English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
grig U مخلوق کوچک مرغ پا کوتاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
skye terrier U سگ کوچک وپا کوتاه اسکاتلندی
mini U کوتاه شده مینی کامپیوتر کوچک
dachshunds U نوعی سگ کوچک با پاهایی کوتاه و بدنی دراز.
dachshund U نوعی سگ کوچک با پاهایی کوتاه و بدنی دراز.
wight U مخلوق
creatures U مخلوق
creature U مخلوق
uncreated U غیر مخلوق
being U افریده مخلوق
increate U غیر مخلوق
created U افریده- مخلوق
immanence U بودن خدا در مخلوق
blastie U مخلوق اعجوبه و زشت
immanency U بودن خدا در مخلوق
merman U مخلوق نیمه ماهی ونیمه مرد
caissa U الهه شطرنج مخلوق سر ویلیام جونز
aposteriori U از معلول بعلت رسیده از مخلوق بخالق پی برده استنتاجی
blast U منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
blasts U منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
short lunge U نوعی سخمه کوتاه یا ضربه کوتاه در جنگ
shorthorn U جانور شاخ کوتاه نژاد گاو شاخ کوتاه شمال انگلیس
pantywaist U شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه
petty cash صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
gemmule U یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
widget U آلت کوچک [ابزار ] [اسباب مکانیکی کوچک]
short quard U سخمه گارد کوتاه در جنگ سرنیزه سخمه کوتاه
jigger U بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
increments U فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
increment U فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
pig board U تخته کوچک برای موجهای کوچک
pannikin U لیوان کوچک پیمانه کوچک
knobble U برامدگی کوچک گره کوچک
hurdle step U جهش کوتاه روی یک پا پیش از شیرجه جهش کوتاه پیش از پریدن از روی خرک
applet U 1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
small-scale U طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
small scale U طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
linter U ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
storage U 1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
davit U جرثقیل کوچک جرثقیل کوچک قایق
pigmy U کوتاه
pigmy U قد کوتاه
low U کوتاه
stocky U کوتاه
stockiest U کوتاه
stockier U کوتاه
concise U کوتاه
of short duration U کوتاه
little U کوتاه
bas relif U کوتاه
liliputian U قد کوتاه
dumpy U کوتاه
pigmies U کوتاه
pigmies U قد کوتاه
curtal U کوتاه
shorter U کوتاه
shortest U کوتاه
stunts U کوتاه
stunting U کوتاه
short U کوتاه
puny U قد کوتاه
pygmies U کوتاه
pygmies U قد کوتاه
synoptic U کوتاه
pygmy U کوتاه
pygmy U قد کوتاه
succinct U کوتاه
scut U دم کوتاه
dwarfish U کوتاه
miniature U کوتاه
miniatures U کوتاه
stunt U کوتاه
succinct <adj.> U کوتاه
fleeting <adj.> U کوتاه
short <adj.> U کوتاه
down U کوتاه
curt <adj.> U کوتاه
concise <adj.> U کوتاه
shorter U کوتاه کردن
anecdote U قصهء کوتاه
anecdotes U قصهء کوتاه
an incomprehensive report U گزارش کوتاه
truncated U کوتاه کردن
shorter U کوتاه مدت
popped U پاس کوتاه
short U کوتاه مدت
apophthegm U گفتار لب و کوتاه
pop U پاس کوتاه
truncate U کوتاه کردن
pops U پاس کوتاه
shortest U کوتاه کردن
breeks U شلوار کوتاه
britches U شلوار کوتاه
bunny hop U پرش کوتاه
short run U مدت کوتاه
short run U کوتاه مدت
by pass U اتصال کوتاه
short return U برگشت کوتاه
brachydactyly U کوتاه انگشتی
basso relief U برجسته کوتاه
simply stated U به بیان کوتاه
shortest U کوتاه مدت
punch U کوتاه قطور
punches U کوتاه قطور
short U کوتاه کردن
abridge U کوتاه کردن
novelettes U داستان کوتاه
short lived U کوتاه مدت
short-lived U کوتاه مدت
short test bar U میله کوتاه
novelette U داستان کوتاه
laconically U کوتاه موجز
laconic U کوتاه موجز
short time U کوتاه مدت
short story داستان کوتاه
short stories U داستان کوتاه
paddle U پاروی کوتاه
paddled U پاروی کوتاه
paddles U پاروی کوتاه
paddling U پاروی کوتاه
shuffling U گام کوتاه
shuffles U گام کوتاه
term paper U رساله کوتاه
truncheon U چماق کوتاه
truncheons U چماق کوتاه
short service line U خط سرویس کوتاه
short shunt U شنت کوتاه
short range U کوتاه مدت
dogmatist U کوتاه فکر
short-range U کوتاه مدت
curt U کوتاه ومختصر
shear U کوتاه کردن
short splice U پیوند کوتاه
unabridged U کوتاه نشده
short term U کوتاه مدت
short term U دوره کوتاه
shuffled U گام کوتاه
short period U دوره کوتاه
punched U کوتاه قطور
idyl U قصیده کوتاه
idyl U چکامه کوتاه
morello U گیلاس دم کوتاه
narrow minded U کوتاه نظر
novelet U داستان کوتاه
novella U رمان کوتاه
short precision U دقت کوتاه
one track U کوتاه فکر
hide bound U کوتاه فکر
hare sighted U کوتاه بین
half timber U الوار کوتاه
half pint U کوتاه تر از مقدارمتوسط
clipping U کوتاه کردن
gnomical U کوتاه لب نویس
piaffer U یورتمه کوتاه
briefly <adv.> U بصورت کوتاه
compendiously <adv.> U بصورت کوتاه
knurly U کوتاه قد کوتوله
let us be brief U کوتاه کنیم
jog trot U یورتمه کوتاه
line to line fault U اتصال کوتاه خط به خط
truncating U کوتاه کردن
lop sided U کوتاه و بلند
mezzanine U اشکوب کوتاه
intrim U کوتاه مدت
low frequency wave U موج کوتاه
mezzanines U اشکوب کوتاه
mackinaw U کت کوتاه و سنگین
manakin U ادم کوتاه قد
manikin U ادم کوتاه قد
curtly <adv.> U بصورت کوتاه
reefs U کوتاه کردن
reef U کوتاه کردن
correption U کوتاه کردن
short blast U بوق کوتاه
conte U داستان کوتاه
short blast U سوت کوتاه
coatee U دامن کوتاه
chiton U قبای کوتاه
short brittle U شکننده- کوتاه
short burst U رگبار کوتاه
chitchat U صحبت کوتاه
short circuit U اتصال کوتاه
hidebound U کوتاه فکر
chip shot U ضربه کوتاه
short drop U دراپ کوتاه
cutty sark U دامن کوتاه
cut off U کوتاه کردن
playlet U نمایش کوتاه
fubsy U کوتاه وکلفت
escopette U قرابینه کوتاه
escopet U قرابینه کوتاه
epigrammatical U کوتاه ونیشدار
easy term U کوتاه مدت
draw in U کوتاه شدن
razee U کوتاه کردن
detruncation U کوتاه شدگی
scutter U دو باگامهای کوتاه
detruncate U کوتاه کردن
truncates U کوتاه کردن
curtailment U کوتاه سازی
shuffle U گام کوتاه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com