Perdic | مدار متعادل | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	balanced circuit U	مدار متعادل

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	balance U	خط ارتباطی که از هر سه توسط یک مدار متعادل بسته شده است تا از انعکاس سیگنال جلوگیری کند
	balances U	خط ارتباطی که از هر سه توسط یک مدار متعادل بسته شده است تا از انعکاس سیگنال جلوگیری کند
Other Matches

	offset U	رقم متعادل کننده متعادل کردن
	offsetting U	رقم متعادل کننده متعادل کردن
	equilibrate U	متعادل کردن متعادل شدن
	duplexes U	مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
	duplex U	مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
	clear one's ears U	متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
	pad U	ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
	pads U	ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
	composite circuit U	مدار الکترونیکی که از چندین مدار و قطعه کوچکتر تشکیل شده است
	switching U	مدار الکترونیکی که میتواند پیام ها را از یک خط یا مدار د مرکز کنترل به دیگری ارسال کند
	inferior planet U	سیارهای که مدار گردش ان کوچکتر از مدار زمین میباشد
	pin U	یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
	pinned U	یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
	pinning U	یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
	mask design U	اخرین مرحله از طراحی مدارمجتمع که به وسیله ان طرح مدار از طریق پوششهای چندگانه مربوط به لایههای گوناگون مدار مجتمع تحقق می یابد
	powder train U	مدار خرج مدار باروت
	firing circuit U	مدار چاشنی مدار انفجار
	one hook U	مدار انفجاری که فقط به یک عامل انفجاری نیاز دارد مدار یک عامله
	equilibrant U	متعادل
	balanced U	متعادل
	dominant U	متعادل
	level-headed U	متعادل
	even-tempered U	متعادل
	equilibrant U	نیروی متعادل
	stabilizer U	متعادل کننده
	stabilisers U	متعادل کننده
	regulator U	متعادل کننده
	regulators U	متعادل کننده
	offset U	وزنه متعادل
	offsetting U	وزنه متعادل
	historical cost U	قیمت متعادل
	bales U	متعادل کردن
	compensator U	متعادل کننده
	ballast concrete U	بتن متعادل
	balanced armature unit U	جوشن متعادل
	balancing U	متعادل کردن
	corrector U	متعادل کننده
	equilibration U	متعادل کردن
	equilibrium drawdown U	افت متعادل
	equilibrium flow U	جریان متعادل
	bale U	متعادل کردن
	counterbalances U	متعادل کردن
	counterbalanced U	متعادل کردن
	balances U	متعادل کردن
	counterbalance U	متعادل کردن
	balance U	متعادل کردن
	lopsided U	غیر متعادل
	soaking U	تابش متعادل
	moderate speed U	سرعت متعادل
	balanced rudder U	سکان متعادل
	be in ballast U	متعادل بودن
	coequal U	متعادل ومتساوی
	ballast concrete U	بتن متعادل
	baling press U	پرس متعادل
	balancer U	متعادل کننده
	balanced state U	حالت متعادل
	balanced system U	سیستم متعادل
	rounded <adj.> U	کامل و متعادل
	sash balancing weight U	وزنه متعادل کننده
	stabilization U	متعادل کردن تعادل
	balanced supply U	اماد متعادل شده
	line charge compensation reactor U	پیچک متعادل کننده
	unbalance U	غیر متعادل کردن
	balanced pressure torch	[مشعل با فشار متعادل]
	stabilizing sleeve U	غلاف متعادل کننده
	counterpoise U	نیروی متعادل کننده
	dashpot U	استوانه متعادل کننده
	unbalances U	غیر متعادل کردن
	balanced load U	بار خارجی متعادل
	ballast U	وزنه متعادل کننده
	interchange current U	جریان متعادل کننده
	equilibrium moisture content U	درصد رطوبت متعادل
	balance collective forces U	نیروهای کلی متعادل
	even keel U	حرکت متعادل ناو
	balanced stock U	ذخیره اماد متعادل
	delay equalizer U	متعادل کننده تاخیری
	unbalancing U	غیر متعادل کردن
	interphase reactor U	پیچک متعادل کننده
	disequilibrate U	غیر متعادل کردن
	equilibrium pressure curve U	منحنی فشار متعادل
	balanced tackle U	وضع متعادل وسایل ماهیگیری
	equipoise U	برابری دروزن متعادل ساختن
	impedance compensator U	متعادل کننده مقاومت فاهری
	stabilizing fin U	پرههای متعادل کننده گلوله در مسیر
	pressure equalized addition funnel U	قیف افزایشی متعادل کننده فشار
	balances U	تراز شدن متعادل کردن ترازو
	balance U	تراز شدن متعادل کردن ترازو
	stabilizing sleeve U	پرده متعادل کننده گلولههای منور
	isometric view U	رسمی که سه بعد شی را به نسبت متعادل نشان میدهد
	swingweight U	وضع متعادل چوب گلف پس ازپایان حرکت
	interfaces U	1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
	interface U	1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
	deadlock U	حالت عدم فعالیتی که در اثروجود دو نیروی متعادل ایجادگردد
	gradient circuit U	مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
	self reacting U	بطور خودکار متعادل شونده خود بخود تطبیق شونده
	automatic levelling U	سیستم متعادل کننده خودکارهواپیما سیستم ترازکننده خودکار
	antithyroid U	ماده متعادل کنندهء غدد درقی ضد غدهء درقی
	balancing U	حفظ عمق کشتی متعادل کردن عمق زیردریایی
	balances U	تراز کردن متعادل کردن بالانس
	depolarize U	غیر متعادل کردن متضاد کردن
	balance U	تراز کردن متعادل کردن بالانس
	equilibrator U	دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
	briquetting press U	پرس متعادل یا بالینگ پرس
	balanced mobilization U	بسیج متعادل اماد ذخیره تهیه اماد ذخیره به طورمتعادل
	parity bit U	عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
	counter flood U	اب گیری ضد انحراف ناو متعادل کردن ناو با پر کردن مخازن ان
	themes U	مدار
	orbit U	مدار
	orbits U	مدار
	pivots U	مدار
	pivoted U	مدار
	pivot U	مدار
	or circuit U	مدار OR
	orbited U	مدار
	theme U	مدار
	zone U	مدار
	absis U	مدار
	and gate U	مدار AND
	circuits U	مدار
	circuit U	مدار
	track circuit U	مدار خط
	zones U	مدار
	electric circuit U	مدار
	etched circuit U	مدار چاپی
	cycle U	سیکل مدار
	engineering circuit U	مدار فنی
	equality ciroui U	مدار برابری
	combinational circuit U	مدار ترکیبی
	closed circuits U	مدار بسته
	basic circuit U	مدار ساده
	bistable circuit U	مدار دوپایا
	incomplete circuit U	مدار باز
	drived circuit U	مدار شنتی
	cycled U	سیکل مدار
	cycles U	سیکل مدار
	electric circuit U	مدار الکتریکی
	triggered U	مدار رهاساز
	ethnocentric U	قوم مدار
	equivalent circuit U	مدار معادل
	communication circuit U	مدار ارتباطی
	auxiliary circuit U	مدار یدکی
	combined circuit U	مدار مرکب
	electrical circuit U	مدار برقی
	induction circuit U	مدار القایی
	circuit board U	برد مدار
	circuit capacity U	فرفیت مدار
	clamping circuit U	مدار محدودکننده
	circuity U	مدار حرکت
	circuit voltage U	ولتاژ مدار
	circuit resistance U	مقاومت مدار
	circuit switching U	انتخاب مدار
	phantoms U	مدار فانتوم
	circuit board U	تخته مدار
	capacitive circuit U	مدار فرفیتی
	closed circuit U	مدار بسته
	blind circuit U	مدار یک طرفه
	branch circuit U	مدار انشعابی
	inductive circuit U	مدار القائی
	inductive circuit U	مدار اندوکتیو
	inductor circuit U	مدار اندوکتور
	breadboard U	تخته مدار
	bridge circuit U	مدار پلوار
	expansion orbit U	مدار نشان
	input circuit U	مدار ورودی
	phantom U	مدار فانتوم
	shunt circuit U	مدار شنتی
	feedback circuit U	مدار پس خورد
	fltp flcp circuit U	مدار الاکلنگی
	four wire circuit U	مدار چهارسیمه
	boarded U	صفحه مدار
	politicians U	سیاست مدار
	detonating cord U	مدار چاشنی
	grid branch U	مدار شبکه
	grid circuit U	مدار شبکه
	board U	صفحه مدار
	detector circuit U	مدار اشکارساز
	politician U	سیاست مدار
	trunk U	مدار ترانک
	trunks U	مدار ترانک
	filament circuit U	مدار افروزه
	parameters U	مقداری از یک مدار
	parameter U	مقداری از یک مدار
	discrete circuit U	مدار گسسته
	filament circuit U	مدار فیلامان
	filed circuit U	مدار میدان
	digital circuit U	مدار رقمی
	filter circuit U	مدار صافی
	firing circuit U	مدار اتش
	ground circuit U	مدار زمینی
	triggers U	مدار رهاساز
	external circuit U	مدار خارجی
	ground return circuit U	مدار تک سیم
	explosive scale U	مدار منفجره
	composited circuit U	مدار تک سیم
	hydraulic cycle U	مدار هیدرولوژی
	i.c. U	مدار مجتمع
	igniter train U	مدار اتش
	ignition circuit U	مدار احتراق
	aperiodic circuit U	مدار بی تناوب
	complex circuit U	مدار مختلط