خط پایانی
to flatten out
U
موازی زمین پروازکردن
parallelling
U
موازی کردن اسکیها
jet turn
U
چرخش موازی اسکی ها
flash
U
معدن موازی سریع A/D.
endline
U
خطوط موازی با 04 مترفاصله
gules
U
خطوط موازی عمودی
paralleling
U
موازی کردن اسکیها
swing
U
پیچیدن موازی اسکیها
bowling crease
U
خط موازی جلوی پایه ها
parallel gap welder
U
جوشگر شکاف موازی
swings
U
پیچیدن موازی اسکیها
parallel input output
U
ورودی و خروجی موازی
five yard line
U
خط داخلی و موازی خط کناری
branch extension
U
اتصال موازی فرعی
clamp base vise
U
گیره با فکهای موازی
parallels
U
موازی کردن اسکیها
collimate
U
موازی قرار دادن
flashed
U
معدن موازی سریع A/D.
series parallel connection
U
اتصال زنجیری- موازی
flashes
U
معدن موازی سریع A/D.
paralleled
U
موازی کردن اسکیها
dual
U
دو لیست موازی جدا از اطلاعات
stramline flow
U
جریان موازی یابی ممانعت
chitary jireugi
U
ضربه مشت موازی یا افقی
series parallel dimming
U
اتصال زنجیری- موازی لامپها
connect in parallel
U
بطور موازی اتصال دادن
to decline from the parallel
U
از حالت موازی خارج شدن
multidimensional
U
تعداد آرایههای موازی به همراه عمق
paralleling
U
خط ارسال که داده موازی را کنترل میکند
lateral
U
افقی راهرو زیرزمینی موازی جبهه
railing
U
تولیدخطوط موازی روی صفحه رادار
carding
U
موازی کردن الیاف قبل از ریسندگی
parallelled
U
خط ارسال که داده موازی را کنترل میکند
parallel
U
خط ارسال که داده موازی را کنترل میکند
paralleled
U
خط ارسال که داده موازی را کنترل میکند
petri nets
U
مدل نمایش سیستمهای همزمان یا موازی
bicylindrical
U
دارای دو سطح استوانهای بامحورهای موازی
bit parallel
U
طراحی و یا بکارگیری تکنیک انتقال موازی
magnetic shunt
U
اتصال شنت موازی فرعی مغناطیسی
railings
U
تولیدخطوط موازی روی صفحه رادار
narani seogi
U
ایستادن موازی پاها همعرض شانه
t square
U
خطکش مخصوص ترسیم خطوط موازی
parallels
U
خط ارسال که داده موازی را کنترل میکند
parallelling
U
خط ارسال که داده موازی را کنترل میکند
choir-aisle
U
[راهرو موازی از شبستان به جایگاه همسرایان]
stria
U
نوار باریک هریک از خطوط موازی
strainght running
U
فرود در مسیر مستقیم بااسکیهای موازی
rejector
U
اندوکتانس موازی برای وازدن یک فرکانس
shunts
U
موازی کردن بستن بسته شدن
shunted
U
موازی کردن بستن بسته شدن
shunt
U
موازی کردن بستن بسته شدن
arrays
U
آرایهای از چندین آرایه دو بعدی به صورت موازی
parallelling
U
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
x plate
U
صفحات قائم موازی در لوله اشعه کاتدی
paralleling
U
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
paralleled
U
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
parallels
U
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
paralleled
U
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
array
U
آرایهای از چندین آرایه دو بعدی به صورت موازی
parallels
U
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
gangplow
U
گاو اهنی که شیارهای موازی ایجاد کند
input/output
U
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
gauge railway
U
فاصله استاندارد دو ریل موازی راه اهن
force displaced in parallel
U
[بردار]
نیروی بطور موازی جابجا شده
contact lights
U
چراغهای سفید در دو طرف باند موازی با خط مرکز ان
parallelling
U
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
parallelled
U
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
paralleling
U
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
parallel
U
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
parallel
U
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
parallelled
U
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
interface
U
پورت ورودی /خروجی موازی و واسط DMA است
stem turn
U
پیچ موازی با گام برداشتن اسکی کوهی یا درهای
connection
U
اتصالی به کامپیوتر که اجازه ارسال داده موازی میدهد
interfaces
U
پورت ورودی /خروجی موازی و واسط DMA است
serial
U
قطعه الکترونیکی که داده سریال را به موازی تبدیل میکند
connexions
U
اتصالی به کامپیوتر که اجازه ارسال داده موازی میدهد
fishbone mine
U
سیستم مین گذاری که به صورت شاخههای موازی است
serials
U
قطعه الکترونیکی که داده سریال را به موازی تبدیل میکند
parallels
U
تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند
parallelled
U
بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد
word
U
کلمات داده ارسالی در امتداد باس موازی یکی پس از دیگری
worded
U
کلمات داده ارسالی در امتداد باس موازی یکی پس از دیگری
paralleling
U
تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند
hexapla
U
کتاب شش متنی که متنهای گوناگون رادرستونهای موازی نشان دهد
parallels
U
بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد
parallelling
U
بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد
parallelling
U
تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند
paralleling
U
بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد
centronics interface
U
واسط چاپ موازی که توسط Centronics Inc پیشنهاد شده است
infinity
U
مسافت شی از دید شخصی که اشعههای نور از شی موازی دیده می شوند.
paraheliotropism
U
موازی شدن برگ با پرتوافتاب برای نگرفتن روشنایی زیاد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com