English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 61 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
hard sauce U مخلوطی از خامه وشکروچاشنی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
blend U مخلوطی
blends U مخلوطی
mixture U امیزه مخلوطی
mixtures U امیزه مخلوطی
blend of colors U مخلوطی از رنگ ها
baralyme U مخلوطی از هیدروکسیدهای باریم و کلسیم
mincemeat U مخلوطی ازکشمش وشکر وگوشت
tetrytol U ماده منفجره تتریتول مخلوطی از تتریل و تی ان تی
qualitative analysis U تجزیه جهت تشخیص اجزا متشکله ماده یا مخلوطی
macedoine U مخلوطی ازسبزیجات پخته که در سالاد یاروی لرزانک وامثال ان بکارمیرود
dry pack U مخلوطی از سیمان و ماسه که برای مرمت ترکهای بتن بکار میرود
raw cream U خامه
raw silk U خامه
cinnamon per U خامه پر
floss silk U خامه
with cream U با خامه
sleave silk U خامه
styloipodium U ته خامه
pen U خامه نوشتن
remex U ساقه پر خامه پر
sleave U ابریشم خامه
silk pile U خامه ابریشمی
with single cream U با کرم یا خامه کم
sour cream U خامه ترش
bale of pile U عدل خامه
pile U خامه فرش
creaminess U خامه داری
creamer U خامه گیر
cream separator U خامه گیر
penned U خامه نوشتن
slabs U برامه خامه
penning U خامه نوشتن
slab U برامه خامه
pens U خامه نوشتن
puddle U ایجاد یک قشر غیر قابل نفوذ در داخل توده خاک به وسیله مخلوطی از رس و ماسه
puddles U ایجاد یک قشر غیر قابل نفوذ در داخل توده خاک به وسیله مخلوطی از رس و ماسه
skim U شیر خامه گرفته
cream U کرم، خامه، سرشیر
with double cream U با کرم یا خامه زیاد
styling U خامه سبک نگارش
styles U خامه سبک نگارش
styled U خامه سبک نگارش
style U خامه سبک نگارش
skims U شیر خامه گرفته
separator U الت خامه گیری
skimmed U شیر خامه گرفته
skimmed milk U شیر بدون خامه
The cream wont keep tI'll tomorrow . U خامه تا فردا خراب می شود
styloipodium U ته خامه گیاهان خانواده هویج
aggregates U مصالح ریزدانه مانند ماسه وشن یا مخلوطی از انها که به منظور تهیه بتن با سیمان مخلوط می شوند
aggregate U مصالح ریزدانه مانند ماسه وشن یا مخلوطی از انها که به منظور تهیه بتن با سیمان مخلوط می شوند
cream cheese U پنیری که با شیر خامه دارتهیه شود
meander border U [طرح پیچ در پیچ و منقطع در حاشیه با مخلوطی از گل ها و پیچک های انگور]
mousses U خامه زده که شیرینی بان سردمی کنندیا افسرده شود
mousse U خامه زده که شیرینی بان سردمی کنندیا افسرده شود
lobster thermidor U مخلوطی از گوشت خرچنگ وزده تخم مرغ وقارچ وخامه که در پوسته خرچنگ سرخ میکنند
hook knife U چاقوی قلاب شکل [جهت گره زدن خامه ها در روش ترکی بافت]
unspun pile U [خامه و پرز کم تاب یا بدون تاب]
eclair U شیرینی خامه دار و بستنی دار
cream-colored wool U پشم شکری [این نوع پشم مخلوطی از پشم سفید درجه یک با پشم های رنگی نیز بوده و جداسازی آن یا غیرممکن و یا دشوار می باشد. این اصطلاح به پشم زرد رنگ نیز اطلاق می شود.]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com