Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
gradient circuit
U
مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
firing circuit
U
مدار چاشنی مدار انفجار
duplex
U
مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
duplexes
U
مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
unclocked
U
مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت
dipneedle circuit
U
مدار حساس مغناطیسی
detecting circuit
U
مدار حساس مین
low energy power circuit
U
مدار قدرت جریان ضعیف
amplifiers
U
مدار الکترونیکی که قدرت یک سیگنال را افزایش میدهد
amplifier
U
مدار الکترونیکی که قدرت یک سیگنال را افزایش میدهد
looks
U
زمانی که مدار مین نسبت به عامل انفجار حساسیت نشان میدهد
looked
U
زمانی که مدار مین نسبت به عامل انفجار حساسیت نشان میدهد
look
U
زمانی که مدار مین نسبت به عامل انفجار حساسیت نشان میدهد
interface
U
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interfaces
U
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
phase shift circuit
U
مدار تغییر فاز
surging
U
تغییر ناگهانی و موقتی ولتاژبا جریان در یک مدار
nonlinear
U
مدار الکترونیکی که خروجی آن نسبت به ورودی خط ی تغییر نمیکند
DSP
U
مدار پیچیده مخصوص برای تغییر سیگنالهای دیجیتال
combined influence mine
U
مین با مکانیسم عامل مرکب مین مجهز به مدار باحساسیت مرکب
one hook
U
مدار انفجاری که فقط به یک عامل انفجاری نیاز دارد مدار یک عامله
chemical horn
U
مکانیسم انفجار مین صوتی مکانیسم انفجار شیمیایی
sense probe
U
مکانیسم ورودی که نقاط حساس روی یک صفحه نمایش را فعال کرده و درنتیجه برای یک کامپیوترورودی تهیه کند
explosive energy
U
قدرت انفجار
explosive force
U
قدرت انفجار
modulator
U
مدار الکترونیکی که سیگنال را طبق سیگنال اعمال شده تغییر میدهد
tnt equivalent
U
معادل با قدرت انفجار تی ان تی
tentacle
U
شاخک حساس ریشه حساس
tentacles
U
شاخک حساس ریشه حساس
explosive train
U
مدار انفجار مسیر انفجار
detonating cord
U
مدار چاشنی
yield
U
قدرت انفجار گلوله تسلیم شدن پس دادن
yielded
U
قدرت انفجار گلوله تسلیم شدن پس دادن
yields
U
قدرت انفجار گلوله تسلیم شدن پس دادن
surge
U
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surges
U
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surged
U
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
acoustic circuit
U
مدار عکس العمل انفجار صوتی
implosion weapon
U
جنگ افزار اتمی حساس قابل انفجار با تجزیه اتمی
sensitive to corrosion
U
حساس در برابر زنگ زدگی حساس در برابر خوردگی
empowers
U
صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empowering
U
صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empowered
U
صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empower
U
صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
tuned circuit
U
مدار میزان شده
combined circuit
U
مین مجهز به مدار عامل مرکب
pads
U
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pad
U
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
composite circuit
U
مدار الکترونیکی که از چندین مدار و قطعه کوچکتر تشکیل شده است
switching
U
مدار الکترونیکی که میتواند پیام ها را از یک خط یا مدار د مرکز کنترل به دیگری ارسال کند
inferior planet
U
سیارهای که مدار گردش ان کوچکتر از مدار زمین میباشد
creativeness
U
قدرت خلاقه قدرت ابداع
jerks
U
میزان تغییر شتاب
strain rate
U
میزان تغییر شکل
jerk
U
میزان تغییر شتاب
jerking
U
میزان تغییر شتاب
jerked
U
میزان تغییر شتاب
pinning
U
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pin
U
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pinned
U
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
frequency tolerance
U
میزان تغییر مجاز فرکانس
dictatorship of proletariat
U
اصطلاحی است که بوسیله کارل مارکس برای توصیف مرحلهای از سوسیالیسم بکار برده شد .در این مرحله طبقه بورژوا یا سرمایه داران قدرت را از دست می دهند و کارگران قدرت را دراختیار می گیرند .
columnar transposition
U
تغییر محل یک عامل در یک ستون
mask design
U
اخرین مرحله از طراحی مدارمجتمع که به وسیله ان طرح مدار از طریق پوششهای چندگانه مربوط به لایههای گوناگون مدار مجتمع تحقق می یابد
countervailing power
U
قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
deformation due to tangential force
U
تغییر شکل مربوط به عامل مماسی
images
U
برای تغییر شدت روشنایی یا میزان جذابیت تصویر
image
[برای تغییر شدت روشنایی یا میزان جذابیت تصویر]
authoritarainism
U
نقطه مقابل اندیویدوالیسم و عبارت ازحکومتی است که در ان ازادی فردی به طور کامل تحت الشعاع قدرت دولت قرار گیرد. قدرت دولت معمولا در گروه کوچکی از پیشوایان متمرکز ومتجلی میشود
gradients
U
درصد شیب میزان تغییر درجه حرارت یافشار هوا
gradient
U
درصد شیب میزان تغییر درجه حرارت یافشار هوا
velocity gradiant
U
میزان تغییر سرعت سیال درواحد مسافت عمود بر خط جریان
powder train
U
مدار خرج مدار باروت
machine address
U
تقدم یک فرایند که قابل تغییر توسط سیستم عامل نیست
absolute address
U
تقدم یک فرایند که قابل تغییر توسط سیستم عامل نیست
end strings
U
نخهای قابل تغییر کیسه لاکراس برای تغییر عمق ان
transition
U
عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
transitions
U
عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
actuator
U
محرک بازوی عامل مکانیسم عامل
income effect
U
اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
hangover
U
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
hangovers
U
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
varies
U
تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
vary
U
تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
scroll
U
میله نمایش داده شده در اطراف پنجره با نشانهای که میزان فضای تغییر را نشان میدهد
scrolls
U
میله نمایش داده شده در اطراف پنجره با نشانهای که میزان فضای تغییر را نشان میدهد
plastic
U
تغییر پذیر قابل تحول و تغییر
firing mechanism
U
چاشنی مین مکانیسم تیراندازی
flash tube
U
لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
radar discrimination
U
قدرت تجزیه و تحلیل هدفهای مختلف از روی صفحه رادار قدرت قرائت هدف از روی صفحه رادار
variable area nozzle
U
نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
changing
U
تغییر کردن تغییر دادن
changes
U
تغییر کردن تغییر دادن
changed
U
تغییر کردن تغییر دادن
change over
U
تغییر روش تغییر رویه
change
U
تغییر کردن تغییر دادن
combination influence
U
مکانیسم عامل مرکب
sensitive clay
U
رس حساس
alive
U
حساس
key
<adj.>
U
حساس
exquisite
U
حساس
vigilant
U
حساس
critical
U
حساس
activator
U
حساس گر
prominent
U
حساس
sensate
U
حساس
passible
U
حساس
sharp nosed
U
حساس
ticklish
U
حساس
sensitive
U
حساس
delicate
U
حساس
sensor
U
حساس
acute
U
حساس
tender
U
حساس
tendered
U
حساس
tenderest
U
حساس
elastic
U
حساس
elastic demand
U
حساس
tendering
U
حساس
techy
U
حساس
susceptive
U
حساس
sentimental
U
حساس
feisty
U
حساس
supersensitive
U
حساس
thin skinned
U
حساس
fm
U
فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
perceptive
U
حساس و باهوش
sensitised
U
حساس شدن
tenderizing
U
حساس کردن
tenderizes
U
حساس کردن
insensitivity
U
غیر حساس
tenderized
U
حساس کردن
tenderize
U
حساس کردن
sensitises
U
حساس کردن
sensitively
U
بطور حساس
senseful
U
خیلی حساس
jumpy
U
بیقرار حساس
insensitive
U
غیر حساس
overstrung
U
خیلی حساس
insensible
U
غیر حساس
sensitised
U
حساس کردن
pixilated
U
خیلی حساس
hyperaesthetic
U
زیاده از حد حساس
tenderising
U
حساس کردن
tenderises
U
حساس کردن
key terrain
U
زمین حساس
sensitising
U
حساس شدن
sensitize
U
حساس کردن
sensitizing
U
حساس کردن
kittle
U
هوشیار حساس
sensitize
U
حساس شدن
sensitizing
U
حساس شدن
sensitized
U
حساس کردن
sensitized
U
حساس شدن
mimosa
U
گیاه حساس
tenderised
U
حساس کردن
palpi
U
شاخک حساس
it touched him on the raw
U
بنقطه حساس
key position
U
شغل حساس
keop soo
U
نقاط حساس
sensitises
U
حساس شدن
sensitising
U
حساس کردن
sensitizes
U
حساس شدن
sensitizes
U
حساس کردن
supersensitive
U
فوق حساس
gleg
U
حساس باهوش
starker
U
حساس سفت
stark
U
حساس سفت
tenderest
U
حساس بودن
tender
U
حساس بودن
hygrosensitive
U
حساس به رطوبت
critical position
U
پوزیسیون حساس
critical mass
U
توده حساس
starkest
U
حساس سفت
starkly
U
حساس سفت
a sensitive subject
[topic]
U
موضوعی حساس
feelingly
U
بطور حساس
tendered
U
حساس بودن
supersensitive
U
حساس شده
elastic supply
U
عرضه حساس
tendering
U
حساس بودن
skinless
U
خیلی حساس
critical item
U
اماد حساس
sensory nerves
U
پیهای حساس
sensitive plant
U
گیاه حساس
key points
U
نقاط حساس
sensitive zone
U
منطقه حساس
sensitization
U
حساس سازی
vibrissa
U
موی حساس
sensitization
U
حساس کردن
high strung
U
بسیار حساس
sensitizer
U
حساس کننده
critical facility
U
تاسیسات حساس
sensitization
U
حساس شدن
cycles
U
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycled
U
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycle
U
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
touch panel
U
صفحه حساس به تماس
tender minded
U
دارای فکر حساس
tentacular
U
شبیه شاخک حساس
tentacular
U
دارای شاخک حساس
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com