Perdic | مدار صافی باند پاس | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	band pass filter circuit U	مدار صافی باند پاس

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	intermediate frequency band filter U	صافی باند فرکانس میانی
	filter circuit U	مدار صافی
	base band U	مدار ارتباطی که سیگنالهای محدود را در باند پایه ارسال کند
	baseband U	مدار ارتباطی که سیگنالهای محدود را در باند پایه ارسال کند
	approach schedule U	برنامه تقرب هواپیما به باند ترتیب فرود هواپیماها روی باند
	course light U	روشنایی باند فرودگاه چراغهای مخصوص روشن کردن باند فرود
	duplex U	مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
	duplexes U	مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
	absolute filter U	صافی میکرونی صافی میکروسکپی
	antivignetting filter U	صافی هماهنگ کننده نور صافی تطبیق نور
	interband transition U	انتقال باند- باند
	control surface U	کف پوش متحرک باند فرود کف پوش قابل جمع اوری باند فرود
	pad U	ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
	pads U	ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
	composite circuit U	مدار الکترونیکی که از چندین مدار و قطعه کوچکتر تشکیل شده است
	switching U	مدار الکترونیکی که میتواند پیام ها را از یک خط یا مدار د مرکز کنترل به دیگری ارسال کند
	inferior planet U	سیارهای که مدار گردش ان کوچکتر از مدار زمین میباشد
	pin U	یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
	pinned U	یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
	pinning U	یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
	mask design U	اخرین مرحله از طراحی مدارمجتمع که به وسیله ان طرح مدار از طریق پوششهای چندگانه مربوط به لایههای گوناگون مدار مجتمع تحقق می یابد
	powder train U	مدار خرج مدار باروت
	firing circuit U	مدار چاشنی مدار انفجار
	one hook U	مدار انفجاری که فقط به یک عامل انفجاری نیاز دارد مدار یک عامله
	oaleaceous U	صافی
	filter U	صافی
	defecator U	صافی
	strainer U	صافی
	colander U	صافی
	leach U	صافی
	limpidity U	صافی
	line filter U	صافی خط
	smoothness U	صافی
	filters U	صافی
	filter bed U	صافی اب
	colanders U	صافی
	strainers U	صافی
	absolute filter U	صافی صد در صد
	limpidity or limpidness U	صافی
	pureness U	صافی
	scumble U	صافی
	planeness U	صافی
	sleekness U	صافی
	water filter U	صافی اب
	band U	باند
	band width U	باند
	bands U	باند
	filtering U	از صافی گذراندن
	filter paper U	کاغذ صافی
	differentiating filter U	صافی ممیز
	edge fillter U	صافی چاکدار
	gravel filter U	صافی شنی
	filter packing U	لایی صافی
	filter U	فیلتر صافی
	filter packing U	پوشش صافی
	filter network U	شبکه ی صافی
	electric filter U	صافی الکتریکی
	glassiness U	صافی زلالی
	filter crystal U	کریستال صافی
	filter U	صافی پالایه
	scratch filter U	صافی پیکاپ
	gloss U	صافی براقی
	filter press U	صافی فشاری
	filter characteristic U	مشخصه صافی
	filter chock U	چوک صافی
	filter condenser U	خازن صافی
	fineness U	موشکافی صافی
	filter layer U	لایه صافی
	filter curve U	منحنی صافی
	filter flask U	بالن صافی
	filter disk U	قرص صافی
	frequency filter U	صافی فرکانس
	fuel filter U	صافی سوخت
	filter add U	کمک صافی
	filters U	صافی پالایه
	filters U	فیلتر صافی
	filterable U	صافی کردنی
	filtrable U	صافی کردنی
	filtration U	از صافی گذراندن
	gas mask canister U	صافی گاز
	filrate U	از صافی گذشتن
	filter capacitor U	خازن صافی
	fuel filter U	صافی بنزین
	filrate U	از صافی گذراندن
	filter disc U	قرص صافی
	nominal filter U	صافی میکرونی
	leach U	از صافی گذراندن
	leach U	صافی کردن
	absorbent filter U	صافی جذب
	accelofilter U	صافی سریع
	acoustic filter U	صافی صوتی
	polarizing filter U	صافی قطبی
	interference filter U	صافی پارازیت
	interference filter U	صافی تداخل
	light filter U	صافی نور
	killer stage U	صافی رنگ
	noise filter U	صافی همهمه
	purity U	صافی پاکدامنی
	filter bed U	صافی شنی
	petrol filter U	صافی بنزین
	oil filter U	صافی روغن
	line filter U	صافی شبکه
	line filter U	صافی همهمه
	suction filter U	صافی مکنده
	interference eliminator U	صافی تداخل
	porous filter U	صافی متخلخل
	break even U	صافی درامدن
	band screen U	صافی مخازن
	color killer U	صافی رنگ
	crystal filter U	صافی بلورین
	serenity U	بی سر وصدایی صافی
	Gate U	ورودی به باند
	broadband U	پهن باند
	airstrip U	باند فرودگاه
	landing strips U	باند فرود
	Citizens' Band U	باند شهروندان
	broad band U	باند پهن
	waveband U	باند موج
	strapping U	باند پیچی
	wavebands U	باند موج
	approach line U	خط تقرب به باند
	Citizens' Band U	باند خصوصی
	broad band U	پهن باند
	approach route U	مسیرفرود به باند
	runways U	باند پرواز
	landing strip U	باند فرود
	runways U	باند فرودگاه
	runway U	باند پرواز
	band width U	پهنای باند
	air strip U	باند فرودگاه
	bandwidth U	پهنای باند
	baseband U	باند پایه
	error band U	باند خطا
	energy band U	باند انرژی
	airstrips U	باند فرودگاه
	wideband U	پهنای باند
	band U	باند بانداژ
	runway U	باند فرودگاه
	wave band U	باند موج
	hachi maki U	باند دور سر
	j band U	باند فرکانس
	guard band U	باند نگهبان
	k band U	باند فرکانس
	p band U	باند فرکانس
	photographic strip U	باند عکاسی
	frequency band U	باند فرکانس
	run way U	باند فرود
	intermediate band U	باند میانی
	interband U	باند میانی
	x band U	باند- ایکس
	bands U	باند بانداژ
	frequency band U	باند بسامد
	side band U	ساید باند
	x band U	باند فرکانس
	side band U	باند کناری
	strip U	باند فرود
	interface U	1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
	interfaces U	1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
	ground speed U	سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین
	power line filter U	صافی جریان برق
	infltrate U	از سوراخهای صافی گذراندن
	band stop U	صافی میان نگذر
	high pass filter U	صافی بالا گذر
	impedance transforming filter U	صافی تبدیل امپدانس
	integrating filter U	صافی جمع کننده
	filter insert U	دریچه یا مدخل صافی
	serene U	صافی صاف کردن
	flexible oil filter line U	لوله صافی روغن
	narrow band filter U	صافی فلزات باریک
	filtrate U	مایع زیر صافی
	low pass filter U	صافی پایین گذر
	filter stick U	لوله صافی دار
	band pass U	صافی میان گذر
	strainer well U	چاه صافی دار
	low frequency filter U	صافی فرکانس پایین
	modulation handwidth U	پهنای باند مدولاسیون
	bleeding U	باند تداخل امواج
	band switch U	کلید تغییر باند
	long wave band U	باند موج بلند
	narrowband U	پهنای باند باریک
	nominal bandwidth U	پهنای باند نامی
	landing mat U	باند فرود اضطراری
	launching pads U	باند پرتاب موشک
	memory bandwidth U	پهنای باند حافظه
	air strip U	باند فرود یاپرواز
	mine strip U	باند مین گذاری
	launching pad U	باند پرتاب موشک
	aperiodic antenna U	انتن با باند گسترده
	broadband antenna U	انتن با باند گسترده
	interband telegraphy U	تلگراف باند میانی
	approach route U	مسیر تقرب به باند
	approach end U	ابتدای باند فرود
	broadband amplifier U	فزونساز باند گسترده
	broadband channel U	کانال پهن باند
	broadband channel U	مجرای پهنای باند
	broadband exchange U	تعویض پهن باند
	image band U	باند فرکانس تصویر
	wideband channel U	مجرای پهن باند
	frequency band width U	پهنای باند فرکانس
	frequency band compression U	تراکم باند فرکانس