Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
N.A
U
مخفف به معنای غیر قابل اجرا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
escrow
U
سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
atto
U
معنای پیشوندی با معنای یک تریلیونم یا بیلیونیوم یک بیلیون
IF statement
U
عبارت زبان برنامه نویسی سطح بالا به معنای اینکه IF چیزی قابل انجام نیست
smiley
U
فاهری که با حروف متن ایجاد میشود که به پیام پست الکترونیکی معنای واقعی دهد مثلاگ به معنای خنده و - غیگین است
practical
<adj.>
U
قابل اجرا
proper
<adj.>
U
قابل اجرا
practicable
<adj.>
U
قابل اجرا
possible
[doable, feasible]
<adj.>
U
قابل اجرا
manageable
<adj.>
U
قابل اجرا
effective
U
قابل اجرا
executable
<adj.>
U
قابل اجرا
workable
<adj.>
U
قابل اجرا
convenient
<adj.>
U
قابل اجرا
appropriate
[for an occasion]
<adj.>
U
قابل اجرا
functional
<adj.>
U
قابل اجرا
makable
<adj.>
U
قابل اجرا
purpose-built
<adj.>
U
قابل اجرا
applicable
<adj.>
U
قابل اجرا
suitable
<adj.>
U
قابل اجرا
usable
<adj.>
U
قابل اجرا
utilisable
[British]
<adj.>
U
قابل اجرا
accomplishable
U
قابل اجرا
utilitarian
[useful]
<adj.>
U
قابل اجرا
purposive
<adj.>
U
قابل اجرا
purposeful
<adj.>
U
قابل اجرا
achievable
<adj.>
U
قابل اجرا
contrivable
<adj.>
U
قابل اجرا
doable
<adj.>
U
قابل اجرا
feasible
<adj.>
U
قابل اجرا
makable
[spv. makeable]
<adj.>
U
قابل اجرا
utilizable
<adj.>
U
قابل اجرا
makeable
<adj.>
U
قابل اجرا
executable
U
قابل اجرا
useful
<adj.>
U
قابل اجرا
executory
U
قابل اجرا
practicable
U
قابل اجرا
enforcible
U
قابل اجرا
enforceable
U
قابل اجرا
unenforceable
U
غیر قابل اجرا
unfeasible
<adj.>
U
غیر قابل اجرا
applicable law
U
قانون قابل اجرا
to go into effect
U
قابل اجرا شدن
applying
U
قابل اجرا بودن
to inure
U
قابل اجرا شدن
to come into operation
U
قابل اجرا شدن
to take effect
U
قابل اجرا شدن
facile
U
باسانی قابل اجرا
inexecutable
U
غیر قابل اجرا
inapplicable
U
غیر قابل اجرا
impracticable
<adj.>
U
غیر قابل اجرا
come into operation
U
قابل اجرا شدن
come to effect
U
قابل اجرا شدن
executable form
U
شکل قابل اجرا
executable form
U
فرم قابل اجرا
inexecutable
<adj.>
U
غیر قابل اجرا
applies
U
قابل اجرا بودن
post obit
U
قابل اجرا پس از مرگ
apply
U
قابل اجرا بودن
efective
U
موثر قابل اجرا
bind
U
به صورتی که قابل اجرا باشد
binds
U
به صورتی که قابل اجرا باشد
inapplicable
U
غیر قابل اجرا نامناسب
pracitcable
U
قابل اجرا صورت پذیر
to enter into force as from
U
قابل اجرا
[قانونی]
شدن از زمان
machines
U
که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد
machined
U
که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد
machine
U
که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد
irreversible process
U
پردازش که پس از یک بار اجرا قابل برگشت نیست
binders
U
را را به خرمی که قابل اجرا باشد تبدیل میکند
binder
U
را را به خرمی که قابل اجرا باشد تبدیل میکند
aix
U
ی از UNIX محصول IBM قابل اجرا در PCهایش
mike
U
مخفف اسم خاص میکائیل مخفف کلمه میکروفون
mikes
U
مخفف اسم خاص میکائیل مخفف کلمه میکروفون
object language programming
U
برنامه نویسی به یک زبان ماشین قابل اجرا در یک کامپیوتر بخصوص
reprogram
U
تغییردادن برنامه به طوری که روی کامپیوتردیگری قابل اجرا باشد
pass
U
صادر شدن فتوی دادن تصویب و قابل اجرا کردن
portable
U
برنامهای که روی سیستمهای کامپیوتری مختلف قابل اجرا است
passes
U
صادر شدن فتوی دادن تصویب و قابل اجرا کردن
passed
U
صادر شدن فتوی دادن تصویب و قابل اجرا کردن
Taligent
U
سیستم عامل ساخت IBM وApple که درPC وMacintosh قابل اجرا است
chaining
U
به این ترتیب برنامههای بزرگتر فرفیت حافظه نیز قابل اجرا هستند
run duration
U
کتابخانه توابع که توسط برنامه کاربردی در حین اجرا قابل دستیابی است
pocket judgment
U
سنددینی که بلافاصله پس ازسررسید بدون هیچ تشریفاتی قابل وصول و اجرا است
presumptive instruction
U
دستور برنامه تغییر نکرده که پردازش میشود تا دستورات قابل اجرا را بدست آورد
machined
U
زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است
machines
U
زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است
machine
U
زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است
dedicated
U
کامپیوتری که فقط مخصوص پردازش لغات است و برنامه دیگری روی آن قابل اجرا نیست
device
U
روش برنامه نویسی که نتیجه آن برنامهای خواهد بود که به هر سخت افزار جانبی قابل اجرا است
viruses
U
امکان نرم افزاری که فایلهای قابل اجرا را بررسی میکند تا ببینند آیا ویروس شناخته شدهای
virus
U
امکان نرم افزاری که فایلهای قابل اجرا را بررسی میکند تا ببینند آیا ویروس شناخته شدهای
appliance computer
U
سیستم کامپیوتری آماده اجرا که خریداری میشود و به سرعت برای یک منظور کاربردی قابل استفاده است
devices
U
روش برنامه نویسی که نتیجه آن برنامهای خواهد بود که به هر سخت افزار جانبی قابل اجرا است
ScriptX
U
ابزار نشر و امکاناتی که امکان نوشتن برنامههای کاربردی چند رسانهای میدهد که در محیطهای مختلف قابل اجرا
compiled
U
تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
compile
U
تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
compiles
U
تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
compiling
U
تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
universal
U
نوشتن برنامه که مخصوص یک ماشین نیست و روی چندین ماشین قابل اجرا است
bombed
U
یک برنامه زمانی دچار این حالت میشود که خروجیهای ان نادرست بوده و یا به علت اشتباهات منطقی وگرامری قابل اجرا شدن نباشد
bomb
U
یک برنامه زمانی دچار این حالت میشود که خروجیهای ان نادرست بوده و یا به علت اشتباهات منطقی وگرامری قابل اجرا شدن نباشد
bombed out
U
یک برنامه زمانی دچار این حالت میشود که خروجیهای ان نادرست بوده و یا به علت اشتباهات منطقی وگرامری قابل اجرا شدن نباشد
bombs
U
یک برنامه زمانی دچار این حالت میشود که خروجیهای ان نادرست بوده و یا به علت اشتباهات منطقی وگرامری قابل اجرا شدن نباشد
non dedicated server
U
کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را در پس زمینه اجرا میکند و نیز برای اجرای برنامههای کاربردی نرمال در همان زمان قابل استفاده است
background program
U
برنامهای که به هنگام عدم نیازمندیهای برنامههای باتقدم بالا به امکانات سیستم کامپیوتری چند برنامهای قابل اجرا میباشد
executive agreement
U
موافقتنامه اجرایی موافقتنامه قابل اجرا
conventional RAM
U
این فضای حافظه مستقیماگ توسط DOS-MS قابل کنترل است و محلی است که بیشتر برنامههای بار شده برای اجرا آنجا هستند
conventional memory
U
این فضای حافظه مستقیماگ توسط DOS-MS قابل کنترل است و محلی است که بیشتر برنامههای بار شده برای اجرا آنجا هستند
exception
U
روتین هاوتوابعی که اثرات خطا را تشخیص و تصحیح می کنند. به طوری که سیستم پس از تشخیص خطا قابل اجرا باشد
exceptions
U
روتین هاوتوابعی که اثرات خطا را تشخیص و تصحیح می کنند. به طوری که سیستم پس از تشخیص خطا قابل اجرا باشد
transparent
U
برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
transparently
U
برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
non-
U
در معنای نه
negatives
U
به معنای
negative
U
به معنای
mono-
U
در معنای تک یا یک
standards
U
تابعی که یک تابع که زیاد اجرا شود را اجرا میکند مثل ورودی صفحه کلید یا صفحه نمایش
standard
U
تابعی که یک تابع که زیاد اجرا شود را اجرا میکند مثل ورودی صفحه کلید یا صفحه نمایش
asynchronous
U
تابعی که جداگانه از برنامه اصلی اجرا میشود و وقتی اجرا میشود که یک موقعیتهای خاصی به وجود آمده باشند
simple
U
وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی
simplest
U
وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی
simpler
U
وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی
pre
U
در معنای پیش از
n
U
در معنای نانو
denotation
U
معنای صریح
anti-
U
به معنای "مخالف "
kilos
U
در معنای یک هزار
implication
U
معنای ضمنی
inter-
U
در معنای بین
implications
U
معنای ضمنی
mini-
U
در معنای کوچک
kilo
U
در معنای یک هزار
pre-
U
در معنای پیش از
connotations
U
معنای ضمنی
positive
U
در معنای بله
connotation
U
معنای ضمنی
sub-
U
در معنای کمتر
run duration
U
1-کد برنامهای که کامپایل شده است و به صورتی است که مستقیماگ توسط کامپیوتر قابل اجرا است .2-برنامه مفسر تجاری که به همراه برنامه کاربردی زبان سطح بالا فروخته میشود که امکان اجرای آنرا فراهم میکند
atto
U
پیشوندی به معنای 01 به توان 81-
suffixix
U
لفظ معنای الحاقی
micro-
U
در معنای خیلی کوچک
nimbuses
U
وندی به معنای باران زا
nimbus
U
وندی به معنای باران زا
quad
U
در معنای چهار بار
quads
U
در معنای چهار بار
ultra-
U
در معنای بسیار بزرگ
ampersand
U
علامت چاپی & به معنای "و"
hecto
U
پیشوندی به معنای یکصد
g
U
در معنای یک هزار میلیون
tera
U
پیشوندی به معنای یک تریلیونیم
nano
U
پیشوندی به معنای یک بیلیونیم
nano
U
پیشوندی به معنای 01 به توان 9-
semi-
U
در معنای نصف یا بخش
significance
U
معنای مخصوص دارد
micro-
U
در معنای یک میلیونیوم واحد
significant
U
آنچه معنای مخصوصی دارد
semantics
U
معنای کلمات یا نشانها در برنامه ها
counter-
U
پیشوندی به معنای مخالف یاضد
super-
U
در معنای خیلی خوب یا قدرتمند
significantly
U
آنچه معنای مخصوصی دارد
pico
U
پیشوندی به معنای 01 به توان منفی 21
a word with a pejorative connotation
U
واژه ای با معنای ضمنی منفی
ambiguous
U
آنچه دو معنای ممکن دارد
multi
U
در معنای زیاد یا بیشتر از یکی
multi-
U
در معنای زیاد یا بیشتر از یکی
m
U
علامت اختصاری مگا به معنای یک میلیون
null
U
حرفی که معنای هیچ چیز میدهد.
kara
U
به معنای رنگ سیاه
[در زبان ترکی]
run
U
دستوری که به کاربر امکان نوشتن نام برنامه ای که می خواهد اجرا کند یا دستور DOS ای که می خواهد اجرا کند میدهد
runs
U
دستوری که به کاربر امکان نوشتن نام برنامه ای که می خواهد اجرا کند یا دستور DOS ای که می خواهد اجرا کند میدهد
alinik design
U
واژه ترکی به معنای طرح محرابی یا جانمازی
erase character
U
حرفی که به معنای انجام هیچ کار است
operation
U
ثباتی که حاوی در حین اجرا حاوی که اجرا باشد
RTFM
U
خلاصه معروف درپیام به معنای " خواندن دستور کار"
u
U
جانشینی برای حرف یونانی "mu" به معنای میکرو یاریز میباشد
kb
U
واحد اندازه گیری رسانه با فرفیت بالا با معنای هزار بایت
IF statement
U
عبارت برنامه نویس کامپیوتری به معنای انجام یک عمل در صورتی که یک موقعیت درست است .
kilos
U
واحد اندازه گیری وسیله رسانه سازی با فرفیت بالا به معنای هزار بایت داده
kilo
U
واحد اندازه گیری وسیله رسانه سازی با فرفیت بالا به معنای هزار بایت داده
soft keys
U
کلیدهای روی صفحه کلید که می توانند دارای معنای تعریف شدهای توسط استفاده کننده باشند
who'll
U
مخفف shall who
logogram
U
مخفف
who're
U
مخفف are who
who's
U
مخفف is who
abbreviated
U
مخفف
what's
U
مخفف is what
token
[symbol, abbreviation]
U
مخفف
grammalogue
U
مخفف
aren't
U
مخفف not are
ft
U
مخفف پا
mitigative
U
مخفف
wasn't
U
مخفف not was
pl
U
مخفف جا
e'er
U
مخفف ever
obj
U
مخفف شی
acronym
U
مخفف
acronyms
U
مخفف
shorthand symbol
U
مخفف
D.I.Y
U
مخفف!yourself it Do
wouldn't
U
مخفف not would
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com